صدای زمین از زبان دین را بشنوید
کد خبر: 4203714
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۳

صدای زمین از زبان دین را بشنوید

کارشناس میز پژوهشی فقه محیط زیست با اشاره به تقدس‌زدایی از طبیعت در اندیشه سکولار، گفت: عدم اهتمام به نگاه محیط زیست الهی منشأ بحران‌های زیست محیطی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سلمان بهجتی اردکانیبه گزارش خبرنگار ایکنا، پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار دانشگاه پیام نور «نشست علمی صدای زمین از زبان دین» ذيل هفتمين همايش ملى آموزش محیط زیست، را امروز سه‌شنبه ۱۵ اسفندماه برگزار کرد.

حجت‌الاسلام سلمان بهجتی اردکانی، کارشناس میز پژوهشی فقه محیط زیست در مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی با موضوع «اهمیت نگاه الهیاتی در آموزش و حفظ محیط زیست» به سخنرانی پرداخت که متن این سخنرانی را با هم می‌خوانیم.

«بسیاری از دانشجویان حتی نمی‌دانند که اسلام در خصوص محیط زیست چه آموزه‌هایی دارد. این مسئله نشان می‌دهد در آموزش‌ها به نگاه الهیاتی توجه نمی‌شود و دانشجویان ما که در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کنند نمی‌دانند که ادیان الهی و ابراهیمی نقشی در شناخت ما از محیط زیست و حفاظت از محیط زیست دارند و حتی این مسئله را انکار می‌کنند.

امروزه نقش ادیان در مسئله حفاظت از محیط زیست پررنگ‌تر شده است و در رابطه با شناخت محیط زیست و آموزش حفاظت از محیط زیست به عنوان مثال پنج جلد کتاب با عنوان «اکولوژی و اسلام»، «اکولوژی و مسیحیت»، «اکولوژی و یهودیت»، «اکولوژی و بودا» و اکولوژی و هندوئیسم» با حمایت صندوق جهانی جمعیت به چاپ رسیده است.

متأسفانه اساتید این حوزه اظهار می‌کنند که منابع خاصی در خصوص محیط زیست در اسلام در دسترس ندارند که در سال‌های اخیر خوشبختانه آیت‌الله مبلغی در این زمینه کتاب‌هایی به فارسی و انگلیسی نوشته‌اند.

همچنین مجموعه سخنرانی‌های آیت‌الله العظمی جوادی آملی در خصوص محیط زیست گردآوری شده است اما در آموزش‌، این موارد کمتر مورد توجه واقع می‌شود.

نویسنده‌ای به نام «آرنولد توینبی» کتابی با عنوان تعلیمات مذاهب یکتاپرست نوشته و مدعی شده است که تعلیمات ادیان سبب بهره‌برداری خودسرانه از طبیعت شده و معضلات و بحران‌ها را در این زمینه ایجاد کرده، یعنی منشأ تخریب محیط زیست را تعالیم مذهبی دانسته است. البته باید متذکر شد، شروع بحران‌های محیط زیستی از دهه 1960 بوده است.

آیا آموزه‌های ادیان دلیل تخریب محیط زیست است؟

پس از وی «لین وایت»، مقاله‌ای با عنوان ریشه‌های تاریخی بحرا‌ن محیط زیستی معاصر نوشته و مدعی شد که ادیان ابراهیمی، مسئول معضلات محیط زیستی هستند. البته منظور وی یهودیت و مسیحیت بوده و در خصوص اسلام صحبت نکرده است. اما بعد از وی موافقان او مطرح کرده‌اند که قرآن هم آموزه‌های ضد محیط زیستی دارد و آیاتی که «مسخر شدن طبیعت و آسمان و زمین برای انسان» را مطرح می‌کنند، از جمله آیه 29 از سوره بقره را دلیل این ادعا آورده‌اند و می‌گویند کتاب مقدس مسلمانان می‌گوید تمام زمین برای بشر آفریده شده است و بشر بر طبیعت تسلط داده شده است پس هر کاری بخواهد می‌تواند با طبیعت انجام دهد.

در حالی که این افراد متخصص متون دینی نیستند و حتی آیه 29 سوره بقره که می‌فرماید: « ُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست» را به نادرستی تعبیر کرده‌اند. آنها مدعی شده‌اند منشأ بحران‌های محیط زیستی در بین مسلمانان همین آیه است در حالی که این آیه مسئولیت بشر در قبال محیط زیست را متذکر می‌شود. البته این افراد مخالفانی داشتند و دیدگاه‌های آنها رد شده و مطرح شده اشکال از متون مقدس نیست بلکه از تفسیر اشتباه افراد است که این متون را درست تفسیر نکرده‌اند.

