جوامع هرقدر بیشتر وارد فضای مدرنیته میشوند حقوق اجتماعی به خصوص حقوق زنان هم با پیچیدگیهای بیشتری مواجه میشود و گاهی در تعارض با دین قرار میگیرد.
در این بین ما به عنوان مسلمان شیعه که باید قرآن و سیره اهل بیت(ع) را مبنای زندگی خود قرار دهیم با دشواری انطباق این سیره با مسائل روز مواجه هستیم.
خبرنگار ایکنا به مناسبت ایام میلاد با سعادت حضرت زهرا(س) با بانو مجتهده معصومه گلگیری؛ درباره برخی تعارضات ظاهری میان حقوق زنان و شرایط امروز، نگاه مردانه در فقه و ... گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ در دوره حضرت حضرت زهرا(س) مسئله شادی و تفریح به شکل امروز، دغدغه دختران و زنان و مسئله اجتماعی نبوده است. اما امروزه موضوعاتی چون ورزش حرفهای زنان، اشتغال و فعالیت اجتماعی برای زنان مهم است ولی از طرفی برخی محدودیتهای فقهی و شرعی ابهامات و دوگانگیهایی ایجاد کرده است که در آن زمان مطرح نبود. به نظر شما این تعارضات از کجا ناشی شده است؟
در این سؤال شما مطالب متعددی را مطرح کردهاید که هر کدام باید به صورت جداگانه و در فرصت واسعی مورد بحث قرار بگیرند زیرا اینها مرتبط با نظام کلی حقوق زن و مرد در اسلام محسوب میشوند و تبعیض هم به حساب نمیآید؛ کتاب نظام حقوق زن، از تالیفات شهید مطهری به نظر بنده در این زمینه مفید است و بنده پیشنهاد میدهم علاقهمندان آن را بخوانند. اسلام کوشیده است تا روابط خانوادگی محفوظ بماند تا اصل کلی «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» که در قرآن کریم آمده است فراهم شود.
زن و مرد مایه آرامش همدیگر هستند و خداوند میان آنان مودت و رحمت قرار داده است؛ مودت؛ دوستی و محبتی است که با اظهار علاقه همراه است و محبت هم معنای مشخصی دارد یعنی صفت الهی رحمان و رحیم باید در خانه سایهگستر باشد. مسائلی مانند ارث و اذن خروج بر پایه این اصل قابل توجیه است؛ مرد چون باید پاسدار خانواده باشد و از کرامت و آبروی زن و مسائل مالی خانواده حمایت کند زنان هنگام ترک خانه باید با آنان مشاوره داشته باشند؛ اذن به معنای اطلاعدادن و مشاوره است یعنی زن بگوید من به منزل پدر و مادر میروم و یا کلاس درس دارم و ... تا همسر نگران نشود و یا اگر بچههایی در منزل هستند از آنان محافظت کند.
چون بین همسران باید تفاهم باشد غیاب بدون اطلاعرسانی هم مخالف با این تفاهم است و از سویی مایه گرمی و طراوت بیشتر بین همسران است و نباید آن را امر وحشتناکی تلقی کنیم؛ البته ممکن است برخی مردان از این اذن خروج، سوء استفاده کنند و زندگی را بر همسر تنگ و سخت بگیرند که باید راهکار مناسب برای کنترل این گونه مردان ایجاد شود.
در مورد ارث و دیه و ... هم باید توجه کنیم زنان قبل از اسلام از ارث و دیه محروم بودند ولی بعد از اسلام اینطور نیست ضمن اینکه اگر ارث دختر و زن در برخی موارد و نه در همه موارد کمتر از مردان است به خاطر آن است که هم نفقه آنان بر گردن شوهر و پدر است و هم نفقه فرزند و پدر و مادر بر دوش آنان نیست ضمن اینکه از مهریه هم برخوردار هستند. در مواردی از ارث هم سهم دختران و زنان از آقایان پیشی میگیرد.
