سبک زندگی، شیوه زندگی افراد در جنبههای فردی و جمعی است و تفریحات سالم میتواند تأثیر مستقیمی بر سلامت روانی و اجتماعی اعضای خانواده بگذارد. از منظر علوم و متخصصان حوزههای مختلف، شادی و نشاط اجتماعی از نشانههای یک جامعه سالم است. وقتی نشاط اجتماعی وجود نداشته باشد، جامعه دچار افسردگی و انحرافات مختلف فردی، جمعی و فرهنگی میشود.
ماه رمضان یکی از ظرفیتهای دینی است که از دیرباز با فرا رسیدن خود حالوهوای متفاوتی را در سپهر اجتماعی و فرهنگی جامعه ایجاد میکرد که میتوان آن را نشاط اجتماعی معنا کرد؛ زیرا جامعه در ابعاد خرد و کلان دچار پویایی و تحرکی میشد که در خاطره جمعی بسیاری از افراد این نشاط هنوز باقی مانده است و از آن به نیکی یاد میکنند.
ایکنا به مناسبت تقارن ماه رمضان و نوروز گفتوگویی با موضوع «ظرفیتهای نشاط اجتماعی ماه رمضان» با فهیمه نظری، جامعهشناس و مدیر گروه خانواده انجمن جامعه شناسی انجام داده است تا این موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کند؛ در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا- نشاط اجتماعی چگونه در یک جامعه ایجاد میشود؟
زمانی میتوان نشاط و شادی را در جامعهای ایجاد کرد که برای آن برنامهریزی وجود داشته باشد. نشاط در جامعه به صورت فردی نیست بلکه به وضعیت جمعی و اجتماعی آن جامعه بستگی دارد. ماه رمضان در بسیاری از کشورهای مسلمان دنیا بهعنوان یک عید بزرگ معرفی میشود و شهرداریها، رسانهها و نهادهای مختلف برنامههای شادیآفرین بسیاری را برگزار میکنند اما در ایران توجه به این موضوع بسیار اندک است.
آیا ماه رمضان ظرفیت مناسبی برای ایجاد نشاط اجتماعی دارد؟
ماه رمضان فقط یکماه عبادی نیست بلکه یک فرهنگ است؛ ماه رمضان، ماه ضیافت است و در فرهنگ مردمی که در کشورهای اسلامی زیست میکنند از جایگاه ممتازی برخوردار است. وقتی صحبت از فرهنگ رسمی میکنیم یعنی در آن فرهنگ، آیینهای ویژهای وجود دارد و از آداب، رسوم و سنت صحبت میکنیم.
ماه رمضان به ماه نزول قرآن و ماه رحمت معروف است که در این ماه ولادت و شهادت هر دو وجود دارد و در پایان به عید فطر ختم میشود. بسیاری از افراد از ماه رمضان خاطرات جالبی دارند و بعید است که از فردی که پنج دهه از عمر خود را سپری کرده خاطرهای از ماه رمضان نداشته باشد.
اکنون که ماه رمضان در این سالها با ماه فروردین و نوروز مقارن شده است به بهانه این تقارن میتوان استفاده بسیاری کرد که نشاط اجتماعی ایجاد و افزایش یابد. میتوانیم رمضان و نوروز را یکی از عنصرهای اساسی فرهنگ ایرانی بنامیم؛ عناصری در این ماهها وجود دارد که بهمنظور انسجام فرهنگی میتوان از آن استفاده کرد.
بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عربستان، سوریه، ترکیه، امارات، مصر، آذربایجان، ایران و… به ماه رمضان پایبندند و به اعمال به آن بهعنوان انجام تکلیف الهی توجه میکنند. بسیاری از کشورها پیشقدم شدند و آمدهاند مراسم و سنتهایی که در این ماه وجود دارد را در یونسکو ثبت جهانی کردهاند. این کار بسیار مهم است زیرا کشورهای غیراسلامی هم با بخشی از فرهنگ اسلامی آشنا خواهند شد.
