گذرندگی و تعالی خصلت‌های انحصاری انسان هستند/ پیوند ایمان با ابدیت
کد خبر: 3863828
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۰
غلامحسین ابراهیمی‌دینانی:

گذرندگی و تعالی خصلت‌های انحصاری انسان هستند/ پیوند ایمان با ابدیت

گروه اندیشه ــ چهره ماندگار فلسفه با اشاره به ساحت‌های حس، عقل و ایمان در انسان بیان کرد: در مورد ساحت ایمان و ارتباط آن را عقل اختلاف نظرهایی وجود دارد اما در هر صورت ایمان است که با ابدیت پیوند می‌خورد و نسبت به دیگر ساحات از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین باید توجه داشت که طبق نظریه حرکت جوهری همه موجودات در حال حرکت هستند، اما گذرندگی و تعالی خصلت‌های انحصاری انسان هستند.

به گزارش ایکنا؛ غلامحسین ابراهیمی‌دینانی در برنامه معرفت که شب گذشته، 22 آذرماه، پخش شد به تبیین ساحت‌های وجودی انسان پرداخت و بیان کرد: انسان چون موجود عجیب و غریبی است، سه ساحت وجودی دارد؛ یکی از آنها ساحتِ عالم حس است که انسان می‌بیند، می‌چشد، می‌بوید و لمس می‌کند و همه محسوسات را حس می‌کند که این محسوسات کثرات است و انسان در این ساحت زندگی می‌کند.
 
ساحت عقل، ساحت وحدت
 
وی تصریح کرد: یک ساحت دیگر نیز ساحت عقل است. ساحت عقل با ساحت حس هم‌دریف نیست، بلکه بالاتر است. آدم‌ها اعم از زید و عمرو و ... ، بسیار زیاد هستند که ساحت حس و فردانیت است، اما اگر بگویید انسان، درک کلی معنای انسان با عقل است و در انسان، همه افراد جمع هستند. از این تعداد افراد بشری که بسیار زیاد هستند، از انسان بیرون نیستند. انسان، در عالم عقل آدم واحدی می‌شود و وقتی که گفتیم انسان، یعنی همه را شامل می‌شود. اگر تک تک انسان‌ها را بشمریم، یعنی حس و متفرقات که در اینصورت بسیار هستند، اما اگر بگوییم انسان، در حقیقت همه را گفته‌ایم و ساحت عقل، واحد است. البته ساحت حس و عقل ارتباط دارند و هر آنچه در عالم حس وجود دارد، در ساحت عقل، به نعت وحدت موجود است. در حقیقت متفرقات عالم حس و محسوسات در عالم عقل، به نعت وحدت است.
 
این مدرس برجسته فلسفه در ادامه افزود: یکی دیگر از ساحات انسان نیز، ساحت ایمان است. ایمان خصلت آدمی است، نه حیوانات و جمادات و نباتات، چراکه حیوانات باور ندارند. لذا ایمان برای انسان است. خیلی از انسان‌ها ینز مومن هستند، حتی آنها که شما مومن نمی‌دانید نیز اینطور نیست که به هیچ چیزی باور نداشته باشند. مومن هستند، اما نه به دین اسلام. ممکن است کسی به دین مومن نباشد، اما به چیز دیگری ایمان داشته باشد. بنابراین سه ساحت را گفتیم اما برخی می‌گویند ساحت عقل و ایمان، یا یکی هستند یا مرتبط هستند. در اسلام این نظر پسندیده است و برخی نیز می‌گویند ساحت عقل و ایمان ربطی به یکدیگر ندارند که ایمان یک باور است.
 
تعالی و گذر، خصلت‌های انحصاری انسان
 
ابراهیمی‌دینانی بیان کرد: در هر صورت سه ساحت حس، عقل و ایمان از انسان است و انسان در مجموع، یک خصوصیت عجیب دارد و آن هم تعالی و گذر است. تعالی به معنای بالا رفتن و ارتقا و علو باطنی است که طی کردن مراحل از حس به عقل و از عقل به معنی رفتن مراد است. انسان به معنی می‌رود و این تعالی است، لذا انسان خصلت تعالی و گذر دارد. انسان فرایند دارد و می‌رود و عبور می‌کند. برخی می‌گویند، خصلت گذر در همه موجودات هست و همه گذرنده هستند، مخصوصاا اگر به حرکت جوهری ملاصدرا باور داشته باشیم که این نظریه می‌گوید، جوهر عالم در حرکت است و می‌گذرد. لذا همه چیز در عالم گذرنده است. اما فقط گذرنده نیست، بلکه همراه با تعالی است و این خصلت انسان است که تعالی دارد و گذرنده است. «طبعی بهم رسان که بسازی به عالمی، یا همتی که از سر عالم توان گذشت». گذر به تنهایی، خصلت همه موجودات است اما انسان در این عالم تعالی و گذرندگی دارد.
 
