از سخنان حضرت امام حسن مجتبى(ع) است كه مىفرمايد عجب است از كسانى كه درباره مأكولات و خوردنیهاى خود فكر مىكنند، اما درباره معقولات و يادگرفتنىهاى خود هيچگونه زحمت انديشهاى به خود راه نمىدهند.
علم و فكر غذاى روح است. آدمی بايد به همان اندازه كه درباره معاش خود فكر مىكند درباره غذاى روح خود نيز بينديشد و همان مقدار مراقبتى كه در غذاهاى جسمى لازم و ضرورى است، در غذاهاى روحى نيز لازم و ضرورى است.
همانطورى كه غذاهاى جسمانى بعضى مقوى و بعضى ضعفآور است، بعضى نشاطانگيز و بعضى سستىآور و بىحالكننده است، بعضى موجب سلامت و بعضى مسمومكننده است، غذاهاى فكرى نيز همينطور است.
تعليماتى كه آدمى فرا مىگيرد و كتابهايى كه مطالعه مىكند و مقالاتى كه مىخواند و سخنرانیهايى كه گوش مىكند از لحاظ اثر همه يكسان نيستند؛ بعضیها راستى فكر و اراده را قوت مىبخشد و بعضى يأس و نوميدى مىبخشد.
بعضى از تعليمات است كه آدمى را به حيات و زندگى و نظام آفرينش خوشبين مىكند... و اما بعضى تعليمات ديگر است كه حيات و زندگى را در نظر انسان بيهوده و بىهدف و خلقت را عبث معرفى مىكند، روحيه آدمى را نسبت به همه چيز و همه كس حتى نسبت به خودش بدبين میکند.
تعليمات بسيارى از افرادى كه خودشان روحيه ضد دينى دارند همين اثر را دارد... چه بسيار اشخاص كه كتابهاى مسمومى را مىخوانند و آن كتابها روحيه آنها را فلج و بىحس مىكند ولى نه خود آنها و نه مقامات مسئول متوجه نمىشوند كه چنين ضايعهاى رخ داده است.
آرى، امام حسن مجتبى(ع) فرمود: عجبا كه مردم درباره مأكولات خود مىانديشند كه مثلًا غذاى مسموم نخورند و اگر كسى غذاى مسموم به خورد آنها بدهد او را تحت تعقيب قرار مىدهند اما درباره افكار و معلومات و معقولاتى كه به مغز خود فرو مىكنند هيچ نمىانديشند و توجه ندارند و بسا هست كه تا زنده هستند نسبت به آن شخص مسمومكننده علاقهمند هم هستند و به او ارادت مىورزند. عجبتر و مهمتر اين است كه فكر مسموم و خطرناكى رنگ دينى و صبغه مذهبى هم داشته باشد؛ ديگر خطر او صد بار مهمتر است.
در تاريخ گذشته ما متأسفانه چقدر زياد افكار مسمومى با رنگ و شكل دينى وارد بازار شده و خريداران زياد پيدا كرده و كمتر كسى هم متوجه شده كه اين متاع تقلبى است. آيا باور مىكنيد كه اين روحيه تنبل و جامد و سرد و خشک ما(جوامع اسلامی) معلول همان متاعهاى تقلبى روحى است.
انتهای پیام