در شرایطی که اکران سینماهای ایران در بند فیلمهای طنز گرفتار آمده، فیلمی با عنوان اختالرضا اکران شده که در آن به فرازهای زندگی حضرت معصومه(س) پرداخته میشود.
درباره این اثر سینمایی خبرگزاری بینالمللی قرآن با سید مجتبی طباطبایی کارگردان فیلم انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
سابقه ساخت این فیلم سینمایی به پنج سال پیش برمیگردد، ایامی که در عراق با چند تن از دوستان، پیرامون تولیدات تاریخی - مذهبی همکاری داشتیم و اراده کردیم فیلمی درباره حضرت معصومه(س) بسازیم. البته با توجه به فقر اطلاعاتی که پیرامون ایشان در تاریخ وجود داشت به عرصه خطیری ورود کردیم. در چنین شرایطی لازم بود کاری که انجام میدهیم به تائید آستان مقدس آن حضرت و عتبه حسینی برسد. بعد از رفت و برگشت از این دو آستان بر آن شدیم برای معرفی شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س) یک اثر مستند داستانی 40 دقیقه ساخته شود. از ما دعوت به همکاری شد و ما نیز فاز پژوهش کار را آغاز کردیم. این بخش از حساسترین بخشهای تولید فیلم بود بنابراین از طرف آستان مقدس ناظرینی به خدمت گرفته شد؛ افرادی که در این حوزه کار کرده بودند. این پژوهشگران به ما مستندات ارائه میدادند.
در اختالرضا میخواستیم به سمتی رویم تا آن عصر را بر پرده سینما واکاوی کنیم. در این راستا پژوهشگران نقاط متناقضی را که در تاریخ وجود داشت به ما نشان دادند. حضرت آیتالله احمد عابدی به عنوان مشاور برای ما تعیین شد و عبدالرحیم حجتی نیز در سمت مشاور ارشد، ما را همراهی کردند. نگارش فیلم توسط مصطفی نیکزاد که با تاریخ اسلام آشنا است، انجام شد. در ادامه با توجه به ظرفیتهای موضوع به سمت یک مستند داستانی رفتیم زیرا نیاز وجود به درام در فیلمهای سینمایی، ما را به سمت تخیل میکشاند پس این رویکرد (مستند داستانی) را در ساخت پیش گرفتیم تا مستند بودن اثر بیشتر احساس شود.
بعد از آماده شدن فیلمنامه، مسائل و مشکلاتی برای پیشتولید پیش آمد. در این زمان ارگانهایی که میتوانستند به ما کمک کنند یاری گرفتم تا در ادامه به انتخاب بازیگر رسیدیم. در این حوزه سعی کردیم از بازیگران استفاده کنیم که تجربه کار تاریخی را دارند همچنین تلاش کردیم از افرادی بهره بریم که با ما تجربه همکاری داشته و موقعیت و فضای این کار را درک کنند.
این اولین تجربه سینمایی من در سینما بود و به لحاظ پروداکشن ما محدودیتهای زیادی داشتیم بنابراین نیاز داشتیم از یک تیم کافی سود ببریم تا با اعتماد متقابل بتوانیم از وجود بازیگران و عواملی استفاده کنیم که یکدستی لازم را داشته باشند. در حوزه بازیگری ما از بزرگانی بهره بردیم که بنا به دلایلی تابهحال کمتر دیده شدهاند. هرچند از وجود هنرمندانی بومی قم و دیگر شهرهای کشور هم بهره بردیم.
