جشنواره سینما حقیقت امسال به کار خود پایان داد اما آثاری که در این دوره به نمایش درآمدند یک ویژگی بارز داشتند که خصیصه مطالبهگری و عدالتخواهی به ویژه در مستندهای بخش جایزه شهید آوینی بود که از آن جمله میتوان به «قویدل»، «دوئل بوکمال»، «پایان جنگ»، «آنها» و «احمد» اشاره کرد.
خبرگزاری بینالمللی قرآن با برخی از فیلمسازانی که در این جشنواره تولیداتشان ویژگی مطالبهگری داشت گفتوگو انجام داده که سیدصادق کاظمی، کارگردان مستند «برار انیسه» یکی از آنهاست. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا – در ابتدا از چگونگی خلق مستند «برار انیسه» و نکته کلیدی آن بگویید.
برخی فیلمسازان در مستندسازی عادت کردهاند به سراغ سوژههایی بروند که اصطلاحاً موضوعشان بسیار خاص است اما در این کار، سراغ آدمی ساده و عادی رفتم که جدا از آدم بودن، انسان نیز است. در این مستند تلاش کردم فضای صمیمی که در روستا وجود دارد را در زندگی پرهیاهوی شهری تصویر کنم. در «برار انیسه» یکسری تصاویر زیبا از زندگی انتخاب میشود و به واسطه آن تفاوت بین زندگی سنتی و صنعتی مورد ارزیابی قرار میگیرد. مسعود فراستی میگوید؛ فردی که میخواهد فیلمی بسازد نباید پیام فیلمش جلوی چشمش باشد بلکه لازم است آن پیام در پس ذهنش قرار داشته باشد.
ایکنا – آنچه باعث میشود مستند، جریانسازی داشته و مخاطب را با خود همراه کند دو ویژگی حقیقتگویی و مطالبهگری است. پیرامون الزام وجود این دو ویژگی در تولیدات مستند توضیح دهید.
جدا از فلیمسازی، معلم سواد رسانه نیز هستم. همیشه در کلاسهایم تلاش میکنم به شاگردانم روی یک نکته تأکید داشته باشم؛ آن نیز تشخیص حقیقت در دنیایی پر از دروغ است. مستندسازان مستند را روایت خلاقه امر واقعه میدانند. این سخن یک اصل اساسی در مستندسازی است به شرطی که روایت شکل خلاقانه داشته باشد وگرنه روایت خبری به صورت معمولی و ساده، مستند خبری خواهد شد. در این کار تلاش کردم تا مخاطب 40 دقیقه از وقت خود را با قهرمان قصه (سید علی) همراه شود و زندگی او را تجربه کند.
«سید علی» انسانی است که با همه مهربان است. این امر نیز تنها به انسانها خلاصه نمیشود بلکه نسبت به حیوانات و گیاهان هم این مهربانی را مشاهده میکنیم. این فرد روشی را در زندگی خود پیشگرفته که مطابق با دستورات دینی و اسلامی است. اینچنین الگوهایی نیاز امروز دنیاست؛ چون در شرایطی که حقیقت به انحای مختلف در دنیا جعل میشود، ساختن این قبیل تولیدات یک اولویت است. در ضمن باید اضافه کنم در جهان امروز به دلیل بالا رفتن سود رسانهای، مخاطبان اقبال بیشتری به کارهای مستند نشان میدهند. برای نمونه به مستندهایی که «نتفلیکس» میسازد اشاره میکنم.
تولیدات شبکههای خارجی مطمئناً در جهت منافع انقلاب یا اسلام نیست بلکه اهداف سازندگانش را تأمین میکند؛ برای همین در چنین فضایی، فیلمسازانی که دغدغه دین و انقلاب را دارند باید فعالتر باشد چون در حوزه حقیقت و اخلاق سوژههای بسیاری برای کار کردن وجود دارد ولی متأسفانه به دلیل عدم امکانات، همت و درک لازم، در این رابطه کمکار هستیم.
