زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی یکی از چهرههای درخشان علمی ایران به شمار میرود که با بنیانگذاری پژوهشکده رویان و توسعه دانش سلولهای بنیادی، سهم بزرگی در پیشرفت علمی کشور ایفا کرد. وی در نیمه دیماه سال ۱۳۸۴ بعد از سالها خدمت به جامعه علمی ایران با اینکه ۴۴ سال داشت، دیده از جهان فروبست. مقام معظم رهبری ایشان را یکی از فرزندان صالح انقلاب و از رویشهای مبارکی خواندند که آینده درخشان علمی در کشور را نوید میدهند.
ایکنا به مناسبت هجدهمین سالگرد مرحوم سعید کاظمیآشتیانی سلسله گفتوگوهایی با دوستان، همکاران و افرادی که در رابطه با این جهادگر فقید اثری تولید کردهاند انجام داده است. در شانزدهمین گفتوگو به سراغ محمد شیراوند از دوستان مرحوم کاظمیآشتیانی رفتیم که در ادامه مشروح این گفتوگو میخوانید.
ایکنا ـ آشنایی شما و زندهیاد دکتر سعید کاظمیآشتیانی به چه زمان بازمیگردد؟
من و دکتر سعید کاظمیآشتیانی از قبول شدگان کنکور سال 1357 و اولین ورودی سال 1358 و هر دو پذیرفته شده دانشگاه کاشان بودیم که در مسیر رفتن به دانشگاه با هم آشنا شدیم. سال 1359 دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی تعطیل شد و زندهیاد کاظمیآشتیانی برای تدریس به مدرسه رفت و قرآن و ادبیات تدریس میکرد و بعد از آن به دانشگاه رفت. در دوران دانشجویی دروس معارف و قرآن را در دانشگاه تدریس میکرد.
زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی مسئول جهاددانشگاهی دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد و من هم در کارهای فرهنگی به ایشان کمک میکردم. بعد از این رویداد که با هم همکاری داشتیم ارتباط ما برقرار و رفاقتمان بر مدار بود.
ورود دکتر کاظمیآشتیانی به حوزه ناباروری یک اتفاق فوقالعاده است از این نظر که اولین بچه لوله آزمایشگاهی و لقاح خارج رحمی در انگلیس در سال 1978 زاده شده است. سعید کاظمیآشتیانی در دوره فوقلیسانس یعنی کمتر از 10 سال بعد از این رویداد بود که به فکر پرداختن به این حوزه میافتد. این موضوع که این فکر در ذهن دانشجوی اوایل دوره ارشد ایجاد شده باشد آن هم در دوران جنگ، اتفاق قابل توجهی است که نمیتوان برای آن پاسخی یافت.
به این علت به دوره جنگ اشاره کردم که سعید کاظمیآشتیانی در بسیاری از عملیاتهای دفاع مقدس مانند کربلای 4، کربلای 5، والفجرها یا به عنوان رزمنده یا پزشکیار حضور داشت. در دانشکده اولین کسی که لباس خاکی رزم به تن میکرد که به جبهه برود سعید کاظمیآشتیانی بود. زمان جنگ وقتی که هنوز هیچ شبکه مجازی و اینترنتی نداشتیم، جوانی به این فکر میافتد که به موضوع ناباروری بپردازد؛ این اتفاق را میتوان یک بارقه الهی دانست.
نکته جالب دیگر این است که همان سالها دو نفر از دوستان خوب ما برای تحصیل به دانشگاه گلاسکو در انگلستان رفتند و سعید کاظمیآشتیانی با این افراد مکاتبه کرده است که اسناد آن موجود است؛ به این افراد پیامی مبنی بر این موضوع داده است که من از شما خواهش میکنم اگر برای شما مقدور است زمینه تخصصی تحصیلی خود را از نوروآناتومی به سمت IVF یا لقاح خارج رحمی منتقل کنید و من میخواهم چنین کاری در زمینه ناباروری انجام دهم.