قرآن کریم هم با صراحت بیان فرموده است که زنان نتیجه کسب و کار خود را میتوانند بگیرند و احدی هم حق ندارد از آنان مطالبه نفقه و ... داشته باشد ولی مرد حتما باید نفقه زن و فرزندان را بپردازد. در دیه هم اگر گفته شده است که دیه آنان نصف است به خاطر کمتر بودن کرامت انسانی نیست و به دلیل آن است که نقش اقتصادی زن نسبت به خانواده هیچ است؛ اگر مرد یک خانواده از دنیا برود، خانواده سرپرست خود را از دست میدهد ولی اگر زن از دنیا برود همچنان مجرای اقتصادی خانواده توسط مرد پابرجاست. دیه یکی از راههایی است که اگر مرد از دنیا رفت زن بتواند مسائل اقتصادی خانواده را در غیاب او تامین کند و البته این یکی از راهکارهاست.
مجموعه قوانین برای تحکیم خانواده و گذران صحیح زندگی است؛ فرمودهاند اگر مردی به اندازه یک پوست گاو یا شتر مهریه همسرش کرده است باید آن را کامل و تماما به همسرش بپردازد و حق ندارد آن را کم کند و این مربوط به زمان طلاق هم نیست و زن میتواند در طول زندگی هم درخواست کند و مرد وظیفه دارد حق او را بپردازد. به علاوه بر اساس نظر شهید مطهری، هزینه زندگی زنان به خاطر گرایش آنان به زینت و زیورآلات و طلا، لباس و مهمانیهای مکرر و... به مراتب از هزینه آقایان بالاتر است بنابراین به نظر بنده مشکلی در اسلام در جهات برشمرده وجود ندارد.
مسئله دیگری که این روزها مطرح میشود اذن خروج از کشور است، این مسئله تابع قوانین بینالمللی است و اگر نقصی هم وجود دارد مجلس باید آن را اصلاح کند؛ مثلا برخی زنان گلایه دارند که سن ما 60 سال است و اگر زیارت هم بخواهیم برویم باید اذن خروج بگیریم لذا باید در این زمینه راهکار مناسبی ارائه و در مجلس تصویب شود.
در مورد اشتغال هم سیره حضرت زهرا(س) نشان میدهد که ایشان در خانه به کارهای مختلف مانند ریسندگی و آسیاب کردن و ... مشغول بودند؛ نقل شده است که ایشان لباسی را برای امام حسین(ع) و برای روز عاشورا تولید کردند و به حضرت زینب(س) سپردند که این لباس باید در آخرین لحظات شهادت امام حسین(ع) بر تن ایشان پوشانده شود که حضرت زینب(س) هم این کار را کردند.
در آن زمان مدارس به این شکل که باید بچهها را اول صبح به مدرسه بفرستیم وجود نداشته است یا بانکداری وجود نداشته است یا در گذشته بحث بیمه و ... مطرح نبوده است و فقها براساس برداشت غیرمستقیم از نصوص پاسخ همه این نوع مسائل را دادهاند. از ابن عباس نقل شده است که قرآن را زمان تفسیر میکند یعنی مصادیق هر امری که در قرآن به صورت کلی بیان شده است در زمان خودش آشکار میشود؛ این سخنی که ابن عباس از امام علی(ع) بیان کرده است مشمول روایات هم هست و در طول زمان مصادیق روایات تفسیر میشود بنابراین باید پرسید آیا اسلام در خصوص این مسائلی که پرسیدید روشی دارد و راهکاری ارائه میدهد یا خیر؟
در دوران حضرت زهرا(س) برخی مسائل مانند ورزش حرفهای و ... وجود نداشت ولی شادابی روحی و جسمی آن حضرت براساس روایات مشهود است؛ در روایت شریف کساء داریم وقتی فرزندان ایشان وارد شدند با روی گشاده و با کلمات مناسب و محبتآمیز آنان را تحویل گرفتند؛ تعابیری که به کار بردند بسیار قابل دقت است و این از یک روحیه شاد برمیخیزد و نه افسرده؛ یا در روایت آمده است ایشان وقتی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کودک بودند با آنان بازی میکردند و اشعار زیبا و نشاطآفرین برای آنان میخواندند. بنابراین تعارضی میان انجام کارهای اجتماعی و ... با مسائل شرعی وجود ندارد.
