پشتوانه فلسفی آموزش در مدارس کشور آرای فلاسفه غربی است
کد خبر: 4203400
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
حجت‌الاسلام حمید پارسانیا:

پشتوانه فلسفی آموزش در مدارس کشور آرای فلاسفه غربی است

استاد حوزه و دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه نظام آموزشی باید متوجه پشتوانه فلسفی آموزش خود باشد، گفت: بچه‌های ما از ابتدا فیلسوف بار می‌آیند و عقبه فکری آنان معنای علمی است که کانت در قرن 19 بیان کرد و این فلسفه صدها معرفت در حاشیه و تاریکی دارد که وارد فرهنگ ما می‌شود.

ارسال/ پشتوانه فلسفی آموزش در مدارس کشور آراء فلاسفه غربی استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، شامگاه 13 اسفند ماه در نشست علمی «بایدها و نبایدهای تحصیل در علوم عقلی» با بیان اینکه آموزش فلسفه و حکمت در حوزه امری ضروری است، گفت: وقتی در حوزه سخن از علوم عقلی به میان می‌آید عمدتا مشیر به بحث حکمت و فلسفه است برخلاف علوم نقلی که بیشتر علم حدیث و مباحث فقهی و ... است. علوم عقلی علومی هستند که روش آن مشترک بین همه انسان‌هاست و در روایات هم داریم که خداوند دو حجت برای انسان‌ها قرار داده که یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی یا همان عقل درونی و پیامبر درونی و اعطایی خداوند است؛ مخاطب پیامبران و حجت بیرونی هم عقل است وگرنه اگر انسانی عقل نداشته باشد مخاطب پیامبر هم نیست.

وی با بیان اینکه براساس روایات «لا دین لمن لا عقل له»، اظهار کرد: در بیان امام علی(ع) داریم که حجج ظاهری آمدند تا یثیروا لهم دفائن العقول باشند یعنی عقول آدمیان را اثاره و برانگیخته کنند. علوم عقلی از منبع مشترک میان بشر استفاده می‌کند و چنانچه جامعه‌ای وجود ندارد که پیامبری نداشته است هیچ جامعه‌ای هم از نعمت عقل و حجت درونی بی نصیب نیست و این ادعای قرآنی به گونه‌ای است که اگر در تاریخ و فرهنگ و جامعه‌ای پیامبری نبود نقض خواهد شد. اگر در جامعه‌ای اثری از عقل نبینیم باز آیات قرآن نقض خواهد شد. البته چنین نیست.

پارسانیا تصریح کرد: اسلام وقتی با مواریث فرهنگی اجتماعی جوامع دیگر مواجه شد عمدتا مواریث عقلی آنان را آزاد و اثاره کرد. برای مثال فرهنگ غالب در یونان، اساطیری بود و عقل در آن اثاره نداشت؛ وقتی سقراط محکوم به شوکران می‌شود نشانه بی‌عقلی این جامعه است و اسلام وقتی با این فرهنگ روبرو شد از اساطیر آن دفاع نکرد بلکه عقل را در آن رشد داد و  فرهنگی از یونان مورد اقبال مسلمین قرار گرفت که نتیجه اثاره عقل است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه آنچه ارسطو و افلاطون گفته‌اند حل صحیح آن در آرای فارابی دیده می‌شود، اظهار کرد: البته عقل در امور متفاوت به گونه‌های مختلف عمل می‌کند؛ اگر در امور طبیعی این عقل به کار گرفته شود بدون حس، قدمی از قدم برنخواهد داشت؛ من فقد حسا فقد علما؛ کسی که حسی نداشته باشد علم هم ندارد یعنی برخی علوم حتما متوقف بر حس و مشاهده و تجربه هستند. در برخی علوم هم تجربه و حس به کمک می‌آید و در برخی علوم هم شواهد حسی به حل مسئله کمک می‌کند گرچه در برخی علوم، شواهد حسی، رهزن است.

عقل در انسان‌ها مشترک است

وی با بیان اینکه رشد انسان ابتدا از علوم تجربی و حسی است، افزود: عقل در بین همه انسان‌ها مشترک است و امکان مفاهمه بین تاریخ گذشته و آینده و حال بشر و مناطق و جغرافیاهای مختلف را فراهم می‌کند؛ البته باز هم کسانی هستند که همین امور را منکرند ولی وقتی ما از علوم عقلی سخن می‌گوییم مرادمان کسانی هستند که عقل را به عنوان یک منبع معرفتی مشترک می‌پذیرند و این عقل به تعبیر روایات نوری است که یقذفه الله فی قلب من یشاء؛ نوری است که با آن عالم و جهان شناخته می‌شود. عقل و وحی یک حقیقت واحد دارند و آن روح‌القدس و حقیقت متعالی در نظام هستی است؛ عقلی که قوه نفسانی انسان است با عقلی که جوهر مقدس الهی است پیوند وجودی دارد؛ یک مرحله آن ارتباط بی‌واسطه و شهود حقیقت با عالم بالاست و در اینجا نیازی به حس ندارد.

