به گزارش ایکنا، دومین نشست تخصصی تحول در حکمرانی آموزش عالی، امروز 17 تیرماه در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه؛ دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع «نقش دانشگاه در نظام حکمرانی» سخن گفت که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
شورای عالی انقلاب فرهنگی بیش از چهار دهه است به صورت یک رویداد حکمرانی در حوزه آموزش عالی فعالیت میکند البته هر کس میتواند با نگاه خودش دورههایی برای این فرایند تعریف کند ولی به نظر من میشود مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در چهار دوره تعریف کرد؛ دوره اول که دوره ستاد انقلاب فرهنگی است. امام خمینی با پیام نوروزی خود در سال 59 این بحث را آغاز کردند و بعد افرادی را در همان سال مشخص کردند که سه هدف اصلی داشتند: تربیت استاد، گزینش دانشجو، اسلامی کردن جو دانشگاه. من اسم این دوره را اسلامیسازی دانشگاهها گذاشتم. دغدغه اصلی این دوره این بوده مراکز آموزش عالی اسلامی شود.
در شهریور 62 امام این ستاد را تقویت میکنند و رؤسای قوا و دو وزیر به ترکیب ستاد اضافه میشود. بعد که دانشگاهها بازگشایی میشوند ترمیم دیگری در ستاد اتفاق میافتد و ستاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی با ترکیب جدید تبدیل میشود. من این دوره را آغاز دوره ساختارسازی معرفی کردم که از سال 63 شروع شد و تا سال 75 ادامه داشت. در این دوره نهادهای مختلف شکل میگیرد. در این دوره نظر بر این بود که اگر قرار باشد اسلامیسازی شکل بگیرد از طریق ساختارسازی شکل میگیرد ولی ساختارسازی کافی نیست و باید سندنویسی را دنبال کرد لذا از سال 75 دوره سندنویسی آغاز شد که اکثر آنها در حوزه علم و فناوری است.
دوره چهارم دوره قرارگاهی و حکمرانی است یعنی شورای عالی نقش قرارگاه را پیدا کند. الآن شورای عالی امنیت ملی قرارگاه نیست نهاد سیاستگذاری است، قرارگاه امنیت ستاد کل نیروهای مسلح است. کار شورای عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر تدوین سیاستها، راهبری و هدایتگری و کار قرارگاهی است. کار شورای عالی تصدیگری نیست ولی باید یگانها را به خط کند. اگر این چهار دوره را بپذیریم باید نگاه قرارگاهی و حکمرانی که سه ساحت سیاستگذاری و تنظیمگری و تصدیگری را دارد مورد توجه قرار دهیم. درست است بخش مهمی از تنظیمگری را مجلس انجام میدهد اما وقتی شورای عالی قرارگاه شد هدایتگری مجلس را در تنظیمگری بر عهده میگیرد.
با این توصیفات میخواهیم ببینیم نقش دانشگاه در نظام حکمرانی چیست؟ دانشگاه از نظر امام مرکز سعادت در برابر شقاوت یک ملت است و باید سرنوشت یک ملت را تعیین کند. امام تصریح دارد دانشگاه مرکز انسانسازی است، کما اینکه رهبری تاکید میکند دانشگاه مرکز تمدنسازی است. چه دانشگاهی میتواند تمدنساز باشد؟ دانشگاهی که نقش در حکمرانی به معنای سیاستگذاری و تنظیمگری و تصدیگری داشته باشد و سه رکن حکمرانی را باواسطه یا بیواسطه تامین کند. چه دانشگاهی میتواند این سه را تامین کند؟ دانشگاه آموزش پژوهش و مهارتمحور. این دانشگاه منشا اشتغال است، منشا تولید الگوی حکمرانی است، منشا تمدنسازی هم هست. برخی میگویند وظیفه دانشگاه اشتغال نیست این حرف غلطی است ولی اینکه دانشگاه بخواهد برای اشتغال برنامهریزی کند درست نیست ولی در عین حال باید به گونهای دانشجو تربیت کند که او از دانشش شغل پیدا کند.
نکته بعد این است که باید تئوری ما در تنظیمگری مشخص شود. یکی از خلاهای شورای عالی انقلاب فرهنگی همین است که مثلا منظومه نظری پشت سند مهندسی فرهنگی نیست. ما دو چیز برای سند مهندسی فرهنگی نیاز داریم: نظریه فرهنگی، الگوی حکمرانی فرهنگی. ما این دو تا را نداریم ولی سندش را داریم لذا سند میماند و به تنظیمگری و آییننامه اجرایی تبدیل نمیشود.
اگر انقلاب فرهنگی در این دوره چهارم میخواهد موفق شود باید به این سمت برود و دانشگاهها بپذیرند که دانشکدههای موضوعی بنیادین و دانشگاههای موضوعی حکمرانی شکل بگیرد. آن وقت شک نکنید دانشجویی که تربیت میشود اشتغالش هم تامین است و به خاطر بیتوجهی به او، از ایران نمیرود. چرا فرار مغزها داریم؟ برخی فکر میکنند به این دلیل است که جوانان ما گرایش به غرب دارند؛ خیر، ما بستر حفظ نخبگان را در جامعه فراهم نکردیم.