آقای طاهری بازیگر اصلی سریال در ملک سلیمان نقش اسحاق را برایمان بازی کردند. مجید امیری بازیگر تئاتر دیگر هنرمند ما در این فیلم بود. این بازیگر در جشنواره تئاتر جایزه بازیگری هم دریافت کرده است. سهیلا محققی، حمید تاجر دولتی دیگر بازیگران خوب این فیلم هستند. در مجموع باید بگویم فیلم ما شاید بازیگر چهره نداشته باشد اما تکتک نقشها دارای پیشینه لازم بودند. فیلم ما کاری جادهای است. این دست تولیدات بر خلاف دیگر فیلمهای سینمایی که نیازمند چند بازیگر در لوکیشنی ساده است باید از بازیگران متعدد در لوکیشنهای گوناگون بهره ببرند. برای همین بازیگران متعدد فیلم باید تنها در یک یا دو سکانس بازی داشته باشند با این فرق که حضور آنها تأثیرگذاری خاص خود را دارد. با این ویژگی تلاش کردیم از بازیگران تئاتری که باور مذهبی هم داشتند، استفاده کنیم.
سؤال بسیار خوبی است. ما از ابتدا تا انتها با این مشکل درگیر بودیم حتی در انتخاب تله دوربین هم این مشکلات را لمس کردیم اما اتفاقی که به ما کمک کرد شهرک سینمایی نور بود. در این شهرک هر گوشهاش یک نگاه زیبا وجود دارد. در ضمن یکسری آدمهایی که در مدت ساخت محمد رسولالله (ص) در آن شهرک فعالیت داشتند در اختالرضا به یاری ما شتافتند. البته تمهیداتی که انجام دادیم شاید کاملاً مؤثر نیفتاد اما تلاش خودمان را انجام دادیم. خودم در فیلم محمد رسول الله به عنوان بازیگر حضور داشتم. در این فیلم در برخی قسمتها دو هزار هنرور حضور داشت درحالیکه در اختالرضا این رقم بسیار محدود بود. به همین دلیل دکوپاژ من کوچکتر شد. همچنین نماهایی که در فیلم میبینیم بسته گرفته شد.
مشکل داشتیم از اینکه چگونه به حضرت که نزدیک به معصوم هستند بپردازیم. بنابراین از تمهید مصطفی عقاد و پلانهای پی او وی استفاده کردیم. در فیلم چهره حضرت معصومه(س) نشان داده نمیشود. جدا از اینکه برای نشان دادن چهره حضرت معصومه معذوریت داشتیم بهشخصه نیز این جرئت را به خودم نمیدادم تا چهره ایشان را نشان دهم زیرا قداستی که ایشان دارند، اجازه چنین کاری را نمیدهد. درباره معصومان نکتهای وجود دارد. این افراد جهانی مثالی برای ما ایجاد کردهاند. هر کدام از ما تصوری از معصومان داریم. بنابراین وقتی من در قاب ناقص سینمایی خود تصویری از معصوم ارائه میدهم آن شخصیت شریف را محصور به قابی که خودم دارم، میکنم.
از تمهید نور در فیلمهایی اینگونه به شدت فراری هستم پس تلاش کردم از شخصیت قهرمان فاصله گرفته و روایت از منظر سه شخصیت قهرمان ادامه دهم. ابتدا مامور عباسی، دوم قافلهسالار اسحاق برادر امام رضا(ع) و سوم خادمه حضرت. این دختر به نوعی بخش لطافت کار و وجهی از حضرت معصومه(س) را ارائه میدهد. در کنار این راهکار همانگونه که گفتم تصاویری از حضرت نیز از نمای بغل گرفته شده است.
منابع درباره حضرت معصومه(س) بسیار کم اما اینکه ایشان بودهاند و این سفر را انجام دادهاند، اثبات شده است. ما با پرداختن به اتفاقات آن زمان سعی کردیم به نوعی به شخصیت نزدیک شویم. مقطع زمانی حضرت معصومه(س) در دوره مأمون خلیفه عباسی مشهور به شیطان بنیعباس است. او وقتی امین برادرش را شکست داد حکومتش در حال از دست دادن بود چون جایجای آن قیامهای علویان شکل گرفته بود. همه علویان نیز رهبری به نام امام رضا(ع) داشتند. مأمون با سیاستی که داشت امام را به مرو برد. با این کار، امام رضا(ع) را با دادن ولایتعهدی محبوس کرد. در این زمان سیل علویان به سمت مرو آغاز شد. این حرکتهای علویان مأمون را نگران کرد پس تصمیم میگیرد هیچ کاروان هاشمی به مرو نرسد. احمد بن موسی را در شیراز متوقف میکند و حضرت معصومه را در قم. مأمون به زعم خودش با بردن امام رضا(ع) جنبشی را سرکوب کرد اما باعث شد مهاجرت علویان و شیعیان از مدینه به سمت کشور ایران گسترش جغرافیایی پیدا کند.
