رموز تلاوت ماندگار
کد خبر: 4173878
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۱
صالح اطهری‌فرد پاسخ داد:

رموز تلاوت ماندگار

پیشکسوت قرآنی کشورمان با طرح این پرسش که قاریان قبل از تلاوت چقدر خودشان را آماده انتقال مفاهیم آیات به مخاطب می‌کنند؟ گفت: در زندگینامه استاد عبدالباسط می‌خوانیم که برای اتصال به عالم بالا، پیش از تلاوت دو رکعت نماز می‌خواند.

معنامحوری یکی از عوامل مهم ارتقا و نیل به حق تلاوت و از مهمترین آداب معنوی تلاوت است، موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی، پیش از این و در اولین روز ماه مبارک رمضان امسال نیز در محفل نورانی انس با قرآن بر آن و موضوع «مهندسی تلاوت» تأکید کردند و خواستار توجه ویژه قاریان به این موضوعات شدند. تلاوت معنامحور تلاوتی است که براساس سیر معنا و مفهوم آیات تنظیم و اجرا شود.

از این رو، توجه و اهتمام هرچه بیشتر نهاد‌های قرآنی و به تبع آن قاریان و حافظان قرآن کریم به تلاوت معنامحور امری ضروری است که به انس با قرآن در جامعه در سطوح عام و خاص آن منتهی می‌شود. با توجه به اهمیت این موضوع با صالح اطهری‌فرد، قاری بین‌المللی کشورمان، گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید؛

ایکنا_ ارزیابی شما از وضعیت تلاوت کشور به ویژه در عرصه تلاوت معنا‌محور چیست؟

سال‌هاست که همه ما در فرمایشات مقام معظم رهبری می‌شنویم که ایشان قاریان قرآن را نسبت به تلاوت معنامحور و اینکه هدف از تلاوت قرآن بایستی انتقال معنا باشد، تاکید دارند. این یعنی همه چیز از صوت، لحن گرفته تا وقف و ابتدا در خدمت معنا باید باشد و مهمترین مورد در این موضوع حس است.

قطعاً یکسری از قرای خوب و تراز اول کشورمان که سکان‌داران امر قرائت قرآن در کشور هستند، این فرمایشات را شنیده‌اند و چه بسا خیلی‌هایشان قبل از این هم که مقام معظم رهبری فرمایش کنند، به دنبال الگو‌های انتقال معنا گشته‌اند و یکسری نکات را آموخته‌ و به تجربه اجرا می‌کنند، اما با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری این امر خیلی تسریع شده و در حال انجام است، البته کافی نیست.

ایکنا_ چقدر قرا توانسته‌اند در عرصه معنامحوری تلاوت موفق و خلاق باشند؟ 

حوزه لحن و تنقیح گاهی اوقات آنقدر جذاب است که بحث جذب ظاهری مخاطب با استفاده از انواع نغمات، زخارف، تحریر‌ها، کار‌های صوتی و لحنی گاهی اوقات قاری را از اینکه رسالت مهمتری هم دارد، غافل می‌کند. چه بسا وقتی که ما اعوذ بالله من الشیطان الرجیم را می‌گوییم طبق روایات، مسئله همین است. شیطان قسم خورده است که مسئله همین است و یکی از مفاهیم صراط مستقیم هم قرآن کریم است. این یعنی قاری قرآن دقیقا در مسیری حرکت می‌کند که شیطان در کنار همان مسیر نشسته است و به خاطر همین باید از اینکه این قرابت را با محل اختفای شیطان و جایی که شیطان می‌خواهد انسان را وسوسه کند به خدا پناه ببرد و لذا قاری قرآن ممکن است خیلی مورد وسوسه قرار گیرد.

گاهی تشویق‌های مردم و رویکرد‌هایی که به صورت افراطی نسبت به صوت و لحن قاری دارند ممکن است او را از حقیقت قرائت برباید و به سمت صرفا این مسائل بکشاند. البته عموما قرای محترم این موضوع را رعایت می‌کنند.

در ادامه به سراغ قاریان درجه بعد می‌رویم کسانی که در حال آموزش هستند. در این زمینه ضعف‌های زیادی داریم. بنده در سفری توفیق داشتم که به اتفاق استادان احمد نعینع و مرحوم محمد اللیثی در مسیر رفسنجان همسفر باشم. در طول مسیر خیلی چیز‌ها از ایشان آموختم و مشاهده کردم که استاد اللیثی صندلی خودشان را ترک کردند و جای دیگری رفتند. کار ایشان حواس من را به خودش جلب کرده بود لذا ایشان را دنبال کردم و دیدم که با وجود اینکه حافظ قرآن هستند و به عنوان استاد هر کدام از قطعات تلاوت‌ها را بار‌ها تکرار کرده‌اند، خلوتی برای خودشان بر روی یک صندلی خالی درست کرده بودند و با یک قرآن جیبی مشغول تلاوت بودند و چه بسا تمرین و بررسی هم برای تلاوت روزشان داشتند. قاریان ما چقدر این رفتار را انجام می‌دهند؟ قبل از تلاوت چقدر خودشان را آماده می‌کنند؟ در زندگینامه استاد عبدالباسط می‌خواندم که ایشان قبل از تلاوت دو رکعت نماز می‌خواندند تا اتصالی با عالم بالا داشته باشند.

