آغاز دهه فجر و فرارسیدن چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مناسبی برای نخبگان و رسانههای کشور است که در مسیر «جهاد تبیین» و مقابله با پروژه «تطهیر رژیم پهلوی» اقدامات روشنگرانه انجام دهند و اجازه ندهند مشکلات و تنگناهای معیشتی و اقتصادی چند سال اخیر و برخی مفاسد و بیتدبیریهای داخلی، زمینه را برای ناکارآمد جلوه دادن حکمرانی دینی و پشیمانسازی مردم از انقلاب و سفیدنمایی حکومت وابسته پهلوی فراهم سازد.
این جهاد تبیین و ناکامسازی پروژه تطهیر رژیم پهلوی برای اینکه اثرگذاری لازم را داشته باشد و به نتیجه برسد در کنار بهرهگیری از هنر و رویکرد جذاب باید مبتنی بر سه گام باشد:
1ـ تبیین ماهیت تطهیرکنندگان رژیم پهلوی.
2 ـ انتشار واقعیات دوران رژیم پهلوی براساس نوشتهها، خاطرات و تألیفات نزدیکان شاه و مسئولان آن دوره.
3 ـ بیان واقعیت دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی و تفکیک میان مثبت بودن اصل انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن با عملکرد نامطلوب مسئولان در برخی دورهها.
در گام اول باید دید چه افراد، جریانها، گروهها و رسانههایی حامی و پیش برنده این سناریو هستند که در این جنگ روایتها تلاش میکنند با مطلوب جلوه دادن عملکرد رژیم پهلوی و پرده پوشی برجنایات و شکنجهها علیه نیروهای انقلابی در کنار بیعدالتیها و تبعیضها و فقر عمومی مردم، جای جلاد و شهید یا ظالم و مظلوم را عوض کرده و به مردم اینگونه القا کنند که با ساقط کردن رژیم پهلوی و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی چه اشتباه بزرگ و تاریخی مرتکب شدهاند.
با یک بررسی کوتاه به راحتی میتوان متوجه شد برخی رسانههای فارسیزبان وابسته به آمریکا، انگلیس، عربستان سعودی و باقیماندههای رژیم پهلوی در رأس این جریان رسانهای و تبلیغاتی هستند و همین امر به خوبی اهداف آنها را نمایان میسازد و لذا از این جریان حامی نباید جز القای این جعلیات و مطالب دروغ انتظار داشت اما تأثیرپذیری بخشی از افکار عمومی از این شبکهها به رغم دشمنی آشکار و صریح آنها با جمهوری اسلامی ایران و حتی با تمامیت ایران، حکایت از ضعف جبهه مؤمن داخل کشور در جهت ارتقای سواد رسانهای دارد و از طرفی این هشدار را به مسئولان میدهد که عملکرد نامطلوب و غیرصادقانه آنها میتواند چه تبعات منفی خطرناکی برای کشور داشته باشد، به نحوی که دشمنان را تحریص میکند که پروژه تطهیر پهلوی را به رغم وجود اسناد فراوان از وابستگی و خیانت این رژیم کلید زده و ادامه دهند.
شاید انتشار واقعیات دوران پهلوی در ابتدا امری ساده و اقناعکننده به نظر برسد اما در زمانهای که مجموعهای از روایتهای متضاد و متفاوت از آن دوره در دسترس مردم از داخل و خارج قرار میگیرد، در صورتی میتوان به اثرگذاری این اقدام در جهت اقناع افکار عمومی امید داشت که صرفا به آثار و روایت داخلی و جبهه انقلاب اکتفا نکرده و اتفاقا محور کار تبیینی و روشنگرانه را بر نوشتهها و تألیفات و خاطرات نزدیکان شاه و درباریان مانند اسدالله علم، فردوست، اشرف پهلوی و برخی ژنرالها و مقامات آمریکایی بگذارد. خاطراتی که به طور صریح و بیپرده هم از فساد داخلی دربار سخن راندهاند، هم نوع نگاه شاه و مقامات رژیم را به مردم نشان میدهند و هم عمق وابسته بودن آنها به غرب و آمریکا را نمایان میسازند و شاید این خود بزرگترین سند در مسیر به شکست کشاندن پروژه رژیم پهلوی باشد.
