سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
حجتالاسلام علی تقوی، رئیس نمایندگی جامعه المصطفی العالمیه در تانزانیا:
گسترش دینناباوری، مهمترین چالش پیش روی اعتقاد به منجی است. رهبران ادیان لازم است یکچارچه از سرمایه باور به منجی برای امیدبخشی و معنابخشی به زندگی و مسئولیتپذیری نسل جدید که مهمترین مسائل دنیای امروز است، استفاده کنند. مدرنیسم و پست مدرنیسم به شیوههای مختلف، کنار گذاشتن مذهب را برای رسیدن به پیشرفت توصیه کرده و میکنند. پیشرفتهای مادّی، بشر را به سمت تلاش برای لذّتهای مادّیِ بی نهایت سوق داد و همین تلاش بی سرانجام، به مشکلات مادّی و معنوی و روانیِ متعددی انجامید.
پیامدِ دیگرِ نظام سرمایهداری، گسترش فاصله طبقاتی و از بین رفتن امنیت فردی و اجتماعی است. این در حالی است که در بسیاری از نقاط دنیا، ادیان با وجود تأکید بر ارزشهای انسانی، در رقابت با امتیازات مادّی، به حاشیه رانده شدند، گرچه بیتوجهی بعضی ادیان به تطابق با شرایط زمان و مکان را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
حجتالاسلام سعید سعدی؛ رئیس امور فرهنگی قوه قضائیه:
اگر من پای ارزشها ایستادم و رأی نیاوردم بسیار بهتر از این است که پای ضد ارزشها حرف بزنم و رای بیاورم. دولت مستعجل چهار ساله یا هشت ساله، به چه دردی میخورد وقتی انسان دین خودش را از دست بدهد، اعتقاد خود را معامله کند، وعده دروغ داده و مردم را فریب دهد. بنابراین انسان باید محکم بایستد و بگوید این آرمان و مسیر من است و میخواهم در این مسیر حرکت کنم. گاهی اوقات برخی کاندیداها وعدههایی میدهند که توانایی انجام آن را ندارند چون قانون اساسی این اجازه را به آنها نداده است. آیا این شوخی کردن و تمسخر مردم و آرمانها نیست؟ چطور شخصی که اینگونه حرکت میکند میتواند امانتدار خوبی باشد؟
خداوند وقتی خواست حضرت ابراهیم(ع) را به عنوان امام بگذارد وی را آزمایش کرد. در قرآن کریم هم آمده است: «وَ إِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛ و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم» (بقره/۱۲۴) یعنی درست است که خدا او را آزمایش کرد اما نتیجه وقتی حاصل شد که حضرت ابراهیم(ع) به خوبی از عهده امتحانات برآمد لذا نتیجه این شد که وی میتواند پیشوای مردم باشد.
محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری:
امروزه دنیا از طریق علم و فناوری برای خودش سرمایه اجتماعی ایجاد میکند و کشورها از راه صادر کردن فناوری و نوآوری، برای خودشان قدرت نرم ایجاد میکنند. قدرت نرم یعنی اینکه کاری کنید قلب مردمان دیگر، با شما باشد و از پیشرفت شما خوشحال شوند. کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاری در این زمینه، سرمایه اجتماعی خود را افزایش دادهاند. وقتی علمی تولید میکنید این علم در کتابهای مرجع و نشریات علمی قرار میگیرد و دیگران از علم شما بهرهبرداری میکنند، با نام شما آشنا شده و به کشور تولیدکننده گرایش پیدا میکنند و آن کشور محبوبیت پیدا مییابد.
وقتی یخچال، تلویزیون، هواپیما و هر وسیلهای که ایجاد رفاه میکند را تولید و صادر میکنید و در هر جای دنیا به آرم آن کشور تولیدکننده نگاه کنند، آن را تحسین میکنند لذا امروزه کشورگشایی از طریق علم و فناوری در حال وقوع است و جالب است که کشورگشایی از طریق علم و فناوری، پسندیده و مشروع هم هست بنابراین اگر میخواهیم قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء داده و اقدام به صدور انقلاب و تمدن خود کنیم، تنها راه آن سرمایهگذاری در زمینه علم است. جامعهای که عالمان آن قدر ببینند و بر صدر بنشینند، آن جامعه حتماً رستگار میشود.