استاد دانشگاه تهران افزود: در کنار عقل با یک منبع معرفتی دیگری به اسم نقل مواجه هستیم یعنی ما وقتی با نبی مواجه می‌شویم هم نقل است و هم عقل و کسی که وحی را دارد عقل را هم به نحوه اتم دارد ولی کسانی که از عقل متعارف برخوردارند از وحی به واسطه نقل بهره‌مند می‌شوند؛ فهم کلام هم برای کسی که خودش عقل عرفی و رایج دارد می‌تواند در معرض خطا باشد زیرا فقط وحی، معصوم است؛ در واقع ما که از وحی بهره نداریم همواره با عقل به درک حقایق می‌پردازیم و عقل گاهی مستقیما به درک حقایق و عالم طبیعت می‌پردازد و گاهی باید ذیل وحی و نقل و اینجا به فهم نقل بپردازد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه یکسری علوم از روش نقل و یکسری هم از روش عقل مفهومی مشترک بین بشر استفاده می‌کنند، تصریح کرد: یعنی در یک علم واحد، گاهی از روش عقل استفاده می‌شود که مشترک بین بشر است ولی اگر عقل به جایی رسید که وحی و نبوت و اصل نیاز به آن را اثبات کرد می‌تواند از نقل هم بهره ببرد لذا انبیاء مبانی خود را با همین فهم متعارف بشری اثبات می‌کنند و اعجاز هم به این دلیل است. در یکسری موضوعات عقل تجربی و مفهومی تا حدودی کارآمد است ولی در برخی موضوعات خیلی ضعیف است ولی شهود خیلی کاراست.

تفاوت عقل و نقل در روش است نه موضوعات

پارسانیا بیان کرد: عقل در کنار نقل، نقش ارشادی و مولوی دارد و اصولیون بحث کرده‌اند که کجا نقش مولوی و کجا ارشادی دارد و کجا در قیاس با فهم عمومی و عرف بشری نقش تاییدی و تاسیسی دارد. لذا تفاوت علوم عقلی و نقلی الزاما بر سر موضوعات نیست بلکه بر سر روش است؛ در برخی، عقل راجح و جولان آن بیشتر است و در برخی موضوعات، عقل کودکی است که نقل دست آن را گرفته و با آن همراهی می‌کند. لذا عقل باید اثاره شود.

رئیس دفتر قم سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی با بیان اینکه وقتی ما تعبیر علوم عقلی را به کار می‌بریم، به هیچ موضوعی مقید نمی‌شود، تصریح کرد: این عقل است که نقل را می‌فهمد و الان مباحث پر دامنه‌ای دارد از جمله اینکه مباحث تفسیری در غرب، ابعاد زیادی پیدا کرده است و به خاطر مبانی ناصوابی که در این عرصه دارند گرفتار یکسری مباحث مانند هرمنوتیک مفسرمحور شده‌اند که البته با مباحث اصولی ما کاملا متفاوت است ولی به هر حال سرنوشت این مباحث را هم عقل تعیین می‌کند. پس ما موضوع خاصی را داشته باشیم که بگوییم نقل است و عقل نیست وجود ندارد بلکه هر جایی نقل وجود دارد عقل در سطح فهم موضوع حضور دارد و اگر مباحث تجربی است مسائل آن را عقل باید با تجربه و حس و ... حل کند. همانطور که در علوم عقلی اختلافات عقل با عقل و تجربه با تجربه را داریم در علوم نقلی هم اینطور است و تعارضاتی داریم. بحث ما بخشی از عقل و نقل است که ناظر به مسائل کلان هستی است و گاهی از آن به علم کلی یاد می‌شود.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه برخی کل عالم را وهم و خیال می‌دانند، اظهار کرد: اگر بخواهیم این مسئله را با زبان فلسفه معاصر بگوییم یعنی یک نوع ایده‌آلیستی است که اصلا این معانی ساخته شده است و انسان‌ها گرفتار بازی هستند و حقیقتی وجود ندارد و اگر هست کسی نمی‌تواند آن را بشناسد و نتیجه آن است که همه علوم دیگر هم بر سر هیچ با هم می‌جنگند یعنی اگر بگوییم همه این علوم و مفاهیم برساخت انسان‌هاست و واقعیتی مقابل آنان نیست، در این صورت معرفت هم به عنوان ابزار در دست انسان است و همه این چیزها در مورد عالم ایدئولوژی یا توجیه نحوه زندگی آنان است.

فرهنگ مدرن و انکار معرفت شهودی به عنوان علم

وی افزود: فرهنگ مدرن جهانی شده و همه نظامات درسی را دربرگرفته است و از ابتدا به بچه‌ها یاد می‌دهند واقعیت علمی همان است که با حس و تجربه آموخته می‌شود و آنچه درس علوم است درس قرآن و خداشناسی نیست؛ علم همان لوبیایی است که به ما می‌دهند تا بکاریم و در مواردی هم می‌گویند اینها (قرآن و احادیث و ...) علم نیست.

پارسانیا با تاکید بر اینکه نظام آموزشی باید ببیند که پشتوانه فلسفی خود را از کجا گرفته است، گفت: بچه‌های ما از ابتدا فیلسوف بار می‌آیند و عقبه فکری آنان معنای علمی است که کانت در قرن 19 بیان کرد و این فلسفله توابع عظیمی و صدها معرفت در حاشیه و تاریکی دارد که وارد فرهنگ ما می‌شود.

انتهای پیام
captcha