متاسفانه در زمینه مقدمات تلاوت هم کوشش نکرده و فی‌البداهه قرائت می‌کنیم، در حالی که ارتباط ما با زبان عربی مثل قاریان مصری قوی نیست. شاید به خاطر همین است که بعضا دیده می‌شود قاریان قرآن ما در درجات دوم، سوم و مبتدی از همان اول عادت نمی‌کنند به اینکه می‌خواهند قطعه‌ای بخوانند به معنای آن توجهی داشته باشند و حسی بگیرند.

چطور ممکن است قاری نداند چه چیزی را می‌خواند، اما حس متناسبی داشته باشد؟ ممکن است بگویید این احساس را از قاری که تقلید می‌کنند می‌گیرند، اما حسی که تقلیدی باشد تا حسی که از درون و عمق وجود باشد، قابل قیاس نیست. مانند تفاوت مداحی است که وقتی مرثیه‌ای می‌خواند واقعا اشکش جاری می‌شود با یک مداح جوانتری که آن حس را ندارد و سعی می‌کند خودش را به تباکی بیندازد. هیچ وقت این دو به مستمع به یک شکل اثر نمی‌گذارد.

قاریان ما باید معنا را بشناسند و از آن طریق بتوانند از حس استفاده کند. مثلا در هنگام تلاوت از حس استاد مصطفی اسماعیل رمزگشایی کند و یا حس استاد عبدالباسط را درک و بعد در خودش یک احساس عمیق ایجاد کند. اینگونه قاری می‌تواند تلاوت مرجعش را پیدا کند و در کنار آن یک حس مشترک هم پیدا داشته باشد. البته بعد از این حس، تلاوت وی دیگر یک امر تقلیدی نیست، بلکه چیزی است که قاری این حس را در خودش یافته است و لذا از اینکه احساسش را نزدیک با اساتید و مفاخر قرائت قرآن بیان می‌کند، لذت می‌برد.

این آسیب و توجه را باید جدی بگیریم که وقتی بچه‌های ما تلاوت می‌کنند از آن‌ها بخواهیم یکی از آیاتی که خوانده شد به انتخاب خودشان از موضوع آیات پرس‌وجو کنند. اما عموما می‌بینیم که نمی‌توانند به درستی بیان کنند. ما نمی‌خواهیم ترجمه تحت‌اللفظی را بگویند، بلکه تنها بایستی بگویند که این آیه در مورد چه چیزی سخن گفته است. لذا این اشکال وجود دارد و امیدواریم با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری که اینقدر روی این مسئله تاکید دارند این موارد و آسیب برطرف شود.

ایکنا_  آیا قاریان می‌توانند سبک تلاوت خود را داشته باشند؟

مطمئنا اگر با احساس خودمان تلاوت کنیم و از تقلید صرف و صفر تا صد تمام ملودی‌ها با همه ریزه‌کاری‌هایش بدانیم، می‌توانیم گاهی اوقات از اساتید بزرگ تلاوت هم فاصله بگیریم. البته این فاصله هم لازم نیست خیلی زیاد باشد و ممکن است یک تحریر را با حس خودمان ایجاد کنیم که احساس و حالت دیگری را ایجاد کند.

ایکنا_ چرا گاه تلاوت‌ها تکراری می‌شوند؟

علت تلاوت‌های به اصطلاح کلیشه‌ای این است که به مقوله احساس شخصی خودمان که باید بر اساس معانی باشد نمی‌اندیشیم و  تنها می‌خواهیم همان ظاهر لحن و ملودی را تقلید کنیم و همه هم از پنج تا نهایتا ۱۰ قاری تقلید می‌کنند و در نهایت این تلاوت‌ها تکرار و کلیشه می‌شود و لذا برای رهایی از کلیشه‌ای شدن تلاوت‌ها باید به حس احساس هم توجه کنیم.

ایکنا_ تلاوت ماندگار چگونه ممکن است؟

ظاهر تلاوت صوت، لحن، تجوید و وقف و ابتدا است، اما به نظر پشت همه این‌ها و روح تلاوت احساس است که می‌تواند حتی یک نغمه ساده را هم شنیدنی کند. به عنوان مثال تلاوتی را از علامه طباطبایی از سوره مبارکه مریم(س) شنیدم که نه می‌توان گفت قرائت ترتیل است، نه تجوید دارد و حتی با لهجه آذری خوانده شده است و هیچ چیزی از ظاهر تلاوتی که ما در مسابقات داریم، ندارد، اما انسان را تکان می‌دهد. این تلاوت چه چیزی دارد به جز حس؟ این حس است که انسان را تکان می‌دهد و لذا ما می‌توانیم از مقوله احساس مدد بهتری بگیریم. لذا برای اینکه حتی نگران این نباشیم که بخواهیم به سراغ پیچیدگی الحان و... برویم و در این موارد احساس خیلی از نگرانی‌ها را پوشش می‌دهد، تا جایی که می‌تواند یک تلاوت ماندگار را ایجاد کند و بار‌ها و بار‌ها شنیده شود.

گفت‌وگو از وهاب خدابخشی

انتهای پیام
captcha