براساس گزارشات تاریخی، آخرین فعالیت اجتماعی پررنگ آن حضرت مسئله دفاع از ولایت علی(ع) و خطبه فدکیه بوده است؛ ایشان بعد از ایراد این خطبه، در حالی که علی(ع) افسار شتر را در دست داشتند حضرت زهرا(س) را به منزل انصار و مهاجرین میبردند و ایشان اتمام حجت میکردند و نفر به نفر از آنان را نسبت به غدیر و مسئله ولایت یادآوری کردند و از این بالاتر احساس مسئولیت اجتماعی، مجاهدت و شجاعت در تاریخ سراغ نداریم. ایشان برای سران و غاصبان و ساکتین اتمام حجت داشتند و تکتک آنان را مورد خطاب قرار دادند و خطبههای آگاهیبخش دیگری هم داشتهاند. در عین حال در منزل اشتغال داشتند.
همزمان با جنگ احد امام حسن(ع) ده روزه بودند ولی باز آن حضرت در جنگ وارد شدند و به مداوای محارم خود مانند پیامبر، امام علی(ع) و حضرت حمزه و ... میپرداختند و دارو را هم خودشان تولید میکردند که نشانه احاطه علمی ایشان است لذا فعال سیاسی و اجتماعی و حتی نظامی بودند و ما مصداقی مانند ایشان سراغ نداریم که اینقدر شجاع و بصیر و مجاهد باشد و آگاهیبخش باشند.
ممکن است گفته شود فلان خانم 50 سال پزشک است یا فلان شغل را دارد ولی آیا اسوه اخلاق هم هست؟ آیا اسوه ترویج علم و مروج بیان توحید هم هست و آیا میتواند حتی یک خط از خطبه فدکیه را بیان کند و مسئله امامت و ولایت را میتواند به صورت منسجم ادا کند؟ زیرا ولایت و امامت بسطدهنده عدالت اجتماعی است و حضرت زهرا(س) مبین چنین معرفت عمیقی هستند. آیا چنین بانویی با این جامعیت میشناسید که بتواند عدالت را توصیف و ترویج کند؟
ایکنا ـ آیا از سیره آن حضرت راه حلی برای حل این تعارضات میتوان استخراج کرد؟
حضرت مهدی(عج) که الان بیش از هزار و چند صد سال در غیبت به سر میبرند، در مورد حضرت زهرا(س) فرمودند که فاطمه(س) الگو و اسوه من است و در سیره ایشان درسهای زیادی برای من وجود دارد. ما نمیدانیم غیبت آن حضرت چقدر طول میکشد و اینکه وقتی حکومت جهانی را اداره کنند معلوم نیست چه زمانی طول خواهد کشید؛ چنین رهبر و امامی میفرماید دختر پیامبر(ص) برای من اسوه است یعنی فاطمه(س) این ظرفیت را دارد که تا قیامت اسوه و الگو برای همه و حتی شخصی چون امام زمان باشد. من با تاسی به سیره حضرت زهرا(س) میدانم چگونه حکومتداری کنم و با مسلمان و غیرمسلمان و ... چگونه رفتار کنم؛ من میدانم تربیت اجتماعی زنان و مردان و کودکان چگونه است. بنابراین حضرت چنین شخصیتی جامع و الگو برای همه هستند.
خانمی حرف عجیبی زده است که بنده نمیدانم این بنده خدا دانشی دارد یا خیر؟ آیا میداند الگو چیست؟ آیا پیامبر(ص) و حضرت مهدی(عج) را میشناسد؟ آیا سیره عالمانه و محبتآمیز امام صادق(ع) را شناخته و تورقی داشته است؟ او میگوید؛ چون حضرت زهرا(س)، دختر پیامبر(ص) و همسر حضرت علی(ع) است برخی میخواهند ایشان را بزرگ و الگو جلوه دهند؛ این در حالی است که معقتدم خوب است نگاه جامع فاطمه(س) به جهان، عدالتمحوری و ولایتمحوری را از نگاه ایشان ببینیم؛ نمیگویم بیاموزیم زیرا کار دشواری است و زمان زیادی میطلبد ولی خوب است بدون تامل و دقت در مورد ایشان چیزی نگوییم لذا باید ابعاد مختلف شخصیتی و سیره آن حضرت خوب شناخته شود و از آن قواعد و روش برای سامانبخشی به زندگی امروز بهره ببریم. اگر موازین اسلامی مانند پوشش اندام و مواجهه با نامحرم رعایت شود هیچ منافاتی با ورزش و ... ندارد.