وی در ادامه افزود: این تعالی در سه ساحت حس، عقل و ایمان است. انسان در ساحت حس و محسوسات نمی‌ماند، بلکه تعالی پیدا می‌کند و به عقل و معقولات می‌رود. پس گذرندگی دارد و تعالی پیدا می‌کند، اما در اینجا بحث مهمی است که در مورد محدود یا نامحدود بودن عقل است. برخی می‌گویند عقل محدود است و عقل نیز می‌گوید محدود هستم. می‌گوید یک توانی دارم و مردم خیال می‌کنند عقل متکبر است، اما متواضع است و می‌گوید تا کک جایی می‌فهمم. خودش تناهی خود را می‌فهمد. البته که حس محدود است، اما در مورد عقل، برخی می‌گویند محدود و برخی می‌گویند نامحدد است که البته وارد آن نمی‌شویم.
 
این مدرس برجسته فلسفه تصریح کرد: در مورد ساحت ایمان نیز اختلاف وجود دارد. برخی ساحت عقل و ایمان را مرتبط می‌کنند و می‌گویند که از ساحت عقل به ایمان می‌رویم و ایمان نیز معقول و عقلانی است که یک نوع نظر است اما برخی می‌گویند، ساحت ایمان فراتر از عقل است. یک عالم مسیحی نیز می‌گوید که ایمان خطر کردن و جستن در درون دریا است و اگر بخواهی محسابه کنی که عیمق است یا نیست، نمی‌شود، بلکه باید به داخل آب پرید. البته که برخی‌ها مانند ابن سینا می‌گویند ایمان معقول است، اما مسئله مشکلی است.
 
چرا ایمان بیکران است؟
 
وی در ادامه افزود: عظمت ایمان در این است که همه مردم آن را می‌فهمند که چیست. به ویژه ایمانِ دینی که یک عمقی دارد و بیکران است. اما چرا بیکران است؟ انسان در مومن شدن و ایمان آوردن، تاریخی بودن و حس و عقلش را با ابدیت پیوند می‌زند. ما در تاریخ زندگی می‌کنیم و تاریخ را می‌فهمیم. همچنین تاریخ را اندازه می‌گیریم. تاریخ اگر خود تاریخ باشد، قابل اندازه‌گیری است و از آغاز و پایان تاریخ صحبت می‌کنند.
 
ابراهیمی‌دینانی تصریح کرد: اما یک بحث وجود دارد که تاریخی که قابل اندازه‌گیری است، در ایمان با ابدیت پیوند می‌خورد که پیوند مبارکی است. ایمان ابدی است و باور داشتن به وحدانیت و وجود حق تعالی ابدی است. معاد و جاودانگی و روز واپسین نیز ابدی است. ما در تاریخ هستیم و تاریخ را اندازه‌گیری می‌کنیم، اما کسی که می‌خواهد ایمان بیاورد، نباید صرفا تاریخی فکر کند بلکه باید تاریخ را به ابدیت پیوند بزند.  
 
وی بیان کرد: عمق دین این جا است که حد توقفی ندارد. وقتی انسان در مرحله ایمان، حس و عقل و شئون وجودی و تاریخی زندگی‌اش را با ابدیت پیوند زد، انسان دیگری می‌شود که ساحت ایمان است. پس بنابراین، از این سه ساحتِ حس و عقل و ایمان، ساحت ایمان محکم‌تر و عمیق‌تر است، چون به ابدیت پیوند می‌خورد و انسان مومن، ابدی می‌شود، نه اینکه خود را نابود بداند. وقتی که به خدا ایمان آورد، تمام وجودش وابسته به حق تعالی می‌شود. بنابراین ساحت ایمان بیکرانه است و علت بیکرانگی نیز این است که با ابدیت پیوند می‌خورد.
انتهای پیام
captcha