۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. شانزدهمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بیان کیفیت پاسخ به سلام و تحیت» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿ نساء۸۶﴾
و هر گاه کسی شما را سلام و تحیّتی گفت شما به تحیّتی نیکوتر یا مثل آن پاسخ دهید که خداوند به حساب هر نیک و بد خواهید رسید.
درود و تحیّت و سلام به یکدیگر مایه دوستی و صلح و صفا میان انسانها است البته اگر آن تحیّت از دل برخیزد و صرفاً صوت و صفیری نباشد. در قرآن آمده است که در بهشت، درود و خوش آمد به انسانها سلام است و به همین جهت میان مسلمانان این رسم قرنها است که تداوم دارد و هر کجا به هم میرسند چه در میان فارسی زبانان و چه عرب زبانان و حتی در پاکستان و هند و چین نیز مسلمانان با کلمه سلام به هم درود میگویند و اعلام آشنایی و دوستی میکنند.
این کلمه سلام واژهای بسیار غنی و حاوی معانی لطیف و یادآور فضاهای لذت بخشی در خاطر است زیرا اولاً سلام نام خداست چنانکه که در قرآن آمده است «هُو.... السّلام المومن المهیمن ... (حشر23) ثانیاً سلام یکی از نامهای دیگر بهشت است چنان که باز در قرآن آمده است« لهم دار السّلام عند ربّهِم» (انعام 127) یعنی ایشان را«خانه سلام» است نزد پروردگارشان و مقصود از خانه سلام همان بهشت یا فردوس اعلاست از این جهت که آنجا دار امان و امن و صلح و آسایش است و هیچ کس را با هیچ کس عداوتی نیست. به قول حافظ:
در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضه دار السلام را
ثانیاً کلمه سلام به معنای صلح و دوستی است که باید میان مردمان و کشورها و شهرها برقرار باشد. رابعاً سلام با کلمه سلامتی همریشه است و هنگامی که کسی شما را سلام میگوید در حقیقت برای شما آرزوی سلامتی دارد و نیز اعلام میکند که تو از من ایمن و آسودهای. در میان کلمه که اروپاییان برای تحیت به کار میبرند هیچ یک نیست که چنین معانی گستردهای همراه داشته باشد.
تعلیم کلی آیه این است که هر کس شما را هدیهای عطا کرد و لطف و مرحمتی به جای آورد شما سعی کنید که بهتر از آن به او بازگردانید و اگر این دستور در همه زمینهها رعایت شود انسانها از دیدار یکدیگر غنیتر و کاملتر میشوند اما اگر شخص به همان تحیتی که شنیده است در پاسخ اکتفا کند نیز خطایی نکرده است اما لطف افزایش در این است که شنونده مطمئن میشود که شخص از روی ناچاری و رعایت آداب و حفظ شرایط و مقتضیات پاسخ نگفته است وگرنه چیزی بر آنچه شنیده بود نمیافزود و این اصل کلی روانشناسی است که رعایت آن میتواند روابط انسانی را لطیفتر و هموارتر کند چنان که توصیه شده است اگر کسی از شما مبلغی به وام خواست کمی بیش از آنچه خواسته است به وی عطا کنید تا مطمئن شود که شما ماخوذ به حیا نشدهاید و در فشار نیز نبودهاید و همچنین در سایر پیوندها باید پیوسته مردم را مطمئن کرد که روابط حسنه و پیوند محبت برقرار است. به همین مناسبت است که وقتی مهمان عزم رفتن میکند به تعارف او را به ماندن بیشتر دعوت میکنند تا مطمئن شود که حضورش مطلوب بوده است.
ادبیات فارسی و عربی آکنده از لفظ سلام است که به مناسبتهای گوناگون در میان اشعار آمده و هر بار لطیفهای و نکتهای در اسرار سلام درج شده است:
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بر آن مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بر آن شمع خلوتگه پارسایی / حافظ
پیام دوست شنیدن سلامت است و سعادت
من المبلّغ عنّی الا سعاد سلامی / حافظ
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی / حافظ
نظامی در شب معراج پیغمبر حکایت میکند که پیامبر از هر جهت که رو میکرد سلام میشنید و این بدان خاطر است که وارد عالم سلام شده بود:
دیده در یک جهت نکرد مقام
کز چپ و راست میشنید سلام / نظامی، هفت پیکر
بزرگترین هدیه نزد عارفان سلام خداست که به هزاران زبان برای آدمیان میفرستد. گاه از زبان پیامبران و صحیفه ایشان و گاه از زبان شاعران آسمانی.
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانهای نبرم جز سلام دوست / سعدی
اما سلام تکوینی خداوند که اعلام حضور اوست، لحظه به لحظه از ذرهذره کائنات شنیده میشود. هر بامداد خورشید سلامی به وسعت آسمانها و زمین میفرستد و همه از سلام او گرم میشوند و هر شب ستارگان بیشمار هر یک به کرشمهای، تحیت و سلامی میفرستند و هر گیاهی که میروید و هر گلی که میشکفد و هر باد صبا که میگذرد همه از سلام خدا آکندهاند و گوشها آکنده از غفلت، مگر گاهگاهی شاعری در نسیم صبا سلامی شنود و به پاسخ سلامی بفرستد. زیرا شعر و جمله هنرها جواب سلام خداست که ما شنیدیم آن سلام و آن شعر و آن موسیقی و آن نقاشی جهانگیر را که از حضور تو خبر میداد و به قدر ظرفیت خود پاسخ میگوییم جلوههای جمال تو را، هرگز نمیتوانیم بر تحیت تو چیزی بیفزاییم. این تویی که هر باز مزید میکنی و تازه به تازه، نو به نو هدیه میفرستی.
انتهای پیام