رهبر معظم انقلاب به عنوان یک مجتهد آگاه به زمان سخنان بسیار زیبایی در این مورد دارند بنابراین فینفسه ورزش حرفهای و اشتغال منعی برای زنان ندارد ولی باید شرایط اخلاقی و شرعی رعایت شود. حضور در نبرد سختتر و بالاتر است یا حضور در صحنههای ورزشی؟ کدام شجاعت بیشتری لازم دارد؟ مسلما حضور در عرصه نظامی و حضرت زهرا(س) با رعایت موازین شرعی در پشت صحنه میدان جنگ حضور مییافتند.
ایشان با وجود داشتن فرزند و همسر و خانهداری، حضور اجتماعی هم داشتند؛ البته برای هر کسی یکسری موضوعاتی شادیبخش، فرحانگیز و نشاطآفرین است یعنی برخی با ورزش شنا و اسب سواری و فوتبال و...به این نشاط میرسند و برخی هم اصلا این نوع ورزشها را دوست ندارند نه اینکه مانعی برای آنان وجود داشته باشد.
تفریح حضرت زهرا(س)، تربیت فرزندان متعدد در طول چند سال و تربیت اولاد و حضور در عرصه جنگ و انجام کارهای منزل بوده است. بازی با کودکان و دادن پاسخ علمی به سؤالکنندگان و دستگیری علمی، فکری و اقتصادی نسبت به دیگران برای آن حضرت مفرح بوده است. فرشته بر ایشان نازل شده و مطالبی را که القاء میکردند ایشان به علی(ع) میفرمود و آن حضرت یادداشت کردند و در قالب مصحف فاطمه در دستان ائمه(ع) در حال گردش است و الان نزد امام زمان(عج) است؛ این کتاب غیر از قرآن و احکام شرعی است. نتیجه این بخش از سخن آن که مهم رعایت حدود الهی در کارهای اجتماعی و سیاسی است و رهبر انقلاب هم با حفظ شعائر بر این مسئله تاکید فرمودهاند.
با توجه به این نکات بنده معتقدم اسلام و سیره حضرت زهرا(س) نه تنها در تعارض با حقوق زن نیست بلکه در راستای حمایت از اوست و زن بدون اینکه در تنگنا باشد با اذن شوهر از منزل بیرون میرود و از سوی دیگر دغدغه تامین معیشت را هم ندارد و او با دغدغه کمتری میتواند در عرصه اجتماعی و تعلیم و تربیت رشد کند.
البته در اسلام خانواده اهمیت زیادی دارد و یک خانم نباید وارد محیطهایی شود که مناسب و به مصلحت خانواده نیست و از طرفی مرد هم نباید از این حق سوء استفاده کند و در زندگی خانوادگی بنا بر تفاهم است. یک زن آگاه، فرهیخته و دانا رفت و آمد میکند و در این صورت هیچ همسری حق مخالفت و سختگیری ندارد و اگر مردی هم سختگیری کرد راهکار شرعی وجود دارد.
بنابراین وقتی در اسلام راه حل هست در سیره ایشان هم وجود دارد زیرا سیره زندگی ایشان مو به مو منطبق بر سیره و و قاعد کلی اسلام بوده است؛ مثلا در بحث مسافرت، اسلام فرموده است که اگر هشت فرسخ بروید نماز شکسته است؛ زمانی این مسافت با پای پیاده و اسب و شتر و ... انجام میشد ولی الان با وسائل سریع السیر انجام میشود. اسلام فرموده است هشت فرسخ حد قصر صلات است شما با هر وسیلهای که دوست دارید بروید. آنچه مهم است قاعده کلی است ولی اینکه چگونه و با چه وسیلهای آن را طی کنیم مطرح نیست.