وقتی در رابطه با فرهنگ صحبت میکنیم بخشی از آن شامل آداب فراگیر و بخش دیگر شامل آداب فردی و اجتماعی میشود. آداب اجتماعی یعنی جمع کثیری از افراد به امری مبادرت میکنند؛ مثلاً در ماه رمضان قرائت جمعی قرآن، صله رحم، دستگیری از بینوایان، زدودن کینهها، مسجد رفتن، شبنشینیها، جلسات تفاسیر قرآن و…
در ماه رمضان شاهد همبستگی گروههای مختلف اجتماعی و مذهبی هستیم که انجام امور مشترک سبب ایجاد انسجام میشود و نوعی وحدت را مشاهده میکنیم؛ بنابراین بخش اجتماعی ماه رمضان بسیار پررنگ است. سنتهای ایرانی در ماه رمضان در گذشته بسیار گسترده بوده و یک جهانزیست سنتی و طبیعی وجود داشته است چراکه هنوز نهاد رسمی و رسانه در ریز امور دخالت نکرده بود. رمضان فقط یک آیین نیست بلکه فرهنگی است که در نقاط مختلف ایران نمود خاص خود را دارد و مردم آن را ارج مینهند که ریشه در تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد و شامل ابعاد مختلف آیینی میشود.
ایکنا- چرا از این فرصت به نحو مطلوب استفاده نمیشود؟
به موازاتی که جامعه رشد میکند و شهرها شکل میگیرد و صنعتی میشوند، روحیه فردگرایی گسترش مییابد و نهادها و رسانهها به وجود میآیند؛ با توجه به اینکه جامعه متناسب با زمان تغییر شکل میدهد مسلماً المانهای فرهنگی نیز تغییر شکل میدهد و رمضان که یک تکلیف الهی و در بخشهایی اجتماعی محسوب میشود نیز تغییر میکند؛ البته این تغییر به شکل فردی نیست. در ماه رمضان نهیازمنکرها بیشتر میشود؛ حتی در گزارشهای اجتماعی که منتشر شده اینگونه بودهاست که در سالهای قبل میزان جرم و جنایتها در این ماه کمتر شده است.
وقتی جامعه تغییر شکل مییابد؛ مخصوصاً با ورود رسانه به این حوزه، مشاهده میکنیم که رنگوبوی این ماه کمرنگتر میشود زیرا دیگر نگاه سنتی وجود ندارد و اشخاص در زیستجهان خود روزه میگیرند اما به شکل جمعی این موضوع را حس نمیکنیم.
ماه رمضان ظرفیت نشاط اجتماعی را درون خود دارد اما چند سوال وجود دارد؛ اینکه چرا این نشاط اجتماعی ایجاد نمیشود یا کمرنگ است؟ مردم ماه رمضان را پاس میدارند و به همه آداب مرسوم آن پایبندند ولی برگزاری شکل جمعی این آداب و رسوم بهعهده چه کسی است؟ آیا نهادی مثل رسانه نقش خود را خوب ایفا میکند؟ مردم در شهرها از یکدیگر فاصله گرفتهاند و مانند قبل تعاملات اجتماعی کمتری دارند؛ چه نهادی میخواهد و میتواند این فاصله را پر کند؟ چگونه میتوانیم در کلانشهرها از ظرفیتهایی که در گذشته وجود داشته است استفاده کنیم؟
باید توجه کرد که مقولههای دینی ذیل فرهنگ قرار میگیرند و فرهنگ باید نقش محکمی داشته باشد. متأسفانه نهاد سیاست قویتر از نهاد فرهنگ عمل میکند اما باید توجه کرد که با شکل دستورالعمل نمیتوان راه بهجایی برد؛ چراکه در مقابل آن مقاومت شکل میگیرد.
آیا نهاد فرهنگ وظیفه خود را بهدرستی انجام میدهد یا خیر؟ در شکل و شمایل شهر میتوان به عملکرد شهرداری نگاه کرد که آیا صرفاً به چسباندن بنر بسنده شده که ماه رمضان را اعلام میکند یا حساسیتی را در شهروندان برمیانگیزد؟ باید کارهای دیگری را انجام داد.
ایکنا- میتوان از تجربه سایر کشورهای اسلامی در این امر استفاده کرد.