ایکنا – به دو نکته بسیار مهم اشاره کردید. حقیقتگویی و توجه به آموزههای دینی و انقلابی در مستند، اما یک نکته در این میان وجود دارد. این دو امر میتواند پاشنه آشیل باشد زیرا بیدقتی در این میان موجب گرفتاری به شعار و کلیشه میشود. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
یکی از چالشهای اصلی در تولیداتی که میخواهند موضوعات ارزشی را بیان کنند همین شعارزدگی در آثار است؛ البته شعار همیشه بد نیست زیرا بسیاری از آثار فاخر ایران و جهان، تولیداتی است که در آن شعار وجود دارد. شعار زمانی تبدیل به آسیب میشود که به سمت شعارزدگی حرکت کند. قصه در برخی از آثار، موضوعات را کنار هم ردیف میکند تا در نهایت یک حرف را بزند؛ هر چند آن حرف شعار باشد. این گویش مقبول تماشاگر است. در کنار این رویکرد هستند آثاری که دائم در حال گفتن یک مطلب هستند و جای تفکر برای تماشاگر باقی نمیگذارند. این روش همان شعارزدگی است که در برخی تولیدات گرفتار آن هستیم.
بیشتر بخوانید:
در دوران انقلاب، ملت با تکیه بر شعار توانست به پیروزی رسد. این شعار انتظار میرود زبان امروزی داشته باشد. یکی از مثالهای موفق در این رابطه فیلم «لاتاری» است. در این فیلم مهدویان(کارگردان فیلم) به خوبی از شعار بهره میبرد تا پیام خود را ارائه دهد. این اتفاق هم به شکلی مطلوب رخداده و تماشاگر با اثر ارتباط برقرار کرده است.
ایکنا – در جشنواره سینما حقیقت، بخشی با عنوان جایزه شهید آوینی وجود دارد که فیلمتان در آن قسمت مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام توضیحاتی که پیرامون یک اثر مطالبهگر بیان کردید قرار است در این بخش وجود داشته باشد. آیا چنین خصیصهای را در آثار جایزه شهید آوینی یافتید؟
اولین باری است که فیلمی از من در این بخش به نمایش درمیآمد. بدون تعارف، تصور میکردم فیلمهای حاضر در جایزه شهید آوینی، کارهای بیکیفیت هستند اما با دیدن آثار متوجه شدم با فیلمهای بسیار خوبی مواجه هستم. مستند «قویدل» یکی از این تولیدات است. در این فیلم در کنار گفتن بسیاری از نگوها، امید وجود دارد. همچنین در این مستند فرم بسیار خوبی را شاهد هستیم. در «قویدل» در کنار تعلیق و درام از طنز هم بهره برده شده است. این عوامل توانست مخاطبان را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت نیز موفقیت فیلم را رقم بزند.
ایکنا – عمده مستندهایی که تولید میکنیم قادر نیستند در جامعه جریانسازی داشته باشند، در حالی که برخی مستندهای خارجی نظیر مستندی که اخیراً درباره آقای ثابتی (یک از عوامل ساواک) پخش شد توانست در جامعه بازخورد داشته باشد. چرا چنین اتفاقی را کمتر در تولیداتمان رقم میزنیم؟
متأسفانه برخی مستندهای شبکههای نظیر «من و تو» در جذب مخاطب موفق بودهاند. برای نمونه به کاری دیگر با عنوان «مستند 57» اشاره میکنم. در این کار با وجود تحریفاتی که انجام شد فیلم فرم و نریشن خوبی دارد؛ این مستند را دیدهام. جالب است برخی نکاتی که تا به حال درباره انقلاب نشنیده بودم را در این کار مشاهده کردم! این امر نیز اتفاق خوبی نیست. به یاد دارم آقای مهدویان(کارگردان سینما) در مراسمی میگفت اگر ما خود اتفاقات انقلاب را بیان نکنیم دشمن آن را بازگو میکند و این امر به ضرر ما ست.
ضعف دیگر ما در حوزه مستند به نبود توزیع مناسب برمیگردد. بلد نیستیم مستندهای خوب خودمان را با تبلیغات به شکلی مطلوب در اختیار مردم قرار دهیم. در این رابطه میخواهم از تولیدات هالیوود مثال بزنم. بسیاری از فیلم و سریالهای آمریکایی در ظاهر نقدهایی به حکومت دارند؛ این رویکرد هدفمند است چون وقتی تماشاگر را تحت تأثیر خود قرار میدهند، این فرصت را پیدا میکنند که موضوعات مدنظر خود را نیز درباره ایران، غزه و... به مخاطبان تلقین کنند. تلویزیون در دوره مدیریت آقای جبلی رویکرد بهتری را پیشگرفته اما هنوز راه برای رسیدن به نقطه آرمانی زیاد است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام