وقتی که نور قرآن تربیت‌کننده شهدا می‌شود
کد خبر: 4029306
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۵
همگام با شهدای فارس / 44

وقتی که نور قرآن تربیت‌کننده شهدا می‌شود

شهید «محسن الهی» یکی از شهدای مدافع حرم استان فارس و از روستای ماهفرخان شهرستان قرآنی استهبان است که بعدها خانه‌ای که ایشان در آن متولد شدند تبدیل به مؤسسه قرآنی بیت‌الاحزان حضرت زهرا(س) شد.

محسن الهی، شهید مدافع حرم در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال‌های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه‌های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن در بهداری‌ها و بیمارستان‌های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده‌اند، آشنا شدیم و این بخش با معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت. همچنین در ادامه با شهدای مدافع سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که در روزهای بحران کرونا، با از جان گذشتگی در سنگر سلامت، برای حیات بیماران جنگیدند آشنا شدیم و ۹ شهید مدافع سلامت دانشگاه را در این بخش معرفی کردیم. در ادامه با شهدای مدافع حرم آشنا می‌شویم که مطلب امروز بخش همراه با شهدا به شهید «محسن الهی» از شهدای مدافع حرم استان فارس اختصاص دارد.

شهید محسن الهی

تاریخ و محل تولد: ۱/۳/۱۳۵۱ روستای ماهفرخان شهرستان استهبان فارس

تاریخ و محل شهادت: ۱۳/۱/۱۳۹۵ خان طومان سوریه

 در سال ۱۳۵۱ در روستای سرسبز ماهفرخان در خانواده‌ای مذهبی، کودکی به دنیا آمد که او را محسن نامیدند. خانه‌ای که محسن در آن چشم به جهان گشود، بعدها به بیت‌الاحزان حضرت زهرا(س) تبدیل شد. شهید الهی پس از سپری کردن دوران ابتدایی و راهنمایی، برای ادامه تحصیل راهی استهبان شد.

در سال ۱۳۷۰ وارد سپاه شد و بعدها با سمت نیروی انسانی و سپس به فرمانده دسته آتش گردان ادوات و ضد زره در تیپ انصار الحجه مشغول به خدمت شد. شهید الهی بعد از ازدواجش در سال ۱۳۷۵ برای گذراندن دوره‌های تخصصی وارد دانشکده افسری اصفهان شد. در سال ۱۳۸۷ مأمور تشکیل گردان ۳۰۴ حنین در شهرستان استهبان شد و پس از موفقیت در سال ۱۳۹۰ گردان نصر شهرستان سروستان را تأسیس کرد.

شهید الهی همیشه آرزوی شهادت داشت و عاشق ولایت بود؛ روحیه‌ای خستگی‌ناپذیر داشت و در فعالیت‌های مختلف، مراسم و یادبودها حاضر می‌شد. در برگزاری یادواره شهدا، یادمان‌های دفاع مقدس، مراسم اعتکاف، ساخت و ساز مسجد، حسینیه و هر جا ضرورتی بود، حضور داشت.

بعد از هجوم و تجاوز وحشیانه داعش به سوریه، شهید الهی تصمیم گرفت برای دفاع از حریم عقیله بنی‌هاشم به پا خیزد و در تاریخ ۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۴ با کاروان دفاع از حرم راهی دمشق شد و پس از دلاوری‌های فراوان، در عصر جمعه ۱۳ فروردین در منطقه خانطومان سوریه، به عنوان نخستین شهید مدافع حرم شهرستان استهبان، به درجه رفیع شهادت نائل شد.