بله، میتوان به برخی از کشورهای مسلمان مراجعه و مشاهده کرد که آنها چهکارهایی میکنند؛ من در ماه رمضان، ۲۰ روز در عربستان بودهام و به چشم دیدهام که ماه رمضان در این کشور چه شکوه خاصی دارد اکنون نیز اگر جستجوی ساده در فضای مجازی انجام شود میتوان دید که در کشورهایی مثل ترکیه، سوریه، مصر، امارات و… جشنها و شادمانیهای خاصی برگزار میشود؛ یعنی با فرارسیدن ماه رمضان در این کشورها میتوان نشاط را مشاهده کرد و ماه رمضان بهعنوان دومین عید مسلمانان مطرح است.
در بسیاری از کشورهای اسلامی در ماه رمضان شاهد به راهافتادن کارناوالهای شادی در خیابانها هستیم که همه مردم به خیابانها میآیند و در این کارناوالها شرکت میکنند. بسیاری از افراد در خیابانها افطار میکنند و افطار را به سحر متصل میکنند. جوانان و نوجوانان نیز در کارناوالهای شادی حضور دارند که تأثیر بسیار مهمی دارد؛ زیرا ایجاد خاطرهای خوب و خوش برای نسل جدید بسیار مهم و تأثیرگذار است. حرکتها و عبادات جمعی را در کشورهای مسلمان در ماه رمضان شاهد هستیم. تمام کارها بر این مبنا است که حالوهوای خوبی برای شهروندان ایجاد شود و خاطره زیبایی رقم بخورد؛ وقتی تصویر خوبی ایجاد شود حال فردی و اجتماعی خوب میشود و روحیه جامعه بالا میرود. در این صورت بین نهاد حاکمیت و مردم اعتماد متقابل ایجاد میشود و اگر شکافی بین آنها وجود داشته باشد پر میشود.
نکته دیگر توجه به حال و روز مردم است؛ بسیاری از مردم در کشورهای اسلامی حتی در ایران از نیمه شعبان به بعد به فروشگاهها میروند و مایحتاج ماه رمضان را تهیه میکنند. اگر در این بازه زمانی قیمتها بهجای کاهش افزایش پیدا کند؛ نشاط اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد، چراکه حاکمیت باید به معاش و خوراک مردم که قرار است روزه بگیرند توجه کند.
در بعضی از کشورهای اسلامی هنگام افطار مراکزی وجود دارد که در آن بستههای غذای گرم برای افطار به مردم میدهند و مردم نیز از این اتفاق استقبال میکنند. این اتفاق سبب تشویق جوانان و نوجوانان میشود. نهادهای دولتی و غیر دولتی کشور باید به این موضوع توجه کنند و قشر مستضعف و دهکهای پایین جامعه را دریابند.
ایکنا- راهکار شما برای چنین وضعیتی چیست؟
بهعنوان راهکار میتوان گفت که بهتر است تمرکززدایی دولتی ایجاد شود؛ هرچقدر که نقش دولت کاهش پیدا کند، بهتر است. مردم ایران بسیار معتقد هستند؛ نباید بهظاهر افراد نگاه کرد؛ نهی و توبیخ راه بهجایی نمیبرد و راهحل مناسبی نیست.
مدیریت کلان جامعه باید به این فکر باشد که نشاط را به جامعه تزریق کند و در نشاط سلیقه مردم مهم تر است. میلاد امام حسن(ع)، شهادت حضرت امیر(ع)، شبهای قدر در نیمه دوم ماه رمضان واقع شده است و میزان توجهات به نیمه دوم ماه رمضان بیشتر است؛ زیرا گرایشها بیشتر به سمت عزاداریها است تا جشنها؛ درصورتیکه باید به هر دو قسمت توجه کرد.
تقویت شبکههای برخط موضوع دیگر است؛ در شبکههای اجتماعی باید برنامههای برخط وجود داشته باشد و مسئولین در این شبکهها بهصورت برخط صحبت کنند و از اقدامات خود حرف بزنند. همچنین تشویق مردم به عضویت در سازمانها و انجمنها و نهادهای مردمنهاد از راهکارهای دیگر است. شهرداریها نیز باید به شادسازی فضای عمومی و شهری توجه کنند و از ماه رمضان در ذهن نسل جدید یک تصویر زیبا و ایدهآل ترسیم کنند.
انتهای پیام