این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که یک دانشجوی جوان آن را مطرح میکند. نامههای مکرر سعید کاظمیآشتیانی باعث میشود تا آنها زمینه تخصصی خود را تغییر دهند و اکنون این دو نفر یعنی آقای دکتر احمد حسینی و آقای دکتر مجتبی رضازاده از بزرگترین دانشمندان حوزه ناباروری هستند که به تحریک سعید کاظمیآشتیانی به این حوزه وارد شدند.
من این اتفاق را معجزه میدانم و همیشه گفتم که سعید کاظمیآشتیانی معجزهای بود که ما به چشم خود دیدیم. امروز بیش از 40 هزار مرد و زن به لطف و رحمت خداوند و به واسطه سعید کاظمیآشتیانی و همکارانشان دارای فرزند شدند که نشان دهنده وسعت این کار بسیار بزرگ است.
سعید کاظمیآشتیانی قاری قرآن بود، صوت و لحن میدانست و به ادبیات مسلط بود اما با این حال برای افتتاح پژوهشکده رویان به من گفت تا در این روز قرآن بخوانم و آیات سوره مؤمنون را که در رابطه با نحوه شکلگیری جنین است انتخاب کرد. این موضوع نشان از آن دارد که این جوان حتی برای افتتاح مجموعه کاری، آیاتی را انتخاب میکند که با آن کار و فعالیت مرتبط باشد. به یاد دارم برای تولد هزارمین کودک مرا دعوت کرد که این اتفاق برای من بسیار خاطرهانگیز بود.
ایکنا ـ در رابطه با ویژگیهای مدیریتی دکتر کاظمیآشتیانی برای ما بیشتر توضیح دهید.
یکی از ویژگیهای مهم دکتر کاظمیآشتیانی این بود که ایشان به خودباوری بسیار بزرگ و ارزشمندی رسیده بود و خود را باور کرده بود؛ از این جهت که وقتی به آیات الهی نگاه میکنم میگویم سعید کاظمیآشتیانی یک انسان تراز قرآنی بود زیرا خداوند میفرماید «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» یعنی ما به بنی آدم کرامت بخشیدیم و سعید کاظمیآشتیانی فهمید که باید اهل کرامت باشد یا در آیه دیگری میفرماید «لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» یعنی انسان به تلاشش است و سعید کاظمیآشتیانی باید تلاشگر باشد و خیلی کارهای بزرگی را انجام دهد.
یا میفرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا» یعنی هر کسی در راه ما مجاهدت کند، ما راههای خودمان را به آن فرد نشان میدهیم و من معتقدم که خدای متعالی راههای متعدد و مختلف خود را به سعید کاظمیآشتیانی نشان میداد زیرا کاری که او انجام داد کار سادهای نبود. ما حتی از نظر فقهی دچار مشکل بودیم و سعید کاظمیآشتیانی به شهر قم میرفت و با علما رایزنی میکرد و توضیح میداد و از آنها فتوا میگرفت که این کاری که در حال انجام است اشکال شرعی نداشته باشد. اگر جستوجو کنید متوجه میشوید که مجموعه فتاوایی که در رابطه با ناباروری و باروری وجود دارد کار سترگی است که سعید کاظمیآشتیانی انجام داده است.
در مدل مدیریتی سعید کاظمیآشتیانی انسانها جایگاه خود را داشتند و برای او تخصص مهم بود و مطلقاً صحبت از خودی و غیرخودی نمیکرد و به این موضوع باور نداشت و اینطور نبود که دوستان مؤمن خود را در جایگاههای بالاتر منصوب کند. او هیچ مانعی را مقابل خود نمیدید و برای رسیدن به اهداف خود از هر تلاشی فروگذار نمیکرد.
حوزه ناباروری یکی از اقدامات سعید کاظمیآشتیانی است و پس از دستیابی به موفقیت متوقف نشد بلکه بعداً حوزه کاری خود را ارتقا داد و به حوزه سلولهای بنیادی، تأسیس بانک بندخون نوزادان، تبدیل پژوهشکده به پژوهشگاه، راهانداری پژوهشکدههای مختلف، تأسیس چندین مجموعه دانشبنیان و... پرداخت. نحوه مدیریت سعید کاظمیآشتیانی همدلی با کارکنان و همکاران خود بود.
