مجموعه سلامت فارس در طول سالهای دفاع مقدس، در کنار خدمات پشتیبانی در جبهههای حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداریها و بیمارستانهای صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده است که در روزهای دوشنبه هر هفته، با این آلالههای جاویدان آشنا میشویم. در این مطلب با شهید «جمشید پای خوان» بیشتر آشنا میشویم.
شهید جمشید پای خوان
تاریخ و محل ولادت: ۱فروردین۱۳۳۰، نورآباد ممسنی
تاریخ و مکان شهادت: ۴آبان۱۳۵۹، فارسیان اهواز
محل خدمت: هلال احمر ممسنی
برشی از کتاب پروانههای بیپروا؛ معرفی و زندگینامه شهدای دانشجو و کارمند دانشگاه علوم پزشکی شیراز
شهید «جمشید پای خوان» متولد ۱۳۳۰ نورآباد ممسنی بود. شهری که آوازه مردمان لُرزبانش در میدان های نبرد همواره به گوش تاریخ رسیده است. او در خانوادهای متدین و بعد از تولد هشت فرزند دختر به دنیا آمد. در سه سالگی نیز غم از دست دادن پدر بر چهره معصومش نشست. در آن زمان به خاطر سیستم کدخداسالاری که در اکثر روستاهای ایران قبل از انقلاب وجود داشت، خانواده جمشید نیز بعد از فوت پدرشان از آسیب این سیستم خان سالاری، در امان نماندند و تمام زمین ها و داراییهایشان از دست رفت؛ اما بعد از الطاف الهی، تنها صبوری و زحمات مادرش بود که توانست علیرغم مشکلات فراوان روزگار، فرزندان را از آب و گل دربیاورد. بچهها کم کم بزرگ شدند و جمشید هم با روحیه غیرتمندی که داشت، این بار به عنوان مرد خانواده، به دنبال کسب روزی حلال برای اهل خانه پا به میدان کار گذاشت.
در ابتدای کار به سراغ کشاورزی رفت؛ اما بعد از مدتی برای کار در یک شرکت نفت به جزیره لاوان رفت. در سن ۲۰ سالگی ازدواج کرد و پس از آن برای مدت کوتاهی به تهران مهاجرت کرد تا بلکه بتواند با کار در آنجا، معیشت خانوادهاش را بهتر تأمین کند.
چند سالی را در تهران زندگی کرد تا اینکه در سال ۱۳۵۷ تصمیم گرفت برای همیشه در شهرش ممسنی ماندگار شود. آنجا بود که برای اولین بار در زادگاهش، فعالیتهای انقلابیاش بر ضد رژیم پهلوی شروع شد. با پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم منحوس پهلوی به عضویت بسیج درآمد و به شناسایی و مبارزه با گروهک های ضدانقلاب پرداخت تا جایی که چندین بار به جانش سوء قصد کردند.
اوایل انقلاب و طعم خوش پیروزی همزمان شده بود با استخدام جمشید در هلالاحمر شهرستان ممسنی. از یک طرف حملات و فعالیتهای ضدانقلاب در بعضی شهرها همچنان ادامه داشت و از طرف دیگر، شروع جنگ تحمیلی آرامش هموطنان را ربوده بود. در آن زمان جمشید چهار فرزند داشت؛ اما او عزمش را جزم کرد و بالاخره راهی مناطق جنگی شد. مدتی در جبهههای جنگ دلاورانه حضور داشت، تا اینکه در تاریخ ۴ آبان۵۹ به شهادت رسید. ساعاتی قبل از شهادتش، به دوستان و همرزمانش گفته بود که: «من میدانم که شهید میشوم» به همین خاطر قبل از رفتن به منطقه، غسل شهادت انجام داده بود.
شهید جمشید پای خوان اولین شهید نورآباد ممسنی است و چون پیکرش برنگشت، بهعنوان شهید مفقودالاثر شهرش شناخته شد.
انتهای پیام