۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد
حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. سیصد و چهل و چهارمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «هر نفسی مرگ را خواهد چشید» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿عنکبوت۵۷﴾
هر نفسی طعم مرگ را خواهد چشید و آنگاه شما نزد ما باز خواهید گشت(57)
از شگفتیها یکی این است که مردم آیت «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» را بر سر مرده میخوانند و آن را خبری یاس آور میشمرند و از آن بوی مرگ میشنوند چنانکه از «الرحمن» در حالی که این آیه مژده وصال خداست. بشارتی است که شما چون از عالم حادثات درگذشتید بر دروازه ابدیت که نامش مرگ است طعامی به شما میدهند که طعم آن چشم و گوش و عقل و هوشتان را باز میکند و آنگاه خداوند هستی شما را در آن مستی که از مرگ میزاید ندا میکند که اینک به نزد من آیید.
پس شما پروردگار خود را سلام کنید و اگر پرسیدند چه آوردهای بگویید:
و فدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات و القلب السلیم
و حمل الزاد اقبح کل شی
اذا کان الوقود علی الکریم
من چون میهمان بر میزبانی کریم النفس وارد شدم
و هیچ زاد و توشهای با خود نیاوردم،
نه قلب سلیم و نه اعمال صالح
و همه دانند که وقتی آدمی نزد کریمی میهمان میشود
کاری نکوهیدهتر از این نیست که با خود آذوقهای همراه بیاورد.
این سخن را آن کس میگوید که عاشق آن میزبان است و هر چند آراسته به قلب سلیم و کارهای نیکوست اما آنها را شایسته تقدیم به حضور آن کریم نمیداند و بضاعت مزجات نزد یوسف نمیآورد.
چشیدن، مرتبهای از تناول است و چنان است که گویی آدمی مرگ را غذای خود میکند و طعم آن را میچشد نه چنان است که مرگ آدمی را ببلعد و فرو برد.
انتهای پیام