داده‌کاوی‌ها پازل پیش‌بینی را دقیق‌تر می‌کند
کد خبر: 4175458
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۸
آقاسی:

داده‌کاوی‌ها پازل پیش‌بینی را دقیق‌تر می‌کند

یک جامعه‌شناس گفت: داده‌کاوی در ایران برای پیش‌بینی کاربرد دارد. یعنی اساساً نمی‌توانیم به تنهایی به داده‌کاوی‌ها استناد و تکیه کنیم، اما می‌تواند به ما بگوید که وضعیت به چه سمت و سویی می‌رود، به ویژه اینکه در ایران پادفرهنگ به شدت در حال تولید است و داده‌کاوی‌ها می‌تواند به ما کمک کند که این پادفرهنگ‌ها را بفهمیم و پازل پیش‌بینی‌مان را دقیق‌تر کنیم.  

آقاسیبه گزارش خبرنگار ایکنا، پنجاه‌وهفتمین نشست «کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی: دوفضایی‌شدن جهان» با سخنرانی محمد آقاسی، جامعه‌شناس و متخصص افکار عمومی با موضوع «جایگاه داده‌کاوی شبکه‌های اجتماعی مجازی برای پیش‌بینی جامعه ایرانی» برگزار شد.

محمد آقاسی، جامعه‌شناس در این نشست با اشاره به مسئله داده‌کاوی گفت: آنچه بیش از داده‌کاوی حائز اهمیت است، موضوع پیش‌بینی است. یک دهه است که فکرم را روی پیش‌بینی متمرکز کرده‌ام و خواهم گفت که وقتی از پیش‌بینی حرف می‌زنم، منظورم چیست. ما حداقل با سه تغییر روبه‌رو هستیم؛ یکی از این تغییرها، مفهوم آینده است و این مسئله صرفاً در چیزی که پیش خواهد آمد، معنا پیدا نمی‌کند، یعنی اگر آینده‌پژوهان را ببینید، از گذشته حرف می‌زنند و می‌گویند، گذشته است که آینده را می‌سازد. مثلاً کسی که می‌خواهد از روی مانع پرش کند، چند قدم به عقب برمی‌دارد. بنابراین در رابطه با آینده‌پژوهی نیز هر چه جلوتر رفتیم، توجهمان به گذشته بیشتر شد.

وی افزود: اتفاق دیگری که افتاده، بحث ارتباطات است، دنیای امروز، دنیای پیچیده‌تری شده است و ما در یک دقیقه در سال گذشته ۲۳۱ میلیون و ۴۳۱ هزار ایمیل ارسال کردیم و یا ۹۰ میلیون تکست در‌ یک دقیقه ارسال و یا ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار جستجو در گوگل انجام شده است. این‌ها نشان می‌دهد که یک فضای ارتباطی پیچیده‌ای را تجربه می‌کنیم. جامعه ایران از سال ۸۸ تاکنون به شدت دچار تغییرات گسترده در حوزه ارتباطات شده است و ما درون جامعه نیز دچار تغییراتی شده‌ایم که اگر چند سال پیش بود، من می‌گفتم، باید با چشم مسلح این تغییرات را ببینیم، البته این بدان معنی نیست که نباید چشمان مسلح داشته باشیم و اگر یکی چشمان مسلح داشت، دقیق‌تر نمی‌بیند، درواقع منظور این است که مردم جامعه هم می‌توانند این تغییرات را ببینند.

نقش دگردیسی‌ها در مواجهه با پیش‌بینی

آقاسی ادامه داد: وقتی می‌خواهیم از پیش‌بینی صحبت کنیم، حداقل باید با سه ریشه معرفت شناختی، تاریخی و اجتماعی روبرو شویم. ما در دنیای قدیم و پیشامدرن نمی‌توانستیم با مفهومی چون پیش‌بینی مواجه شویم و همچنین در علم اقتصاد، مدیریت و جامعه‌شناسی هم نمی‌توانستیم با آن روبرو شویم. چرا که یکی از مقولات کمتر شناخته شده، این است که جامعه‌شناسان تمایلی به پیش‌بینی ندارند و دنیا در این مسئله نقطه مقابل ایران است و دگردیسی‌های فکری و انقلاب‌هایی که در ایران ایجاد شد، سبب شد ما اکنون با مفهوم پیش‌بینی مواجه باشیم.

وی تصریح کرد: در دنیای پیشامدرن علم یک گونه روایتی بود و روایتی را مطرح می‌کرد که مبتنی بر عرف آن جامعه بود و هر چه با عرف آن جامعه تطابق بیشتری داشت، آن روایت هم بیشتر به عنوان علم شناخته می‌شد، در صورتی که علم مدرن نیاز به تأیید خارجی دارد و باید یکسری کار‌هایی را انجام دهیم و به عبارتی وجه انضمامی دارد و حال چه علم فیزیکی، انسانی و یا اجتماعی هر چقدر آن روایت با آن موضوع همخوان باشد، روایت پذیرفته‌تر خواهد بود. در حالی که ما چنین قواعدی را در دنیای جدید و مدرن نداریم. روایت‌ها مقوم موضوع اجتماعی شده بودند و روایت‌ها مقوم و متمم وضعیت اجتماعی و وحدت اجتماعی بودند؛ از این رو علم برای آن‌ها این جایگاه را داشت.

این متخصص افکار عمومی در ادامه بیان کرد: یکی از دلایلی که ما نمی‌توانستیم در پیشامدرن از پیش‌بینی حرف بزنیم، این بود که، فضا، کاملاً یکدست بود و ثابت‌ها بیشتر از پویایی‌ها بودند و اساساً جهان، یک جهان ثابتی تصور می‌شد، جهانی که رو به تکامل بود و انسان‌ها و کنشگران در جهان هستی قابلیتی نداشتند و نمی‌توانستند تعین‌بخش باشند. آنچه با عنوان هستی‌های ذات مجرد از آن نام می‌بریم، انسان را در یک فضای روانی و ذهنی منحصر کرده بود که نمی‌توانست به آینده فکر کند و اگر مسئله‌ای برخلاف آن پیش می‌آمد، یا مبتنی بر فضای جادو و ... بود و یا به صورت تصادف معنا پیدا می‌کرد، آن را حل می‌کردند و مسئله‌ای به نام پیش‌بینی مطرح نبود. از این رو با اندکی پیشگویی‌ها مواجه بودیم.

تمایل به پیش‌بینی در دنیای غرب

وی ادامه داد: دنیای غرب و یا فضایی که تجربه شد، اساطیر یونان روی آن بحث داشتند و به طور جدی تمرکز کرده بودند و از آن مهم‌تر فلسفه یا معرفت یهودی - مسیحی بود که به شدت گسترش پیدا کرده بود و اجازه نمی‌دادند انسان آینده خود را تغییر دهد و یک هستی بود که انسان باید جایگاه خود را پیدا می‌کرد و معتقد بودند نه تغییر می‌کنی و نه می‌توانی تغییر کنی. این فضای جدید چهار معمار داشت و آن هم؛ کوپرنیک، گالیله، نیوتن و کپلر بودند. مهمترین این‌ها گالیله بود که گفت؛ زمین محور کائنات و انسان محور این زمین است. از اینجا به بعد است که متوجه می‌شویم تمایل به پیش‌بینی به وجود می‌آید.

آقاسی گفت: ادوارد تسلر که فلسفه تاریخ خوانده است، می‌گوید، علم مدرن از پیوند عقل و طبیعت و مفهوم پیشرفت به وجود آمده است. در فیلم‌ها و داستان‌ها دیده‌اید که، اساساً انسان نمی‌توانست تغییر کند و فردی که فقیر بوده، فقیر بوده و فردی که غنی بوده، غنی بوده است و داستان‌های متعددی که خوانده و شنیده‌ایم، برهمین اساس بود که نمی‌توانی تغییر ایجاد کنی، اما گروه علم مدرن، ما را با مفهوم جدیدی به نام پیشرفت آشنا کردند، یعنی اینکه تو هم می‌توانی تغییر کنی و نه به معنی فردی، بلکه جوامع هم می‌توانند تغییر کنند.

مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به مفاهیم حوزه پیش‌بینی و پیشگویی بیان کرد: علم جدید پیشگویی پیامبرگونه را برنمی تابد و شاید ما در دنیای قدیم حدس‌های عالمانه و آگاهانه‌ای داشتیم که فضای آن مدرن نبود، اما واقعاً علم بود و محقق هم می‌شد. من روی دو مفهوم پیش‌بینی‌پذیر (predictable) و فورکست (Forecast) تمرکز می‌کنم که به طور معمول و نه حتماً در دنیا، جامعه‌شناسان از پردیکشن و پردیکت استفاده می‌کنند و آینده‌پژوهان از فورکست استفاده می‌کنند. البته این بدان معنی نیست که یک آینده‌پژوه به هیچ وجه از پردیکشن استفاده نمی‌کند.

پیش‌بینی چگونه اهمیت یافت

وی در سؤالی مبنی بر اینکه چطور شد که پیش‌بینی کردن مورد توجه واقع شد و اهمیت یافت، ادامه داد: در این زمینه گسترش شدید شهر‌ها نقش‌آفرین بود. ما حدود یک دهه پیش ۳۵ درصد جامعه روستایی داشتیم و در حال حاضر به ۲۰ درصد کاهش یافته است. البته شاید بافت روستا وجود داشته باشد، اما فرهنگ آن تغییر یافته و فرهنگ شهری در آن به وجود آمده است. در دنیا نیز همینطور بوده و شهر آنقدر بزرگ شده است که قابلیت تبدیل شدن به یک کشور را یافته است. افزایش شهرنشینی و جمعیت به دلیل پیشرفت بهداشت و ... به وجود آمد؛ بنابراین این جمعیت بزرگ نیازمند برنامه‌ریزی است. وقتی از برنامه صحبت می‌کنیم باید بدانیم این جمعیت از کجاست و به کجا می‌رود و چه اتفاق‌هایی ممکن است برایش بیفتد. یکی از اقدامات صنعتی دیگر، دگرگونی عجیب اقتصادی بود که بخش‌هایی از آن در عالم ارتباطات سرریز کرد. تحولات سیاسی و اجتماعی نیز وجود داشت که دنیا را تغییر داد و دولت‌ها به مثابه مردم و ثروتمندان در دنیای جدید تمایل به جاویدزیستی دولتی داشتند و چون با انقلاب و شورش مواجه شده بودند، به دنبال راهکاری برای جاویدزیستی دولتی بوده و از این رو در دنیای جدید به دنبال پیش‌بینی بودند.

وی با بیان اینکه با پیچیدگی بیشتری روبرو هستیم و هر چه جلوتر می‌رویم این پیچیدگی را بیشتر احساس می‌کنیم، گفت: پیچیدگی با مفهوم آشوبناکی هم همراه است و وقتی یک سیستم پیچیده است، احتمال آشوبناکی آن نیز بیشتر می‌شود. پیچیدگی یک تغییر دیگر هم ایجاد کرده است و ما با علیت‌های خطی مواجه نیستیم، بلکه با علیت‌های شبکه‌ای روبرو هستیم که فن و درک آن می‌تواند کمک کند بتوانیم جوامع جدید را درک کنیم. این پیچیدگی لزوماً بد نیست و هر سیستمی که پیچیده‌تر باشد، به طور طبیعی نشانگر پیشرفت است و راه غلبه بر این پیچیدگی، تبدیل عدم قطعیت‌ها به قطعیت‌ها و فهم و درک آن، برای اینکه بتوانیم پیش‌بینی کنیم.

کم‌توجهی به پیش‌بینی از طریق نظرسنجی

مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها در ادامه بیان کرد: اخیراً یکی از اندیشکده‌های آمریکا اعلام کرد که آینده جهان ارتباطات به اندازه ۱۰۰ سال آینده بشر تغییر خواهد کرد. همین اخبار و یافته‌هایی که از سال  گذشته می‌شنویم و برخی از آن‌ها را به سخره می‌گیریم که شاید بخشی از آن‌ها همینطور باشند، اما بخشی دیگر واقعیت نهفته‌ای در آنها وجود دارد که اتفاق می‌افتد و دنیا را پیچیده‌تر هم می‌کند. مترادف این حوزه، با یک جامعه جدید و برنامه‌ریزی شده مواجه هستیم، مفهومی که آلن تورن مطرح می‌کند، این است که جامعه، محاسباتی‌تر از قبل شده است و این تعبیر به آنچه در ایران وجود دارد، بسیار نزدیک است.

آقاسی گفت: اکنون بدون اینکه کسی متوجه شود در کشور‌های پیشرفته، می‌دانند که آدم‌ها چه رفتار‌هایی می‌کنند و این رفتار‌ها و کنش‌های جمعی قابل پیش‌بینی است، حتی در واحد‌های خرد نظیر محله قابلیت پیش‌بینی وجود دارد. تورن می‌گوید جامعه پساصنعتی جامعه‌ای است که توانایی مداخله بیشتر را در خود پیدا کرده است، یعنی می‌تواند برنامه‌ریزی بیشتری را فراهم کند. او معتقد است، به پشتوانه مباحث اقتصادی در دنیا مداخله بیشتری را از طرف سیستم‌های حکومتی بر جوامع داریم. توزیع سیستم‌های تولید، توزیع و مصرف قابلیت سنجش بیشتری را دارند.

وی تصریح کرد: در دنیا از چهار مدل پیش‌بینی استفاده می‌شود؛ از مدل آماری تا داده‌کاوی که مدل‌های آماری قدمت بیشتری دارند. مدل‌های آماری همان داده‌های ثبتی هستند. مثلاً در انتخابات ایران وضعیت اقتصادی بهتر یا بدتر باشد، نتیجه انتخابات تغییر می‌کند. در دنیا هم همینطور است؛ بنابراین داده‌های ثبتی و آماری این مسائل را بررسی می‌کنند. مدل دیگر، مدل‌های بازاری است که به خریدار می‌گوید؛ چه بخرید و چه نخرید تا سود بیشتری کنید. شاید پررونق‌ترین و پرمخاطب‌ترین بحث حوزه پیش‌بینی، همین مدل باشد. یکی دیگر از مدل‌های پیش‌بینی که من نیز متعلق به این سنت هستم، نظرسنجی‌ها هستند که در ایران نسبت به آن به شدت کم‌توجه هستیم.

آیا ایرانی‌ها قابل پیش‌بینی هستند

این مدرس دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به فعالیتش در مرکز افکارسنجی افزود: به دلیل سنتی که از آن برخاسته بودم و توجهی که به علوم اجتماعی در ایران وجود داشت، روش‌هایی که برای نظرسنجی در این مرکز استفاده می‌شد، روش‌های کیفی بود. سنتی که آن زمان غالب بود، مطالعات فرهنگی بود. وقتی وارد فضای نظرسنجی شدم، می‌دیدم که هر چه یافته دارم، وقتی به بوته آزمایش گذاشته می‌شود، کاملاً برعکس می‌شود. آن زمان یک گزاره در ذهن من شکل گرفت که آیا مردم ایران قابل پیش‌بینی هستند؟ آیا مردم کنش‌های جمعی را انجام می‌دهند؟ و کنش‌های جمعی، ما را به چه مسائلی می‌رساند؟

وی ادامه داد: در دنیا نیز حوزه نظرسنجی مهم است، برخلاف اینکه ما توجهی اندکی به آن داریم، اما تجربه مهمی در این زمینه داریم و توانسته‌ایم جامعه ایران را پیش‌بینی کنیم. این پیش‌بینی این طور نیست که مثلاً هنرمندی در اتاق نشسته و در حال کشیدن تابلویی است، بدون دیدن تابلویش بگوییم او هنرمند است. پیش‌بینی که پیش از وقوع نگوید و اعلام نکند، ما آن را پیش‌بینی نمی‌دانیم. چرا که بسیار شنیده‌ایم که فرد می‌گوید؛ من که گفته بودم. این مسئله در میان رسانه‌ای‌ها، سیاستمداران و ... نیز وجود دارد. اما این مسئله فایده‌ای ندارد و پیش از وقوع باید اعلام شود. سال ۹۶ در مرکز افکارسنجی، انتخابات را پیش‌بینی کردیم و دو روز قبل از انتخابات نیز اعلام کردیم و بعد از آن، این موضوع باب شد. بنابراین در پیش‌بینی حداقل باید ۱۰ عامل مورد توجه باشد که یکی از آن‌ها اعلام پیش از وقوع است.