اندیشمندی به نام «مونکریف» نیز سؤالاتی مطرح می‌کند و می‌گوید آیا غیر یهودیان و مسیحیان کمتر اسراف می‌کنند و کمتر از مواهب طبیعی استفاده می‌کنند؟ که پاسخ آن به روشنی خیر است. وی سؤال کرده است: آیا اگر افرادی غیر از یهودیان و مسیحیان از تکنولوژی، درآمد و امکانات برخوردار باشند، از این امکانات برای تخریب محیط زیست استفاده نمی‌کنند؟ پاسخ این نیز بله است. سؤال بعدی که مطرح می‌کند این است که اگر منشأ بحران محیط زیست ادیان باشد، در مکان‌هایی که پیروان این ادیان نیستند نباید مشکل زیست محیطی باشد، پس چرا در همه جای دنیا شاهد وجود مشکلات مربوط به محیط زیست هستیم.

البته مقاله «لین وایت» در مقصر دانستن ادیان برای تخریب محیط زیست بازتاب جهانی داشت و در دنیا پاسخ‌هایی به ادعاهای وی داده شد. در ایران نیز آیت‌آلله محقق داماد به ادعاهای وی از طریق مقاله «انسان و طبیعت» در نشستی در یونان پاسخ داده است.

پیامدهای دنیوی و اخروی؛ مانع تخریب محیط زیست

آیت‌الله محقق داماد در سال 1400 نیز کتاب (eco-teology) را به زبان انگلیسی نوشته و دیدگاه اسلام در خصوص محیط زیست را مطرح و عنوان کرده‌اند که اساساً بشر مسئول حفظ زمین و طبیعت است و این طبیعت متعلق به تمام بشریت است و اینکه تخریب عناصر محیط زیستی یعنی آب، خاک، گیاهان، فضا و ... از دیدگاه الهیاتی ممنوع است و چه بسا پیامدهای دنیوی و اخروی می‌تواند داشته باشد. این پیامدها می‌تواند انگیزه‌ای برای پیروان ادیان باشد که دست به تخریب محیط زیست نزنند.

علم‌گرایی افراطی دلیل تخریب محیط زیست

بر این اساس منشأ بحران‌های محیط زیست، علم‌گرایی افراطی و تأکید بر علم و نفی نگاه قدسی و الهیاتی به محیط زیست است و نه تنها ادیان منشأ تخریب محیط زیست نیستند بلکه عدم اهتمام به نگاه محیط زیست الهی منشأ این بحران‌ها شده است. ویژگی‌های تمرکز افراطی یا علم گرایی افراطی و نفی قدسی بودن طبیعت تقلیل واقعیت به مادیات است که افراد معتقد به این مسئله، باور دارند اساساً واقعیتی غیر از مادیات وجود ندارد. این افراد روح، نفس، فرشتگان، عالم آخرت و معاد را انکار می‌کنند و طبیعت را شبیه موجودات بی‌شعور و بلکه به تصریح خودشان فاقد شعور لحاظ می‌کنند و افراطی‌گری در توجه به علم و غیر علمی خواندن تفکر دینی را مطرح می‌کنند. این دیدگاه حتی اکنون نیز در کشور ما وجود دارد.

عدالت‌ورزی در طبیعت یعنی توازن

نادیده انگاری صفات الهی از خصوصیات علم‌گرایان افراطی است؛ یکی از صفات الهی عدالت است و انسانی که دین‌گرا باشد او هم می‌خواهد عدالت را به اجرا دربیاورد. در ادیان انسان‌ها به عدالت‌ورزی سفارش شده‌اند و وقتی عدالت‌ورزی بخواهد در محیط زیست منعکس شود به توازن تعبیر می‌شود. اما اگر صفات الهی را با این ابزار و بهانه که غیر علمی هستند انکار کردید، نباید توقع داشته باشید که توده‌های مردم به دنبال توازن و حفظ چرخه حیات در محیط زیست باشند و این نگاه افراطی چیزی جز برآوردن خواسته‌های بی‌حد و اندازه انسان از محیط زیست نخواهد بود.

تقدس‌زدایی از طبیعت در اندیشه سکولار

اندیشمندان سکولار در مسیر تقدس‌زدایی از طبیعت دیدگاه‌هایی را مطرح کرده‌اند. از جمله اگوست کنت دانش را به سه مرحله الهی، فلسفی و علمی تقسیم و مطرح کرده است که دو دوره قبل تمام شده و اکنون الهیات بی‌معنی است و فقط دیدگاه علمی مطرح است. جان لاک مطرح می‌کند که طبیعت فاقد ارزش است و زمین هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه انسان بتواند از آن بهره ببرد. اگر اندیشه‌های چنین افرادی در آموزش مطرح شود آیا می‌توان انتظار داشت که محیط زیست مورد توجه و مراقبت قرار گیرد؟

حال دیدگاه‌های سکولار را با دیدگاه ادیان و دیدگاه اسلامی که مطرح می‌کند تمام درختان و موجودات زنده دارای شعور هستند، صدمه زدن به طبیعت به عنوان یک گناه تعبیر می‌شود، بریدن شاخه درخت به معنی شکستن بال ملائک است، مقایسه و خودتان قضاوت کنید که کدام دیدگاه در راستای حفاظت از محیط زیست است.