یک سؤال ممکن است در ذهن برخیها وجود داشته باشد. چرا امام ولایتعهدی مأمون را قبول کرد؟ اما اگر نمیپذیرفت در حقیقت مأمون را سربلند کرده بود چون مأمون میگفت من دعوت کردم اما او نپذیرفت. در این میان امام رضا(ع) جملهای معروف دارند. ایشان به مأمون میگویند اگر ولایتعهدی حق تو است نباید آن را به دیگری دهید اما اگر این منصبی حقت نیست نمیتوانی آن را به دیگری بدهی. درواقع مأمون در پازل کلی که طراحی کرد، مغلوب شد.
درباره درگذشت حضرت معصومه(س) چند نقلقول وجود دارد. یکی این نقل است که رنج سفر ایشان را از پا انداخت اما در کنار این روایت اتفاقی که در نزدیکی همدان برای کاروان حضرت معصومه(س) رخ داد را نمیتوان فراموش کرد. این اتفاق نیز حمله راهزنان به کاروان حضرت برمیگردد. نقلی دیگر به مسمومیتی برمیگردد.
در فیلم مصطفی عقاد پیامبر(ص) همانند یک انسان ترسیم میشود البته مجید مجیدی به واسطه شاعرانگی نگاهش برخی معجزات را در کارهایش تصویر کرده است. من سعی نکردم شخصیت حضرت معصومه(س) را فرازمینی نشان دهم چون در این صورت مخاطب را از دست میدادیم. در این فیلم به مستندات وفادار بودیم برای همین از تصویرسازی اغراقشده، پرهیز کردیم.
بحث تاریخ اسلام به ویژه در حوزه زنان اهل بیت(ع) بسیار مغفول مانده است. من تجربه کار قرآنی دارم. در قرآن سوژههای ناب انسانی در حوزه زنان وجود دارد. این امر را میتوان در تاریخ اسلام هم تسری دارد. اتفاقاتی رخ داده که بنا به هر دلیل به مادران اهل بیت(ع) نپرداختهایم. برای مثال مادر، امام حسن عسکری(ع) یکی از این نمونهها است و در قضیه جعفر کذاب نقش چشمگیری ارائه کرد. فیلم اختالرضا میتواند فتح بابی در این رابطه باشد.
برخی از دوستان از من سؤال میپرسند چگونه درباره شخصیتی که چهار خط در تاریخ درباره ایشان نوشته فیلم سینمایی ساختهام؟ من میگویم این امر میتواند رخ دهد زیرا ما مقطع تاریخی قهرمانان مورد نظرمان را در تاریخ داریم و میشود با توجه به آن جغرافیا به این امر پرداخت. نکته دیگر اینکه من در این زمینه احساس رسالت میکنم. البته باید در این رابطه نظر مثبت شخصیت ائمه و معصومان در این رابطه وجود داشته باشد. من این مسئله را با تمام وجود در این کار احساس کردم چون اگر عنایت حضرت معصومه(س) نبود کار ساخته نمیشد.
من به سینمادارها حق میدهم خواهان اکران فیلم کمدی باشند زیرا صنعت بیرحم است. نمیخواهم از فیلمم دفاع کنم. اختالرضا اثری کمخرج است اما ممنون هستم از دوستانی که این فرصت را فراهم آوردند تا فیلم اکران شود. این فیلم در مناسبت روی پرده رفت زیرا اگر این مناسبت نبود هیچگاه فرصت نمایش این فیلم فراهم نمیشد.
