ادعاهای ضددینی را با رنگ و لعاب زیبا به خورد جوانان می‌دهند
کد خبر: 4150695
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۸
محمد جعفری:

ادعاهای ضددینی را با رنگ و لعاب زیبا به خورد جوانان می‌دهند

مدیرگروه پژوهشی کلام پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا(س) با اشاره به نظریات ملحدان در مورد آسیب‌های دینداری، گفت: آنان ادعاهایشان را را با رنگ و لعاب زیبا در فضای مجازی رواج می‌دهند و از آن با عنوان جاذبه الحاد یاد می‌کنند و قصد دارند چهره دین را بد جلوه دهند و تخریب کنند.

منتظر تایید// ادعاهای ضددینی را با رنگ و لعاب زیبا به خورد جوانان می‌دهندبه گزارش ایکنا حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمد جعفری، مدیر گروه پژوهشی کلام پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا(س)، 6 تیر در نشست علمی «الحاد عملگرا؛ گونه‌ها و چالش‌ها» با بیان اینکه ما الحاد را به معنای عدم باور به وجود خداوند و یا سایر آموزه‌های دینی که مسلم و قطعی هستند در نظر می‌گیریم، گفت: ممکن است کسی خدا را قبول داشته باشد، ولی روح انسانی را قبول نداشته باشد و از تبعات عدم باور به روح، انکار قیامت و معاد و آخرت است.

وی با بیان اینکه الحاد گاهی سلبی و گاه ایجابی است، اظهار کرد: الحاد سلبی به معنای خداناباوری و الحاد ایجابی به معنای ناخداباوری است؛ الحاد سلبی به این معناست که فرد باور به وجود خدا ندارد؛ حتی کسی که «لا ادری‌گر» یا ندانم‌گراست؛ یعنی نه ادله‌ای دارد که خدا را تایید کند و نه ادله‌ای دارد که خدا را منکر شود او هم در زمره ملحدان است. در الحاد ایجابی یا ناخداباوری فرد معتقد است که خدایی وجود ندارد. مراد ما از الحاد، عام است و شامل خداباوری و ناخداباوری و منکر آموزه‌های مسلم دینی است که نمونه آن مکتب دئیسم است که در برابر تئیسم قرار دارد؛ هم در غرب و هم در کشورهای اسلامی افرادی خدا را قبول دارند، ولی شریعت را نمی‌پذیرند و آنان دئیسم و در زمره ملحدان هستند.

3 شاخه الحاد در قرن 20

این پژوهشگر و استاد حوزه علمیه با بیان اینکه الحاد در قرن بیستم شامل سه شاخه؛ الحاد علمی، عملی و فلسفی است، تصریح کرد: الحاد فلسفی الحادی است که مبتنی بر ادله عقلی، برهانی، قیاسی و فلسفی است یعنی ملحد فلسفی، با ادله، وجود خدا را منکر می‌شود یا حتی ممکن است ادله اثبات وجود خدا را زیر سؤال ببرد. مثلاً راسل ملحد فلسفی است و کتبی در رد اثبات وجود خدا نوشته و آنچه ما تا قرن 21 با آن مواجه بودیم عمدتا الحاد بوده است.

جعفری بیان کرد: الحاد علمی که از قرن 20 به بعد شکل گرفته، علم‌بنیاد و مبتنی بر علم تجربی است؛ یعنی فلاسفه علمدار و سردمدار الحاد نیستند، بلکه دانشمندان تجربی در رشته‌های مختلف هستند، مثلاً یک زیست‌شناس، مباحث زیست‌شناسی را بستری برای الحاد قرار می‌دهد که این رویکرد از زمان نظریه انتخاب طبیعی داروین رواج بیشتری یافت. داروین معتقد بود طبیعت هوشمند نیست و به صورت شانسی و تصادفی پیش می‌رود. البته داروین خودش ملحد نبود و خود را ندانم‌گرا می‌دانست.

ویژگی الحاد عملگرا

مدیر گروه پژوهشی کلام پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا با بیان اینکه سردمدار ملحدان علمی و تجربی دوران ما هاوکینز است، ادامه داد: الحاد نوع سوم عمل‌گراست؛ این الحاد اصلا کاری به دلیل ندارد و می‌گوید دنبال این هستیم که ببینیم جهان‌بینی توحیدی به زندگی بهتر کمک کرده است یا الحاد؟

جعفری با اشاره به فضای توحیدی و تفکر دینی، تصریح کرد: ما در دو ساحت نظری و عملی می‌توانیم به اثبات خدا و آموزه‌های مهم اسلامی مانند نبوت و معاد و قرآن و... بپردازیم، ولی ملحدان عملگرا، می‌خواهند ببینند که در مقام عمل آیا این عقاید فایده‌ و کارکردی برای ما دارد؟ این تفکر حتی در تاریخ اندیشه اسلامی سابقه دارد؛ مثلاً برهان شرط‌‌بندی را پاسکال مطرح کرد؛ یعنی باید بسنجیم که اگر کافر باشیم، ریسک بیشتری کرده‌ایم یا اگر مؤمن باشیم؟ پاسکال به این نتیجه رسید که ریسک ایمان کمتر است، زیرا اگر حیات جاودانی باشد، کافر بسیار ریسک کرده است.