آنچه امروز مبانی توسعه دانسته می‌شود فراموشی خدا یا به حاشیه راندن خداست و سبک زندگی در این دیدگاه ماتریالیسم و ماده‌گرایی و اصالت ماده و نادیده‌انگاری ادیان است، اما آیا این دیدگاه به حفاظت از محیط زیست کمک می‌کند؟  

اگر به قرآن مراجعه کنیم، می‌بینیم یک اثر از علم‌گرایی افراطی نابودی و هلاکت است. مثلاً خداوند از قارون می‌خواهد مالش را در راه خدا مصرف کند و صدقه بدهد اما قارون به علم خودش تکیه می‌کند، علم‌گرایی افراطی دارد و می‌گوید من این ثروت را با دانش خودم به دست آورده‌ام و مختص به خودم است و اگر کسی می‌خواهد مالی داشته باشد خودش برود و کسب کند. همین نگاه او هم باعث نابودی قارون می‌شود.  

همچنین ادله پسر نوح وقتی پدرش او را برای نجاتش فراخواند علم‌گرایی مطلق بود. او هم علم ناقص خودش تکیه کرد و گفت اگر آب بالا بیاید من بالای کوه می‌روم و نجات پیدا می‌کنم اما هلاک شد. اساساً گویی بشر توجه ندارد که علم انسان ناقص است و اینکه علم مدام در حال توسعه است به این معنی است که علم ما ناقص است و باید به علم الهی تکیه کنیم.

اما آیا راه‌حل‌های رایج امروزین مشکل محیط زیست را کاملاً حل می‌کند؟ ما قوانین و مقررات، مهندسی محیط زیست، ارتقاء ابزارآلات و تکنولوژی در مسیر حفاظت از محیط زیست، کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی، اعتراض‌های عمومی، تظاهرات، فعالیت سمن‌ها و انجمن‌ها را داریم و به همین دلیل برخی می‌پرسند چه نیازی به نگاه الهیاتی است و همین امور برای رفع معضل محیط زیست کافی است.

وجدان‌هایی که خواب است

اگرچه این موارد لازم است اما نجات‌بخش نیستند چراکه این موارد (قوانین، اعتراض‌ها و ...) در همه کشورها وجود دارد ولی همچنان مشکلات زیست محیطی حل نشده و وجدان عمومی و وجدان حاکمان در دنیا هنوز بیدار نشده است. زندگی در سایه قانون اگر چه امنیت آفرین است اما در تمام دنیا می‌بینیم که وضع قانون به تنهایی موجب تقید عملی به قانون نمی‌شود. در کشور خود ما قانون هوای پاک در مجلس تصویب شد اما گفته می‌شود فقط 10 تا 15 درصد به آن عمل شده است؛ برای اینکه هنوز فرهنگ‌سازی نشده و مسئول و کارمند فکر می‌کند این موارد مباحث تجملاتی و فانتزی است و هنوز نگاه الهیاتی نافذ نیست و صرف قانون‌گذاری نیز مؤثر نبوده است.

اگر در خصوص حفاظت از محیط زیست فرهنگ سازی نشود قانون هم دور زده می‌شود. پس راه حل اصلی فرهنگ‌سازی است و آموزه‌های دینی نقش بی‌نظیری در فرهنگ سازی دارند. در آموزش محیط زیست و شناخت محیط زیست نگاه الهیاتی و دینی بسیار اثرگذار خواهد بود. البته نگاه الهیاتی وجود دارد اما به نظر می‌آید اهتمامی که باید نسبت به آن هنوز شکل نگرفته است. در سازمان محیط زیست اگر چه معاونت ترویج و آموزش وجوددارد و به تعالیم دینی توجه می‌شود اما به نظر می‌رسد این امور در حاشیه است و هنوز نگاه ماتریالیسمی و افراطی‌گرایی علمی حاکم است.

علم جدید از طبیعت تقدس‌زدایی کرده است

علم جدید از طبیعت تقدس‌زدایی کرده به طوری که افراد مذهبی هم در حوزه و دانشگاه‌ها احساس الهی و قدسی نسبت به طبیعت ندارند. دلیل این مسئله این است که دیدگاه‌های الهیاتی نسبت به محیط زیست کمتر ترویج شده است.

در نگاه اسلامی به طبیعت تمام موجودات دارای شعور هستند چراکه خداوند می‌فرماید آفریده‌های خدا نشانه‌های خدا و در حال تسبیح خدا هستند. همچنین مسئولیت انسان و خلیفه و جانشین خدا بودن انسان در زمین و مادر بودن زمین در تعالیم اسلامی و روایت‌های ما مطرح شده است. یا این تعبیر از امام صادق(ع) است که وقتی صدای گنجشکی را شنیدند فرمودند این پرنده اکنون در حال دعا و تسبیح است؛ اگر پیروان ادیان بدانند که یک موجود زنده دارای شعور بوده و در حال تسبیح و دعا است، آیا بی‌مهایا به آن صدمه می‌زنند؟ در روایت‌هاست که این موجودات حتی برای انسان‌ها هم دعا می‌کنند آیا این نگاه اجازه می‌دهد که انسان به طبیعت صدمه بزند؟

انتهای پیام
captcha