به گزارش ایکنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، 16 آذرماه در ادامه مباحث فلسفه تفسیر با اشاره به تعبیر التفسیر شیئان، گفت: یکی تفسیر ممدوح سفارش شده است که قرة العین پیامبر و ائمه(ع) است و خود قرآن هم ما را به تدبر در خودش دعوت میکند؛ حاصل تدبر همان تفسیر است. این تفسیر به حق، منضبط و به حق است که البته اسم خاصی ندارد و در نامگذاری آن آزاد هستیم.
وی افزود: نوع دوم که به شدت از آن نهی شده، تفسیر به رأی است، از میان دهها روایتی که داریم، امام علی فرموده «ایاک ان تفسر القرآن برأیک»؛ این تفسیر به رأی است یعنی مسمی هم هست و آسیبهایی هم برای آن بیان شده که هم حرمت شرعی و هم قبح عقلی دارد. حرمت شرعی از فتاوای فقها استخراج میشود. امام صادق(ع) فرموده است کسی که قرآن را به رأی خود تفسیر کند، جایگاه او در آتش جهنم است.
آیتالله علیدوست بیان کرد: از نظر عقلی هم کتابی از گوینده حکیم نازل شده و تحمیل رأی خود به کلام و مرام دیگری تصرف در مال غیر است، چه رسد در کتاب خدا بخواهیم تصرف کنیم؛ این مانند تصرف در ملک غیر است، بدون اذن او، یعنی هم ظلم و هم از لحاظ عقلی قبیح است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به نشانههای تفسیر به رأی، اضافه کرد: گاهی انسان خودش هم شاید نخواهد تفسیر به رأی کند، ولی مبتلا میشود؛ یعنی گاهی دو مفهوم با کمال مغایرتی که با هم دارند، در تعین و تشخص خارجی جای همدیگر را میگیرند و این آسیب مهمی است. مثلاً مرز بین وقار و تکبر چیست؟ چقدر افراد به نام وقار تکبر میورزند، روحیه بزرگبینی و استکبار در وقار نیست، اما در تجسم خارجی در برخی اوقات خلط میشود؛ در روایات داریم در آخرالزمان رشوه و هدیه را به جای هم به کار میبرند؛ خیلی وقتها افراد به جای مشورت، دخالت میکنند با اینکه زمین تا آسمان این دو مفهوم متفاوتند. همان طور که نظارت با بازرسی فرق زیادی دارد.
استاد حوزه افزود: در مباحث اخلاقی خیلی باید مراقب باشیم، زیرا اگر بدانیم کاری که انجام میدهیم، گناه است هرگز آن را انجام نمیدهیم، زیرا اگر خداوند همین یک گناه را نبخشد، بیچاره میشویم. بنابراین مراقب باشیم، زیرا بدترین کارها هم توجیه دارد؛ ابلیس هم توجیهی که کرد، باعث بیچاره شدنش شد.
آیتالله علیدوست اظهار کرد: اولین نشانه تفسیر به رأی، تفسیر خلاف ظاهر قرآن است؛ یکی از رایجترین تفاسیر به رأی همین نوع است به تعبیر امام علی(ع) آیات حمال ذی الوجوه است؛ برخی عرفا، فلاسفه، متکلمین، غلات، شیعه و سنی و ... به این مبتلا بودهاند؛ غلات معتقد بودند که همه واجبات باید به صاحبان ولایت حق و محرمات به صاحبان ولایت باطل تفسیر شود. از فرقههای غلات، خطابیه هستند که جزء خطرناکترین فرق منسوب به شیعه هستند؛ هم بسط یافت و هم دوره طولانی فعال بود و آزار و اذیت آنها زیاد بود تا جایی که امام صادق(ع) فرمودند خدا ابوالخطاب را لعنت کند که در احادیث ما دست بردند.
علیدوست تصریح کرد: این گروه عمدتاً اهل اباحه و بی بندوباری بودند و یکی از عقاید این گروه آن است که واحبات کنایه از مردانی است که باید ولایت آنها را بپذیریم و تکلیف را رد میکردند و همه محرمات را جایز و واجبات را غیرلازم میدانستند. فرقه منصوریه هم از غلات پررونق بوده است؛ در دوره امام سجاد(ع)، اباحهگری مطلق داشتند و میگفتند ربا و خون و خوک و ... برای ما جایز است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه بیان کرد: در دوره معاصر هم نوعی تحمیل رأی مضحکی در قالب تفسیر علمی بر قرآن صورت گرفت که نمونه بارز آن در تفسیر المنار رشید رضا در برخی آیات قرآن تفسیر خلاف ظاهر دیده میشود؛ مثلاً در مورد «طیرا ابابیل»، آن را به وبا و والعصر را به فشار اتم تفسیر کرده است.
علیدوست اظهار کرد: اگر محققی با حفظ ظاهر، آیهای را با قرائن تفسیر و نکاتی استخراج کرد که ما به آن نرسیدهایم، نباید فوراً به تفسیر رأی متهم کنیم؛ قرآن برای معانی بطنی هم اشاراتی دارد که حساب آن کاملا از تفسیر به رأی جداست، لذا نباید خودمان را از معرفت و نکات لطیف قرآن از ترس تفسیر به رأی محروم کنیم.
انتهای پیام