اشتغال زن در بیرون از منزل هیچ مانعی ندارد و حتی زن ملزم به شیردهی به فرزند هم نیست و میتواند مطالبه دایه کند و یا اجرت بابت شیردهی بگیرد. در شغلهایی که ضرورت حضور بانوان وجود دارد این مسئله پررنگتر است؛ برخی بانوان در صدر اسلام از پیامبر(ص) تقاضای حضور در جنگ را داشتند ولی پیامبر(ص) توصیه فرمودند که حسن تبعل ارزش بیشتری از جهاد دارد لذا اولویت زن تربیت فرزند و حفظ حریم خانه و خانواده است.
امیرمؤمنان فرمودند که وظیفه مردان، حضور در نبردهای نظامی با دشمنان است و جهاد زن، حسنالتعبل و ابراز دوستی و محبت در میان خانواده است. زن و مرد باید در منزل همدیگر را دوست داشته باشند و با هم مهربان باشند و فرزندان در چنین خانوادهای مملو از مهر و محبت میشوند و خانواده میتواند عناصر سازنده برای یک کشور تربیت کند.
یکی از وظایفی که پیامبر(ص) برعهده مردان گذاشته این است که به همسر خود بگویید تو را دوست دارم زیرا این جمله هرگز از قلب زن بیرون نمیرود؛ کدام زن شوهری که همسرش را دوست دارد و هزینه زندگی او و کودکان را تامین و از کرامت نفسانی زن حمایت میکند، دوست ندارد. زندگی با چنین شوهری مسرتبخش و دوستداشتنی است نه شوهران منحرف که ممکن است هر زمانی با زنانی مراوده داشته باشد و از زیر مسئولیت اقتصادی خانه فرار کنند.
بنابراین چون سیره حضرت، سیره نبوی و علوی و قرآنی است لذا برای همگان الگو است و میتواند تا قیامت الگوبخش باشد.
ایکنا ـ بر اساس آیات، روایات و سیره ائمه(ع)، ملاک و معیار حضور اجتماعی زنان در جامعه چیست و آیا این معیارها در اعصار و دورانهای مختلف و به سبب تغییر شرایط جامعه و جهان قابل تغییر است؟
اگر چارچوب و قواعدی را که اسلام در آیات، روایات و سیره معصومین(ع) رعایت شود حضور اجتماعی زنان هیچ اشکالی ندارد؛ البته حضور اجتماعی زن به معنای درک شرایط برای تاثیرگذاری و تعیین سرنوشت است مثلا شرکت در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده یا در شورای شهر. حضور اجتماعی این نیست که زن فقط یک شغل سطح پایین در برخی ادارات و مراکز خصوصی داشته باشد؛ حضور اجتماعی یعنی درک سطح و جایگاه واقعی زن ولو اینکه در خانه باشد و به امر مهم و مقدس خانهداری و حسن همسرداری و تربیت اولاد بپردازد.
اگر خانمی چنین حضور اجتماعی داشته باشد میتواند معلم و مدیر و پزشک خوبی باشد؛ میتواند در مجلس و مراکز دیگر هم نقش خوبی ایفا کند؛ حضور اجتماعی یعنی عدم همدوشی و همآغوشی با مردان؛ در جامعه اسلامی طوری نیست که زن محدود شود ولی حضور اجتماعی نباید سبب شود تا زنان با مردان اختلاط داشته باشند و حتی برای زنان متاهل، رابطه دوستانه با مردان بیگانه شکل بگیرد.
اینکه گفته شده است آیا معیارها در عصرهای مختلف متفاوت است، پاسخ منفی است. مهم عدم اختلاط، داشتن پوشش و رعایت اخلاق اجتماعی و عفت و رعایت حدود است. لباس و پوشش ممکن است در هر زمان و مکانی تغییر کند ولی عدم اختلاط و رعایت حریم و اصل پوشش باید حتما وجود داشته باشد. طوری نباشد که عرف، فلان مسئله را عدم رعایت تقوا و یا اختلاط میان زن و مرد بداند. بنابر این مهم، رعایت اصول کلی اسلامی است.