دانشکده ما چندین شهید دارد که یکی از شهدا فردی به نام «غلامرضا رعیتیزدلی» از اهالی کاشان بود. این شهید پدر و مادر پیری داشت؛ سعید کاظمیآشتیانی خود را مقید کرده بود که مدام باید به این پدر و مادر سر بزند و حتماً ماهی یکبار به کاشان میرفت. توجه به این موضوعات با آن همه مشغله واقعاً عجیب بود. وقتی سعید کاظمیآشتیانی از دنیا رفت، پدر شهید رعیت به من گفت که من باید 10 سال زودتر از آقای کاظمیآشتیانی فوت میکردم اما سعید کاظمیآشتیانی با تلاشها و توجهات خود نگذاشت که این اتفاق بیفتد.
سعید کاظمیآشتیانی یک شخصیت جامعالاطراف و بزرگ داشت که صحبت کردن در رابطه با او سهل و ممتنع است؛ سهل از این نظر که میتوان چندین ساعت در رابطه با ویژگیهای شخصیتی او صحبت کرد و ممتنع از این منظر که ظرایف و ویژگیهای ناشناختهای دارد که نمیتوان به خوبی در رابطه با آن صحبت کنیم. کاظمیآشتیانی علاوه بر اینکه یک معجزه بود اما میتواند یک الگو برای مردم، جوانان، مدیران، رهبران و حاکمان باشد.
ایکنا ـ مؤانست با قرآن چه تأثیری در شکلگیری شخصیت سعید کاظمیآشتیانی داشته است؟
همه ویژگیهایی که در رابطه با سعید کاظمیآشتیانی برشمردیم که هم مدیر و مردمدار بود و نگرش کاملاً جامعالاطرافی داشت ریشه در آموزههای قرآنی دارد که همه آنها را میتوانیم با آیات الهی مستند کنیم. فکر میکنم آیات الهی خیلی به او کمک کرده بود یعنی در نشستهایی که داشتیم وقتی صحبت میکرد متوجه میشدیم که او از منبعی صحبت میکند که بنیان قویای بر موضوعاتی که مطرح میکند حاکم است.
دعای کمیل دانشکده هر هفته با حضور سعید کاظمیآشتیانی برگزار میشد و هفت سال نشستهایی در رابطه با آدابالصلاة داشتیم که ایشان از افراد برجسته حاضر در این جلسه بود. همه این موضوعات نشئت گرفته از باورهای دینی و قرآنی بود که باید آنها را در دامان پاک مادر و آغوش پدرشان جست زیرا از یک خانواده بسیار متدین، مردمدار و مؤدب زاده شده بود. بنابراین میتوان همه این موضوعات را به آموزههای دینی و قرآنی نسبت داد.
سعید کاظمیآشتیانی در سلوک شخصی و معنوی خود نیز مثال زدنی بود؛ ایشان مطلقاً دنبال دیده شدن و ریاکاری نبود و از اینکه نام او جایی باشد پرهیز میکرد که این رفتار یک نوع سلوک عرفانی است که میتوان گفت او یک شیعه واقعی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) بود که بالاترین مکتب عرفانی است.
ایشان مثنوی میخواند و بسیاری از قسمتهای مثنوی معنوی را حفظ بود، ابن عربی و کتاب فصوصالحکم را میشناخت و جزو باورهای اعتقادی و عرفانی او بود؛ بنابراین سعید کاظمیآشتیانی در جای خود و برای خودش یک عارف محسوب میشد.