سخنان رهبر معظم انقلاب در زمینه «پهلویشناسی» و شناخت ماهیت واقعی این رژیم به خوبی میتواند مواد اولیه این جهاد تبیین را فراهم کند؛ ایشان میفرمایند: «این رژیمى که ملّت با آن گلاویز شد، چه بود؟ چه کسى بود؟ این خیلى مهم است. چند خصوصیت را من عرض میکنم... یکى از خصوصیات آن رژیم فاسد، دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم، با قساوتآمیزترین روشها [بود] که ممکن است در جاهاى دیگرى از کشورها هم وجود داشته باشد... خصوصیّت دوّم، وابستگى ذلّتآمیزى بود که اینها به قدرتهاى خارجى داشتند. حالا در این کتابهایى که براى تبرئه و بىگناه نشان دادن رژیم خبیث پهلوى مینویسند، این را منکر میشوند، که [البتّه] قابل انکار نیست... سیاستها سیاستهاى آمریکا [بود]؛ آنچه منافع آمریکا ایجاب میکند، چه در رفتار داخلى، چه در رفتار منطقهاى، چه در رفتار بینالمللى؛ عیناً آنچه آنها لازم میدانستند؛ یعنى یک تحقیر عظیم ملّت ایران. این یکى از خصوصیّات آن رژیم خبیث این بود. اینکه شما مىبینید آمریکایىها با چه لجى، با چه دشمنى و بغضى به ملّت ایران و به انقلاب اسلامى و به نظام اسلامى نگاه میکنند؛ بهخاطر این است... خصوصیّت سوّم این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همهى دربارىها و دوروبرىها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرمآور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجىها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالىترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرىهایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگترین رشوهها، بدترین دستاندازىها، خباثتآلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت بهوجود مىآمد. براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى بهوسیله عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران بهوجود آمد و اتّفاق افتاد... بىاعتنایى به مردم؛ ازجمله خصوصیّات مهمّ رژیم طاغوت بىاعتنایى به مردم بود؛ مردم بههیچقیمت بهحساب نمىآمدند. ما در دوران عمرمان، در دوران جوانى در رژیم گذشته، یک بار هم نه در انتخاباتى شرکت کرده بودیم، نه از مردم کوچه و بازار معمولى مىشنیدیم که شرکت کنند؛ انتخاباتى وجود نداشت. در یک برههاى خیلى صریح، در یک برههاى کمتر صریح، دخالتهاى آنها بود؛ یک مشت مزدور را میبردند، مىنشاندند آنجا و به وسیله آنها در مجلس شورا و مجلس سنا کار خودشان را انجام میدادند. مردم اصلاً نمیدانستند چه کسى در رأس کار است؛ اصلاً رابطه بین مردم و حکومت قطع بود. آگاهى مردم، اطّلاع مردم از مسائل کشور، از مسائل سیاسى که شما امروز مىبینید، این درست نقطه مقابل آن چیزى است که آن روز وجود داشت؛ رژیم خبیث به کل منقطع بود با آحاد مردم... بىاعتنایى به پیشرفت علمى، ترویج خودکمبینى ملّى و بزرگنمایى غربى؛ حالا کار علمى که پیشرفت نمیکرد، حرکت علمى به معناى واقعى کلمه که اصلاً وجود نداشت، در رسانهها ذائقه مردم را به واردات عادت دادند که این عادت متأسّفانه تا امروز باقى است. عادات طولانىمدّتى که براى مردم بهوجود مىآید، بهآسانى از بین نمیرود. اینها به جاى کشاندن کشور به سمت احیاى تولیدات داخلى و منابع حقیقى یک ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقه مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت. ملّت را تحقیر کردند، توانایىهاى ملّت را دستِکم گرفتند، به زبان آوردند، فرهنگ غربى را بزرگنمایى کردند؛ یک رژیم هفتجوشِ خبیثِ جامعِ همهى بدىها.» (بیانات در دیدار مردم قم،17 دی 1393)
به عبارتی میتوان با استفاده از 5 خصوصیت:
ـ دیکتاتوری و خفقان
ـ وابستگی مطلق به قدرتهای خارجی
ـ ابتلا به همه انواع فساد
ـ نگاه تحقیرآمیز به مردم
ـ ترویج «ما نمیتوانیم» و برجسته کردن توانایی غرب.
و خاطرت و تألیفات عمال رژیم سابق و ارائه هنرمندانه به جامعه به خوبی میتوان اهداف تطهیرکنندگان رژیم پهلوی را ناکام گذاشت.
سومین و آخرین گام روشنگری از واقعیت دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی، تبیین دستاوردهای نظام اسلامی در طول این 43 سال با وجود تمامی تحریمها، فشارها و توطئههای سخت و نرم است که البته بخش کوچکی از این دستاوردها ساخت راه و جاده، آبرسانی و برقرسانی به اقصی نقاط کشور است. اصلیترین دستاوردهایی که در این جهاد تبیین باید مدنظر قرار گیرد دستاوردهای عظیمی است که به واسطه تغییر ماهیت حکومت و تغییر جهتگیریهای کلان در جمهوری اسلامی نسبت به رژیم پهلوی حاصل شده است که نتیجه آن جایگزینی استقلال به جای وابستگی، ما میتوانیم به جای ما نمیتوانیم، بدیهی بودن مطالبه عدالت به جای بدیهی بودن تبعیض، آزادی به جای خفقان، فسادستیزی به جای فسادگری، قدرت انتخابگری و حق مردم برای تعیین سرنوشت به جای انتخابگری صوری و فرمایشی است.
همچنین در بیان این دستاوردها بهتر است به جای اتکای صرف به اسناد و آمار داخلی، به آمار و ارقام و دادههای بینالمللی استناد کرد تا فرآیند باورپذیری و اعتمادزایی به شکل بهتری به انجام برسد.
در این میان لازم است میان مطلوبیت انقلاب اسلامی و آرمانها و دستاوردهای بزرگ آن با برخی عملکردهای نامطلوب، مفاسد و سوء مدیریتهای مسئولان تفکیک قائل شد. در واقع ضمن تأیید این اشکالات، نواقص، کمبودها و خطاها و پذیرش حق مردم برای رفاه و آسایش بیشتر و تلاش مسئولان برای تحقق این خواست، نباید این مشکلات و گرفتاریها را به اصل انقلاب و آرمانهای آن نسبت داد و ریشه مشکلات امروز را به سرنگونی رژیم شاه و پیروزی انقلاب 1357 مرتبط کرد. در حقیقت انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی نشان داد دین از قدرت لازم برای حکمرانی برخوردار است و نظام مبتنی بر دین که حق مردم را برای تعیین سرنوشت به رسمیت میشناسد و قطعا دارای کارآمدی لازم برای اداره امور کشور است.