در طی بیش از دو سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سالهای دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهههای حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداریها و بیمارستانهای صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کردهاند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و ۹ شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا میشویم که مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «حبیب ریاضیپور»، از شهدای مدافع حرم استان فارس اختصاص دارد.
شهید حبیب ریاضی پور
تاریخ و محل تولد: ۱/۴/۱۳۵۲ محله کهوردان شهرستان لامرد
تاریخ و محل شهادت: ۲۷/۷/۱۳۹۶ شهر المیادین استان دیرالزور سوریه
شهید مدافع حرم حبیب ریاضیپور در اول تیرماه سال ۱۳۵۲ در شهرستان لامرد چشم به جهان گشود، او دوران تحصیلش را در همان شهرستان سپری کرد.
حبیب در دوران دفاع مقدس و در سن ۱۳ سالگی به جبهه رفت و به مدت ۸ ماه در مناطق عملیاتی کردستان در جبهههای حق علیه باطل مشغول خدمت بود.
شهید ریاضیپور از سن ۲۰ سالگی به همراه خانواده راهی جهرم شد و در آنجا در قامت یک بسیجی فعالیت میکرد. او علاوه بر زبان عربی با زبانهای انگلیسی، هندی، اردو و سانسکریت نیز آشنایی داشت.
همزمان با جنایات ناجوانمردانه داعشیها در سوریه، شهید ریاضیپور بارها درخواست اعزام شدن به سوریه را داده بود؛ تا اینکه به واسطه فعالیت در موسسه فجر شهرستان کازرون و از طریق بسیج شهرستان، برای نخستین بار در دیماه سال ۱۳۹۴ به سوریه اعزام شد.
این شهید مدافع حرم در سال ۱۳۹۶ از طرف گردان حضرت امام حسین (ع) و ناحیه مقاومت بسیج شهرستان جهرم سه بار برای دفاع از حرم عقیله بنیهاشم (س) به سوریه اعزام شد.
شهید حبیب ریاضیپور یک آر پی جی زن و تک تیرانداز ماهر بود و سرانجام در راه دفاع از دین خدا و حرم اهل بیت(ع) در مهرماه سال ۱۳۹۷ به شهادت رسید.
- کسب روزی حلال برای حبیب خیلی مهم بود، همیشه میگفت اگر زندگی ساده و بیآلایشی داریم ناراحت نباش خوشحال باش که اجازه ندادم یک ریال حرام وارد زندگیمان شود. الگوی ایشان در زندگی شهید سلیمان حسننژاد همسر خواهرش بود که ارادت خاصی به این شهید بزرگوار داشت و میگفت که چیزهای زیادی را از این شهید بزرگوار آموخته است. جالب اینکه زمان شهادت حبیب با زمان شهادت شهید سلیمان حسننژاد در یک روز و یک ماه قمری اتفاق افتاده است.
- سال ۱۳۹۴ زمانی که داعش تحرکات زیادی در منطقه داشت، حبیب قصد کرد که برای مبارزه با این دیوصفتان به سوریه برود؛ اما من به خاطر علاقهای که به همسرم داشتم، اوایل مخالف رفتن او به سوریه بودم؛ حبیب به من گفت: اگر نروم چطور نماز ما قبول هست؟ پس مسئولیت ما شیعیان در این دنیا چیست؟ این سخن او بر روی من خیلی تأثیر گذاشت و اینگونه بود که از صمیم قلب راضی شدم که به سوریه برود. حتی کارهای اداری اعزام او را خودم انجام میدادم و این برای همه تعجبآور بود.
- همیشه میگفت: حتماً تو را به زیارت حضرت زینب (س) میبرم. ارادت خاصی به حضرت زینب (س) داشت و به همین خاطر نام دخترمان را زینب گذاشت و تقدیر این بود که سالها بعد شهید مدافع حرم حضرت زینب (س) باشد.
- من و حبیب در سال ۱۳۸۰ ازدواج کردیم. از ویژگیهای بارز همسرم احترام فراوانی بود که به والدینش میگذاشت و من میدانستم که اگر فردی به پدر و مادرش احترام بگذارد، قطعاً احترام زن و فرزندانش را نیز در زندگی نگه خواهد داشت. حبیب در کارهای خانه به من خیلی کمک میکرد و یک همبازی خوب در خانه برای بچهها بود.
- حبیب زمینی نبود و روح عجیبی داشت. اعتقادات دینی رکن اول زندگیاش بود که با شخصیتش عجین شده بود. از همان بچگی علاقه خاصی به حفظ دین و میهنش داشت. او یک میهنپرست بود و ایران را از صمیم دل دوست داشت.
- اگر شهید شدم و داعشیها برای دادن پیکرم شرطی گذاشتند هرگز قبول نکنید. مراقب حجاب دخترم باش و نگذار زینب و محمدامین دچار غفلت شوند.
انتهای پیام