ایکنا ـ انقلاب اسلامی در برابر دو نگاه افراطی و تفریطی به زن، نگاه سوم را مطرح کرده است چقدر در این نگاه سوم رضایت زنان و نیز حدود را توانستهایم رعایت کنیم و به طور کلی عملکرد ما در این 40 سال چطور ارزیابی میشود؟
نگاه سوم که امامین انقلاب آن را مطرح و دنبال کردهاند همان نگاه درست به اسلام و پرهیز از افراط و تفریط است تا زن به الگوی برای جهانیان تبدیل شود کما اینکه قرآن کریم برخی زنان مانند مریم(س) و آسیه(س) را به عنوان الگو معرفی کرد؛ از منظر قرآن کریم میان زن و مرد در کمال معنوی فرقی وجود ندارد بلکه کسی کریمتر و با کرامتتر است که تقوای بیشتری داشته باشد.
اگر کسی غربگرا و غربزده باشد معیارهای او هم غربی است و شعار «زن، زندگی، آزادی» سر میدهد ولی وقتی از او بپرسی معنای آزادی چیست جواب میدهد ولنگاری و پایبندنبودن به خانواده و همسر و زندگی.
اینکه چقدر این شیوه رضایتمندی ایجاد کرده است؛ باید گفت برای زنانی که اسلام را میفهمند طرح این مسئله رضایتبخش است ولی باید بگویم که کاملا رعایت نشده است و باید با هدایت رهبری و مراجع معظم و جهاد تبیین به رضایت عمومی برسیم. در ارزیابی این 4 دهه هم باید گفت در عرصه علمی و زمینهسازی برای حضور فعالانه زنان در حوزه و دانشگاه و رتبه استادی دانشگاه و حوزه و حتی فقاهت موفقیتهای بسیار خوبی داریم و اصلا قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست و آمارها گویای این موضوع است.
ایکنا ـ فکر میکنید عدالت جنسیتی در جامعه ما رعایت میشود؟ موانع و مشکلات این مسئله را چه چیزهایی میدانید؟
در برخی موارد بله ولی در برخی موارد اینطور نیست و دولت و مجلس هم قوانینی را در سالهای اخیر برای رعایت بیشتر عدالت جنسیتی مصوب کردهاند کما اینکه مرخصی بعد از زایمان و حین شیردهی و ... را شاهد هستیم و باید فراتر از بحث عدالت وجود داشته باشد و توسعه یابد. البته باید روی کارآمدی بانوان هم تلاش صورت بگیرد تا به حد قابل قبولی برسد.
ایکنا ـ علیرغم تاکید مسئولان نظام بر اهمیت فرزندآوری و رشد جمعیت، متاسفانه با روند معکوس مواجهیم و رشد جمعیت منفی است دلیل این رشد منفی را چه میدانید و چقدر سطح تحصیلات و اشتغال بانوان در این مشکل دخیل است؟
این اشتباه بسیار بزرگی است و برخی مردان هم به خاطر ترس از مسائل اقتصادی اجازه نمیدهند همسرانشان بچههای بیشتری تربیت کنند که دقیقا خلاف است و مایه تاسف است. اگر مردان و زنان قدر نعمت فرزند را بدانند و بدانند که خداوند رزق و روزی والدین را هم به خاطر رزق و روزی فرزند توسعه میدهد و چقدر برکات مادی و معنوی و نشاط و مسرت دارد در این صورت این رویه غلط را ترک خواهند کرد. حرف بنده به این افراد آن است که اگر خواهان نشاط و شادی بیشتر روحی و معنوی هستند، فرزندآوری نقش مهمی در این زمینه دارد.
ایکنا ـ برخی مدعی هستند که فقه ما به نحوی مردانه است و برخی احکام زنانه در آن برای دختران امروز قابل پذیرش نیست. نظر شما چیست؟
من مطلقا قبول ندارم زیرا فقه ما نه مردانه و نه زنانه، بلکه قرآنی است و براساس تقریر معصومین و سیره شاخص و فاخر معصومین(ع) است و بنده که 50 سال است با فقه سر و کار دارم چنین احساسی ندارم. البته در برخی احکام زنانه موضوعشناسی ممکن است دقیقتر شود و برداشت جدیدی به ما بدهد لذا بحث موضوعشناسی اهمیت زیادی دارد.
اما در کل هیچ مشکلی در این عرصه نداریم، البته بازکردن این بحث مناسب جلسات علمی و کلاس درس است و شاید در عرصه رسانه و عمومی چندان نتوان بحث کرد ولی تاکید بنده بر این است که فقه ما مردانه نیست.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام