به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه، 17 دیماه در نشست علمی «جامعهشناسی دین از منظر متفکران» که از سوی دفتر قم سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، با بیان اینکه اگر معرفت، معرفت دینی بود جامعهشناسی معرفت، جامعهشناسی دین هم خواهد شد، گفت: از منظر فارابی تعریف علم در تعریف عقل اثرگذار است چون یکی از ابزارهای معرفت علمی، عقل است البته برخی، عقل را به حوزه حسی تقلیل میدهند ولی این حرف درستی نیست و کسانی مانند کانت هم برای عقل، جایگاهی مستقل از حس قائل هستند و فارابی هم به این مسئله توجه کرده است.
پارسانیا با بیان اینکه اگر عقل را مستقل از حس ندانیم در این صورت جامعهشناسی دین به عنوان یک علم نسبت به پدیدههای محسوس و تجربی دین میتواند سخن بگوید، افزود: ولی اگر عقل را نور بدانیم حس در ذیل آن معنادار خواهد شد و اعتبار علمی فقط از حس و تجربه به دست نمیآید و عقل خودش یک امر مستقلی برای ایجاد علم خواهد بود و قلمرو متافیزیک هم میتواند مستقلاً معرفت علمی شمرده شوند.
وی تأکید کرد: فارابی هم اینگونه است و حس را یکی از منابع معرفت و عقل را هم یکی دیگر از منابع معرفت میداند. البته عقل انسانی دارای مراتب است که یکی از آنها بالقوه است و تفاوت میان بچه انسان و بچه یک جوجه در این است که جوجه مرغ خیلی فعالتر است و ادراک بیشتری دارد و به سرعت میتواند دانه بخورد ولی بچه انسان اینطور نیست.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه فعلیت یافتن عقل بالقوه بر اثر عقل فعال و روحالقدس رخ میدهد، تصریح کرد: وقتی روحالقدس که صور را به انسان اعطا میکند، عقل بروز مییابد و زیست انسان به صورت آشکار، عاقلانه میشود. مرحوم صدوق و مرحوم کلینی روایاتی در مورد عقل ذکر کردهاند و اینکه چیزی که در معاویه وجود دارد عقل نیست بلکه نکرا است. این عقل فعلیتیافته به جایی میرسد که متصل به روحالقدس خواهد شد و فارابی این سطح از عقل انسانی را عقل مستفاد میداند که در اثر اتصال با عقل مجرد مستقل از جهان و انسان است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه عقل امر مخصوص انسان نیست بلکه قبل از آن فرشتهای است که عالم از آن بهره میگیرد، اظهار کرد: درک عقلی انسان، ارث پدر او و امر مخصوص او نیست بلکه این درک عقلی در اثر اتصال به آن حقیقت خارجی است و ابتدا این اتصال ضعیف است و سپس قویتر میشود و تبیین این مسئله در فلسفه اسلامی وجود دارد که اوج آن را در ملاصدرا شاهدیم.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: عقل مستفاد نیازی به استنباط ندارد و با وجه شهودی به سؤالات پاسخ میدهد و درک میکند و فارابی تلاش دارد تا با این تعریف از عقل، وحی را تبیین کند که اتصال به مخزن علم و رحمت الهی است.
وی با طرح این پرسش که دین از نظر فارابی چیست؟ افزود: او دین را با ملت مرادف میداند؛ ملت ریشه در املا و اشاره به شیوهای از زیست انسانی دارد که با املای الهی عینیت یافته است؛ مله ابیکم ابراهیم؛ خداوند دین را برای زیست مردم املا کرده و از کلمه ملت هم استفاده فرموده است. دین، شیوه زندگی است: لکم دینکم ولی دین؛ عادت و روشی از زندگی است که استقرار دارد و دین حق با املای الهی محقق شده و دین باطل، املای الهی ندارد و خلاف آن است.
وی افزود: از نظر لغوی دین هم جزا و هم روش زندگی است و دین با این بیان، پدیدهای با املای الهی است و با اراده تشریعی، قابلیت تخلف به انسان را دارد و به دین، امت هم گفته شده است؛ البته امت به علت قابلی توجه دارد و بیشتر با قصد همراه است ولی ملت به علت فاعلی توجه دارد. دین، کنش و رفتار انسان است لذا با جبر سازگار نیست و زمانی کاری، کار انسان است که با اراده رخ بدهد و این اراده هم با اختیار همراه است.
پارسانیا با بیان اینکه دین به حسب ذات خود الزامبردار است، گفت: دین مبتنی بر آگاهی قبلی است و اگر ما آگاهی به شیوهای از زندگی نداشته باشیم آن را انتخاب نخواهیم کرد؛ خیلی وقتها ما میدانیم خیلی چیزها خوب است و به آن عمل نمیکنیم ولی نسبت به چیزی که آگاهی نداریم ارادهکردن هم معنا ندارد لذا دین اکراهبردار نیست.
وی با بیان اینکه دین، املای الهی است ولی وقتی به عرصه انسانی تشریع شود، اراده تکوینی خدا به ابلاغ دین تعلق گرفته است، افزود: در اینجا حجت تمام میشود کما اینکه فرمود: اکملت لکم دینکم؛ البته موجودشدن دین به وجود ذهنی و عینی، کار انسان است. قبل از این علم به دین در علم الهی است و بعد موجودشدن آن به وجود الهی است ولی زمانی دین عینیت خواهد یافت که وارد قلمرو عمل انسان شود یعنی بدون تدین، دین هم محقق نخواهد شد.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: فارابی موجودات را به دو بخش تقسیم کرده است؛ موجوداتی که مستقل از انسان هستند و موجوداتی که با اراده انسان تحقق مییابند لذا علوم مستقل از انسان، علوم نظری هستند و انسان فقط میتواند آنها را بشناسد.
انتهای پیام