جالب است استقبالی که از فیلم به عمل آمد باعث شد تایم اکران برای دو هفته اضافه شود. بستر سینما تئاتر است و بستر تئاتر، مراسم آیینی یونانی است. مردم در آن مقطع برای اتفاقاتی که رخ میداد دچار کاتارسیسم میشدند. این مسئله در طول زمان شکل صنعتی و امروزی به خود گرفت. درگذشته ما تئاتر آیینی داشتم حسین پارسایی و مسافرآستانه نمایشهای آیینی ساختند. این نمایش از سوی مردم با استقبال مواجه میشد. خانوادهها با استقبال از این نمایشها یک نوع مراسم آیینی بر پا میکردند. من این مسئله را در سالنهای مختلف دیدم. در آن زمان از خود میپرسیدم چرا این مسئله نباید به سینما تسری پیدا کند. این دست تولیدات میتواند در سبد خانواده برای طیفهای مختلف دارای جذابیت باشد. با این توضیحات، مدیران ما به این موضوع باور پیدا کنند اما متأسفانه این باور هنوز در آنها به وجود نیامده است!
مشکلی در تصویرسازی از زندگی اهل بیت(ع) در کارهای هنری وجود دارد. اهل بیت(ع) در زندگی خود هم شادی داشتند هم غم، پس ما در تولید کارهای نمایشی تنها نباید غمهای آنها را تصویر کنیم بلکه به شادیهای آنها نیز توجه کرد. برای همین، هنرمندان معمولاً نگاهی عاری از نشاط به این موضوعات بپردازند درصورتیکه باورم این است اگر از این کلیشه خارج شویم مخاطب از آن استقبال میکند.
متأسفانه تیزر فیلم من، بعد از شهادت حضرت معصومه(س) پخش شد درحالیکه تمام تلاش این بود که این اتفاق قبل از شهادت حضرت معصومه(س) رخ دهد. اما نکته جالب اینجاست که ما تمام بازتابهایی مثبتی که از این فیلم گرفتیم توسط مردم رخ داد. این موضوع را اگر به سایت سینما تیکت بروید به وضوح خواهید دید. بهشخصه نیز در دو هفته گذشته به جاهای مختلف رفتم و تأثیرگذاری این کار را به عینه دیدم. حتی این کار در زندان قم به نمایش درآمد. جالب است زندانیان که عمدتاً افرادی مذهبی هم نیستند به شدت تحت تأثیر اختالرضا قرار گرفتند. علما نیز از این کار استقبال کرد. نجمالدین طبسی بعد از فیلم به من گفتند آنچه در تاریخ درباره حضرت خواندم را در فیلم دیدم.
ما در تلویزیون نگاهمان به ائمه(ع) مناسب نیست. در عمده کارهای تلویزیونی فردی در استودیو حاضر شده و تنها به جمله «امام فرمود» بسنده میکند. این روش هیچگاه موجبات همراهی را پیش نخواهد آورد. اگر بخشی از بودجههای فرهنگی را به بزرگان سینما و حوزه بدهند میتوانیم کارهای بسیار خوبی تولید کنیم.
دلیل انتخاب نام اختالرضا که یک اسم غریب مذهبی است اسم مشترک بین عربها و فارسها است. اما درباره چرایی ساخت این دست فیلمها، باید بگویم که ما باید شخصیتهای خودمان را، بهویژه در حوزه زنان، معرفی کنیم و معتقدم در این رابطه اجحاف صورت گرفته است. حضرت فاطمه معصومه(س) میتواند الگوی خوبی برای زنان باشد زیرا بر خلاف تبلیغات غربی که میگوید شیعیان زنان خود را در پستو نگاه میدارند زنان در جامعه حضور داشته و فعالیتهای اجتماعی انجام میدادند. در این فیلم میبینیم دختر گمنام علوی، سفر خود را از مدینه آغاز میکند و در طول سفر، مسیر را از یک سفر عادی به یک طی مسیر جریانساز عوض میکند. وی در جایجای سفر احادیثی روایت میکنند. همچنین وی کنشهای اجتماعی حتی در میان مخالفان خود ایجاد میکنند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام