رصد ردپای زنان در جریان مقاومت
کد خبر: 4176811
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۹

رصد ردپای زنان در جریان مقاومت

همزمان با اتفاقات تلخ غزه و جنایات رژیم اشغالگر قدس، کتاب‌هایی چون «باغ‌های معلق»، «پانصد صندلی خالی» و «آخرین روز جنگ» تلاش می‌کنند تا رصدی بر ردپای نقش زنان در جریان مقاومت به روایت برگ‌های تاریخ باشند.

فلسطین، ادبیات مقاومت و نقش بانوان

به گزارش ایکنا؛ جذابیت ادبیات به آن است که هر کسی فرهنگ خودش را معرفی کند. این مسئله حتی در ادبیات جنگ هم صدق می‌کند. از منظومه حماسی «انه‌اید» که ویرژیل شاعر روم باستان آن را در اواخر قرن یکم قبل از میلاد نوشته است، «سفر به انتهای شب» لویی فردیناند سلین، «سقوط» امیل زولا، «جنگ و صلح» تولستوی، «دُن آرام» میخائیل شولوخوف، «جنگ چهره زنانه ندارد» آلکسیویچ گرفته تا آثار دفاع مقدسی ادبیات ایران مانند «دا» نوشته سیده اعظم حسینی، «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» احمد دهقان، «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمدزاده و «هفتادودومین غواص» حمید حسام، به تمامی در این دایره می‌گنجند.

دنیای جنگ، دنیایی بدون پایان است. در ظاهر شاید تمام شده باشد اما آن جنگ تا چند نسل خود را در جان آدم‌ها و خاک آن کشور جا می‌کند.

این روزها مردم غزه در حال تجربه‌ لحظه‌های سختی هستند. هر لحظه بمب روی سر آنها می‌بارد. هر لحظه ممکن است آخرین نگاه، آخرین لبخند، آخرین گریه و آخرین درآغوش گرفتن یک خانواده برای آنها باشد.

تصور کنیم آب و برق آنها قطع باشد. این اتفاق اگر برای هر یک از ما حتی برای یک ساعت رخ دهد، زندگی‌مان مختل می‌شود. حال آنها نه برق دارند، نه آب و نه مواد غذایی کافی. برق آنها شده آتش بمب هواپیماها، غذایشان شده تیر و ترکش و جای آب آشامیدنی در شهرشان خون شهدای غزه  جاری است.

چند سال پیش مردم  منطقه «نبل» و «الزهرا»ی سوریه نیز همین شرایط را تجربه کرده‌اند. کاملا محاصره بودند. چهار سال محاصره و محروم از هرگونه کمکی. حتی تصورش نیز ترسناک و ناراحت‌کننده است، چه برسد به اینکه واقعیت داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

این اتفاق قطعا برای بانوان سخت‌تر از مردها است. زن‌هایی که شاید بعد از تمام شدن جنگ داعش علیه مردم سوریه، گل‌ها و میوه‌های قرمز، پارچه‌های سرخ و شفق آسمان، ناخودآگاه ذهن آنها را به چهار سالی می‌برد که در آن ایام خون دیدند و زندگیشان رنگ باخت.

کتاب «باغ‌های معلق» نوشته سمیه عالمی یا کتاب‌های «پانصد صندلی خالی» و کتاب «آخرین روز جنگ» نوشته رقیه کریمی، روایت‌هایی از همین‌جنس است؛ از زن‌هایی که اتفاقات آن روزهای تلخ را روایت می‌کنند. روایت‌هایی شبیه روایت این روزها و شب‌های غزه و فلسطین عزیز.

فلسطین، ادبیات مقاومت و نقش بانوان

مهمان‌های ناخونده‌ای به نام بمب

خانم آلکسیویچ در کتاب معروف خود با نام «جنگ چهره زنانه ندارد» گفته بود: «جنگ یعنی یک جمله: خارج شدن زندگی از حالت عادی. نمی‌توانی هر روز دوش بگیری. نمی‌توانی هر روز منظم قرار ملاقات بگذاری. نمی‌توانی با خیال آسوده فرزندت را به شهر بازی ببری و نمی‌توانی مثل قبل توانمند باشی.»

اما زن‌های این کتاب، در باغچه‌ خانه‌شان نهال می‌کاشتند، سبزی می‌کاشتند و این یعنی به فردا و فرداها امیدوار بودند؛ هرچند هر لحظه باید منتظر مهمان‌های ناخونده‌ای به اسم بمب بودند.

آنها زنان قدرتمندی بودند که به آینده امیدوار داشته و خود آنها روایت‌های کتاب‌هایی چون «باغ‌های معلق»، «پانصد صندلی خالی» و «آخرین روز جنگ» را نوشته‌اند. قطعا در همان لحظه‌هایی که می‌نوشتند، تمام خاطرات تلخ آن لحظات از جلوی چشم آنها می‌گذشت و چشمانشان اشکی می‌شد؛ ولی ترجیح دادند بنویسند تا آن دردها و رنج‌ها، لابه‌لای صفحه‌های تاریخ گم نشود.

فلسطین، ادبیات مقاومت و نقش بانوان

این گزارش پیشنهادی برای خواندن این روایت‌های دست‌نخورده در کتاب های ارزشمندی چون «باغ‌های معلق»، «پانصد صندلی خالی» و «آخرین روز جنگ» است.

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب، می‌توانند از وبگاه من و کتاب انتشارات شهید کاظمی  manvaketab.ir و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با تخفیف ویژه تهیه کنند.

انتهای پیام
captcha