در ادامه نشست حجتالاسلام و المسلمین سیدسعیدرضا عاملی؛ دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع «تحول در حکمرانی دانشگاه در اندیشه حضرت امام(ره)» سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
اول باید تصویری داشته باشیم که انقلاب اسلامی چه زمانی شکل گرفت و تحول انقلاب اسلامی چه تحولی محسوب میشود. انقلاب اسلامی زمانی شکل گرفت که دوره فراگیری نظام مدرن بر جهان بود. هم جریان شرق با محوریت مارکسیسم گستره نهادی و سیاسی پیدا کرده بود و هم نظام تجدد با محوریت آمریکا و اروپا سیطره جهانی پیدا کرده بود. انقلاب اسلامی نظام معکوس دو نظام حاکم بر جهان بود. انقلاب اسلامی در 22 بهمن پیروز شد ولی نهادینه نشد لذا 22 بهمن آغاز مجموعه مسئولیتهای سنگینی برای استقرار اندیشه اسلامی در جامعه بود. حتی بحث جهانی شدن آغازش به دوره انقلاب اسلامی برمیگردد. جهانی شدن مدرن پایه اصلیاش در همان دوره که انقلاب اسلامی رخ داد محقق میشود.
با این نگاه میخواهم عرض کنم انقلاب اسلامی نه تنها نظام معکوس نظام مدرن بود بلکه نظام معکوس جهانی شدن بود یعنی ما در ظرفی قرار گرفته بودیم که جهانی بود. البته ادیان الهی خطاباتشان جهانی است و در بستر دولت ملتها خطاب نکردند. قرآن بارها همه مردم را خطاب کرده است، ظرف ارتباطی ادیان با جهان بوده و انقلاب اسلامی نیز در جهان ظهور پیدا کرد و پیام انقلاب اسلامی پیام جهانی بود. درک این وضعیت که ما با جهان حرف میزنیم اهمیت بسیار زیادی دارد.
تحولی که امام دنبال میکردند تحولی از جنس تمدنی بود. امام میفرمود همه با هم به سمت تمدن الهی حرکت کنیم. نگاه تمدنی از آغاز در انقلاب اسلامی وجود داشته است. رهبر انقلاب به وضوح میگویند وظیفه ما خودسازی، جامعهسازی و تمدنسازی است لذا نگاه ایشان نگاه تمدنی است. نه در این دوره که فضای مجازی زیست بوم جهانی ایجاد کرده که فرامحل است و همزمان و شبکهای است، بلکه در دورههایی که از این صنعت برخوردار نبودیم نیز این مسئله اهمیت داشت چراکه جامعه انسانی در زیست بوم به هم پیوسته زندگی میکند و قانون تاثیر و تاثر بیانگر این است اتفاقی که در این زیست بوم رقم میخورد بر سایر زیست بومها اثر میگذارد. عرض من این است که نگاه تمدنی اقتضای رفتار تمدنی دارد، اقتضادی نهادهای تمدنی دارد، اقتضای روابط تمدنساز دارد.
ما بحث دانشگاه را داریم به عنوان یکی از نهادهای مهمی که تمدنساز است. امام به درستی میفرمایند اگر ما دانشگاه را سست گرفتیم این سستی منجر به سست شدن تمدن و زندگی ما خواهد شد. دانشگاه پایگاهی جدی برای توسعه و پیشرفت است. دانشگاه نهادی مهم برای هدفهای متعالی است. دانشگاه نهادی است برای مسیر دادن به فرهنگ زندگی است. در این نگاه جدایی حوزه و دانشگاه بیمعنا است. در گذشته علوم پایه و حکمت الهی در یک مدرسه آموزش داده میشدند و پیوستار یک دانش بودند. ما باید به فضایی برگردیم که یک دانشگاه به هم متصلی وجود داشته باشد که هم علوم الهی در آن تدریس شود و هم سایر علوم که به لحاظ هدف، یک هدف را دنبال میکنند.
نظام غرب پیشرفت کرده ولی محصول زندگی چه شده است؟ 25 درصد نسل جوان در آمریکا گرفتار همجنسبازی هستند یعنی علم نتوانسته به هدف متعالی برسد. وقتی میبینید از هر 6 دختر خانم در آمریکا یک نفر تجربه آزار جنسی داشته است، همین صنعت جنگ که محصول فکر بیمار است نشان میدهد علم نتوانسته به هدف خودش برسد و مسیر خودش را پیدا نکرده است. اینها محصول کار علمی و دانشگاهی است کما اینکه برخی ابزار جنگی محاسبات پیچیده نیاز دارد. علم باید بتواند جامعه سالم و متعالی در همه عرصهها تولید کند. اگر هدف را در نظام حکمرانی دانشگاه پررنگ کنیم و دانشمندان ما در این هدف مشترک شوند که ما محصول کارمان یک تمدن نوین اسلامی باشد که در آن عدالت استقرار فراگیر داشه باشد و کرامت انسانی تامین شود و انسان زندگی پایدار الهی داشته باشد دانشگاه توانسته هدف خود را تامین کند.
انتهای پیام