حجتالاسلام احمدرضا یزدانی مقدم؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:
ارتباط میان عقل و علم در روایات مورد تاکید است. شهید مطهری نقل کرده است که در روایات داریم؛ العقل مرکب العلم، عقل است که علم را به دست آورده و راهبری علم را برعهده دارد و در روایت دیگری داریم؛ العلم مرکب العقل؛ ایشان فرموده است هر دو درست است یعنی برای پیشرفت به علم نیازمندیم و علم هم برای توسعه به عقل نیاز دارد. با چنین فهم گسترده مشکلی در استفاده از علوم بشری در بحث حکمرانی وجود ندارد یعنی همانطور که ما پزشکی و مهندسی، ریاضی و فلسفه و معماری را از صفر آغاز نمیکنیم نیاز نیست حکمرانی را هم از صفر شروع کنیم البته قطعا جنبههای مختلف تجارب بشری باید سبک و سنگین شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد.
نمیتوان گفت که علامه طباطبایی، امام خمینی، آیتالله شاهآبادی و آیتالله جوادی آملی همه فطرت را به یک معنا گرفتهاند؛ با توجه به ادبیات موجود این مسئله ممکن نیست و باید فطرت را در یک چارچوب مشخص مثلا از یکی بزرگان بحث کنیم وگرنه گرفتار اغتشاش مفهومی خواهیم شد. در گذشته هم اینطور بوده است و مثلا فارابی یا بوعلی در یک مسئله ۵ یا ۶ نظر دادهاند یا آیتالله جوادی آملی نظرات مختلفی در کتب خودش در مدت کوتاهی از تالیف هر کدام دارد.
حجتالاسلام علی بهجت؛ فرزند مرحوم آیتالله بهجت و استاد حوزه علمیه:
بعد از نماز مغرب و عشا، ایشان چراغ اتاق را خاموش میکرد و ۴۵ دقیقه تا یک ساعت مناجات و راز و نیاز داشت و ما نمیدانستیم در خلوت ایشان چه میگذرد و تنها عباراتی به ذهن ما مانده است؛ ایشان میفرمود گرچه دوران غیبت محرومیت از حضور است ولی راههایی را هم برای ما باز کردهاند. گرچه حضرت اگر بود هم معلوم نبود چه میکردیم و مگر اجداد همین انسانها، ائمه معصوم را نکشتند و یا مگر همه این افرادی که به جمکران میروند و حضور دارند یار حضرت هستند؟ خیلی از این افراد امام را میخواهند ولی برای حاجات مادی خودشان؛ گویی از امام میخواهند جعبه ابزار خودش را بیاورد و مشکلات را حل کند، پشت بام را قیرگونی کند یا خانه برای آنها بخرد؛ خیلی از اینها کارگر میخواهند نه امام؛ خود حضرت فرمود: اینها مرا برای خودشان میخواهند نه خودشان را برای من.
تاکید بر علائم ظهور موجب خطای تطبیق در مسئله مهدویت شد
سیدرضی موسوی گیلانی، دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب قم:
احادیث همواره در معرض ضعف و قوت هستند و در عرصه مهدویت هم احادیث کم نداریم و البته حدیثی که بتوان گفت موثق و یا صحیح است اندک است؛ در مورد شرایط ظهور و علائم ظهور هم باید گفت که تاکید بر علائم سبب شده است تا برخی در انطباق آن با دوران خود دچار خطا شوند و خود و برخی از افراد دیگر را منحرف کنند و حتی کسی چون سیدبن طاووس هم که دوران زیست او همزمان با سقوط حکومت عباسیان بود، براساس روایتی که گفته است حضرت در زمانی خواهد آمد که حکومتی ساقط میشود و در آن دوره یک سیدی هست بر خودش تطبیق داده است. یا مرحوم مجلسی معتقد بود که ظهور در دوره شاه سلطان حسین در اواخر صفویه رخ خواهد داد. لذا نباید بر روی علائم تاکید کرد و اصلا موضوعیتی ندارد ولی در مورد شرایط و آمادگی برای ظهور، گفته شده است که همیشه باید آمادگی برای ظهور حضرت داشته باشیم و این آمادگی هم انجام واجبات فردی و اجتماعی و ترک محرمات است.
انتهای پیام