خاطره شهید از زبان همسرش:

- حاج محسن یک مرد به تمام معنا بود. شاید اگر بخواهم او را وصف کنم سخت است و در کتاب هزار صفحه‌ای هم نگنجد. محسن غیور بود و سرشار از محبت و از خودگذشتگی. در طول سال‌ها زندگی مشترک با وجود مشغله‌های کاری فراون، هیچ وقت نشد که تولد بچه‌ها را فراموش کند یا بدون هدیه به خانه بازگردد. در منزل که بود مثل یک دوست بچه‌ها را تشویق به نماز و عبادت می‌کرد و وقت آزادی که گیر می‌آورد با آن‌ها بازی می‌کرد، تا حدی که همه اقوام و آشنایان می‌گفتند: خوشا به سعادتت که چنین همسر و فرزندانی داری. خدا را شکر می‌کنم که ۲۰ سال از عمرم را در کنار یکی از بندگان خوب خدا زندگی کردم. الان خیلی سخت است که برای فرزندانم هم پدر و هم مادر باشم؛ ولی ایمان دارم که حاج محسن در تمام لحظات زندگی در کنار ما هست و من به همین حضورش هم قانع هستم و خدا را به خاطر این امتحان سخت شکر می‌کنم.

خدایا! تو شاهد باش که عزیزترین فرد زندگی‌ام را به تو و در راه رضای تو تقدیم کردم. این هدیه را از ما بپذیر و ما را در ادامه راه آن شهید عزیز موفق بدار و با ظهور مهدی فاطمه(عج) همه دل‌های شکسته ما را تسکین فرما.

- محسن همیشه به دنبال کمک به مردم محل و نیازمندان بود و با الگوگیری از امام علی(ع)، شبانه به فقرا کمک می‌کرد و بخشی از درآمد ماهیانه‌اش را صرف امور خیر می‌کرد. در مورد پرداخت خمس و زکات تاکید زیادی داشت و خود به انجام به موقع آن مقید بود.

- حاج محسن در شب میلاد حضرت زینب(س) به سوریه اعزام شد. من تا پای اتوبوس او را همراهی می‌کردم و او از پشت شیشه اتوبوس، آخرین خداحافظی را با من و فرزندانش انجام داد.

همسرم همواره به یاد خانواده بود و از حضرت زینب(س) خواسته بود که صبر به زینب دهد. یکی از همرزمانش به او گفته بود: ما نمی‌‌دانیم زینب چه کسی است که شهید الهی از حضرت زینب(س) همواره برای زینب، طلب صبر می‌‌کند تا اینکه بعد از شهادتش متوجه شده بودند که نام همسر او، زینب است.

 وصیت‌نامه شهید محسن الهی

بسم رب الشهدا و الصدیقین

به نام آنکه جانم در دست اوست، که هرچه داریم از اوست.

با سلام و درود به محضر قطب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان(عج) و نائب بر حقش مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی)

هم‌اکنون که انقلاب اسلامی به رهبری حکیمانه آیت‌الله خامنه‌ای نیازمند کمک به مسلمانان در کشورهای عراق و سوریه است و ایشان دستور حضور در صحنه را فرموده‌اند، بنده بر خود لازم می‌بینم که به ندای رهبرم لبیک بگویم و در صحنه حضور پیدا نمایم. ان‌شاءالله که بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم و با شهادت خود همچنان درخت تنومند انقلاب پابرجا بماند و امید دشمنان قسم خورده را به یأس تبدیل نماییم. چند وصیت به خانواده‌ام:

از پدر، مادر، همسرم و فرزندانم می‌خواهم که اول بنده حقیر را حلال کنند و اگر خدا توفیق شهادت داد، اصلاً ناراحت و نگران نباشید. همیشه تابع ولایت و رهبری مقام عظمای ولایت باشید. از دخترانم و خواهرانم می‌خواهم که همیشه و در همه جا حجاب را رعایت نمایند و از حضرت زهرا(س) الگو بگیرند. از پسر بزرگم می‌خواهم که مواظب برادر و خواهرش باشد و همیشه در مسجد حضور پیدا کنید که ان‌شاءالله عاقبت به خیر خواهید شد. ۲۸/۷/۱۳۹۴ محسن الهی

انتهای پیام
captcha