آقاسی در ادامه با اشاره به مدل داده‌کاوی گفت: از همان سال ۹۶ همساز و همتراز اعلام داده‌های نظرسنجی، دانشگاه تهران نیز داده‌های داده‌کاوی را منتشر کرد و ما نیز در همان سال، یکی از تکنیک‌هایی که انجام دادیم، پیمایش در شبکه‌های اجتماعی بود. شبکه‌های اجتماعی در داده‌کاوی‌ها جواب داده‌اند و تقریباً در سال ۲۰۲۱ مقالاتی را گردآوری کردم که مربوط به انتخابات آمریکا بود و بیش از یک سوم مقالات درباره رفتار انتخاباتی مردم آمریکا در توییتر است. اینکه چند درصد مردم از توییتر استفاده می‌کنند؟ در ایران حداقل یک مانع جدی، ک فیلترینگ است، برای استفاده از توییتر وجود دارد، ولی تقریباً از سال ۹۶ داده‌های توییتر تغییری نکرده و زیر ۲ درصد بوده است. البته چند ماه پیش دیدم که ۷ درصد نیز سنجیده شده است و قدری به آن مشکوک شدم که برای این مسئله دلایلی هم دارم. بنابراین ضریب نفوذ توییتر در آمریکا بیشتر است و می‌توان رفتار آمریکایی‌ها را سنجید. البته باید گفت که رفتار در توییتر با رفتار در تلگرام فرق می‌کند و در ایران هم متفاوت است و کنش‌های آنلاین در هر یک از شبکه‌های اجتماعی متفاوت است.

عوامل اثرگذار در پیش‌بینی

وی تصریح کرد: معتقدم در ایران با هتروتوپیا مواجه هستیم، یعنی ما یک جور نیستیم و آن را در فضای مجازی بروز می‌دهیم. مثلآً من معلمم و موظفم با کت و شلوار کنشگری کنم، اما در روانم تیپ اسپرت را می‌پسندم. شما من را در فضای مجازی و اینستاگرام با تیپ اسپرت می‌بینید؛ بنابراین ایرانی‌ها، آنچه را که نمی‌توانند در فضای واقعی بروز دهند آن را در فضای مجازی بروز می‌دهند. از این رو کنش‌های فضای مجازی نمی‌تواند داده‌کاوی درستی داشته باشد. از جمله عوامل برای پیش‌بینی می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ اینکه از مدل نظری برخوردار باشد، توجه به عدم قطعیت‌ها، علنی بودن، مشارکتی بودن، قابل فهم بودن پیش‌بینی، وضعیت صفر، واضح بودن مسئله، نیاز به متدولوژی دقیق و زمان‌بندی مشخص.

این جامعه‌شناس در پایان گفت: داده‌کاوی در ایران برای پیش‌بینی کاربرد دارد. یعنی اساساً نمی‌توانیم به تنهایی به داده‌کاوی‌ها استناد و تکیه کنیم، اما جایگاهش کجاست؟ داده‌کاوی‌ها می‌تواند به ما بگوید که وضعیت به چه سمت و سویی می‌رود، به ویژه اینکه در ایران به شدت در حال تولید پادفرهنگ است و بسیاری از آن را می‌توان در کافه‌ها دید. پیمایشی که خودم در رابطه با کافه‌ها انجام داده‌ام، یک مدل رفتاری در کافه‌ها ظهور یافته است. فضای دیگری که این پادفرهنگ‌ها در آن ظهور می‌یابد، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است؛ لذا داده‌کاوی‌ها می‌تواند به ما کمک کند که این پادفرهنگ‌ها را بفهمیم و پازل پیش‌بینی‌مان را دقیق‌تر کنیم.  

انتهای پیام
captcha