ایکنا ـ چگونه میتوان سعید کاظمیآشتیانی را تبدیل به الگو کرد تا تکثیر شود؟
صائب تبریزی شعری دارد که میفرماید «خاکیان پاک طینت، بنده یک سبحهاند/ هرکه یک دل را نوازش کرد عالم را نواخت» گرفتاری ما این است که نسبت به هستی، انسانها و طبیعت مشکل شناختی و نگرشی پیدا کردیم و این مشکل نگرشی باعث شده تا آموزههای اولیه الهی مانند موضوع کرامت انسانی را فراموش کنیم. اگر قرار است که انسانها بزرگ شوند باید مقداری وسعت نظر پیدا کنند و همه را بیاورند و در دایره نگاه انسانی خود قرار دهند.
مولا امیرالمؤمنین(ع) عبارتی دارند که میفرمایند «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیةٌ فَخَیرُهَا أَوْعَاهَا» یعنی این قلوب انسانی به سان یک ظرف است و آن ظرفی بهتر است که بزرگتر باشد؛ متأسفانه ظرف ما روز به روز در حال کوچکتر شدن است اما ظرف کاظمیآشتیانی بسیار بزرگ بود و همه مدل افراد با هر نوع تفکر و گرایش، مظروفی بودند که در دل ظرف بزرگ سعید کاظمیآشتیانی جای میگرفتند.
باید امثال سعید کاظمیآشتیانی بسیار میداشتیم یا داشته باشیم زیرا داشتهها و آموختههای او همین مطالبی است که در قرآن وجود دارد و هر روز در رابطه با آن صحبت میشود؛ منتها سعید کاظمیآشتیانی این مطالب را باور و عملی کرده است. بنابراین اگر قرار است که مانند او باشیم که بسیار شدنی است باید به این مطالب رجوع کنیم و آنها را عملی کنیم البته بسیاری از افراد هم هستند که ناشناختهاند؛ مثلاً دوستان ایشان افراد متخصصی هستند که بسیار مثالزدنیاند ولی از شهرت برخوردار نیستند یا در جایگاه مدیریتی قرار نگرفتند که مثل سعید کاظمیآشتیانی مشهور شوند.
به غیر از مؤسسه رویان در جاهای مختلف کشور افراد دلسوز و بزرگ کم نیستند اما فیلتری که بعضی از افراد گذاشتهاند که افراد را به خودی و غیرخودی تقسیمبندی میکند کار را دشوار کرده است و به همین دلیل این حلقه و دامنه مدام در حال کوچکتر شدن است و بیرون از این حلقه افرادی هستند که بسیاری از آنها از مفهومی به نام انسانیت، مردمداری، تخصص و تعهد برخوردارند اما به دلیل تنگنظریها کنار گذاشته شدهاند. بنابراین این ظرفیت درون هر جامعهای نهادینه شده است که بسیاری از افراد مثل سعید کاظمیآشتیانی باشند، مهم این است که ما چگونه این ظرفیتسازی را ایجاد و تقویت کنیم و افراد را طرد نکنیم و جذب کامل داشته باشیم.
زندهیاد حاج اسماعیل دولابی میفرمایند که شمشیری برندهتر از صدق و محبت وجود ندارد و این ابزار راحت انسانها را شهید میکند؛ افراد را میتوان با صداقت و محبت جذب کرد و در جرگه مؤمنان وارد کرد اما ما این موضوع را دریغ کردیم ولی سعید کاظمیآشتیانی این موضوع را فهمیده بود و در محبت کردن دریغ نداشت و به همین دلیل موفق شد. اگر ما نیز این کار را انجام دهیم شاید بتوانیم موفق شویم زیرا کاری نشدنی نیست.
ایکنا ـ میراث زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی چیست؟
سعید کاظمیآشتیانی بنیان مرصوصی را در موضوع تخصصی خود یعنی ناباروری ایجاد کرد. بنیان مرصوص دیگری را در سلوک شخصی و ادبی خود برجای گذاشته است که منظور از سلوک ادبی، برخورداری از ادب و احترام و تذهیب نفس است. به همین دلیل است که وقتی با دوستان سعید کاظمیآشتیانی صحبت میکنید همه به گریه میافتند و این نشان دهنده مثال زدنی بودنِ میراث اخلاص سعید کاظمیآشتیانی است.
انتهای پیام