قاعده دفع ضرر محتمل

وی با بیان اینکه این تفکر برای پاسکال نیست و در لسان امام علی(ع) و امام صادق(ع) با عنوان دفع ضرر محتمل بیان شده است، گفت: امام صادق(ع) در برخورد با ابن ابی العوجا که در مسجد الحرام حجاج را تمسخر می‌کرد (زیرا در آن دوره این افراد ملحد به راحتی وارد مکه و مسجدالحرام می‌شدند و کسی هم مانع آنها نبود) فرمودند که اگر اینها کار درستی می‌کنند که به سعادت خواهند رسید ولی اگر واقعیت آن است که شما می‌گویید یعنی خدا نیست شما و ما مساوی هستید و ما که مقید به یکسری اعتقادات هستیم چیزی از دست نداده‌ایم، ولی اگر حرف ما درست باشد، شما خسران زیادی خواهید کرد. این مسئله دقیقاً نگاه کارکردگرایانه و پراگماتیستی است.

استاد حوزه علمیه افزود: در نقطه مقابل تفکر عملگرایی، الحاد عملگرا قرار دارد؛ آنها این موضوع را مطرح می‌کنند که دین چه خسارت و آسیب‌هایی برای ما دارد و بر این اساس نسبت به دین قضاوت می‌کنند که ما از آن تعبیر به الحاد عملگرا می‌کنیم. اینها می‌گویند دینداری به انسان آسیب می‌رساند و به همین دلیل باید مرزبندی با دین داشته باشیم. معتقدان به این گروه چندین استدلال را مطرح می‌کنند از جمله اینکه انسان دیندار، آزادی شناختی و کنشی ندارد. کامو و سارتر خیلی بر این مورد تاکید می‌کنند، زیرا انسان وقتی دیندار است باید به تشخیص دیگران و تعبد دینی عمل کند و تسلیم اولیاء و انبیاء باشد. این مورد را در فضای روشنفکری خودمان هم مشاهده می‌کنیم.

جعفری بیان کرد: خداناباوران می‌گویند که دین‌باوران دینداران را انسان‌های درجه یک و دیگران را درجه دو می‌دانند و این امر باعث تبعیض است. علت دیگر آنها این است که دین را در برابر علم می‌دانند؛ البته این امر به سبب سیطره ارباب کلیسا بر همه شئون از جمله اندیشمندان و دانشمندان بود. ادعای دیگر آنها این است که ایمان باعث اختلال روانی می‌شود؛ یعنی انسان با ایمان همیشه عذاب وجدان و استرس دارد. فروید روی این موضوع مانور می‌داد؛ اشو هم می‌گوید تا وقتی ایمان داری، همیشه استرس داری که فلان کار من حرکت در مسیر دین است یا نیست، ولی وقتی سیطره خدا از بالای سر انسان دور شود، آزادی برای ما ایجاد می‌شود و شیطان‌پرستان و در رأس آنان آنتوان لاوی هم این موضوع را بیان کرده است.   

مدیر گروه پژوهشی کلام پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا(س) با بیان اینکه خداناباوران ایمان را باعث فرقه‌گرایی، خشونت و... می‌دانند، افزود: داوکینز که کتاب «ساعت‌ساز نابینا» را نوشته و در فضای الحاد علمی از او یاد می‌شود، در کتاب «توهم خدا» معتقد است ایمان باعث تنفر و عدم تساهل و رواج خشونت بین مردم می‌شود و منشأ بسیاری از جنگ‌ها را دین‌باوری می‌داند؛ او در ترویج الحاد به صورت عملی بسیار فعال است، زیرا وضع مالی خوبی دارد و حتی فیلم‌های متعددی را برای رواج الحاد ساخته است و به صورت شهری هم به تبلیغ آن می‌پردازد و در ماهواره‌ و فضای مجازی فعال است.  

سوء استفاده ملحدان از جهاد برای اسلام‌هراسی

جعفری گفت: اعتقاد دیگر آنها این است که ایمان ضد اخلاق است و می‌گویند جهاد خشونت دارد؛ حتی در رواج اسلام‌هراسی از این مقوله زیاد استفاده می‌کنند؛ یا می‌گویند دین باعث ایجاد اخلاق ذلیلانه می‌شود و انسان همیشه در برابر خدا احساس رقیت و بندگی و خواری و زبونی دارد که نیچه هم بر این مورد تاکید می‌کند. یا مارکس می‌گفت دین افیون توده‌هاست و مردم را به صبر و تسلیم در برابر رضا و قضای الهی دعوت می‌کند و انسان‌ها در برابر ظلمی که به آنها می‌شود دعوت به صبر و رضا و تسلیم می‌شوند و این باعث تخدیر انسان‌ها خواهد شد.

وی بیان کرد: هزینه‌هایی که به دستور دین انجام می‌شود یکی از آسیب‌های دینداری است. می‌گویند این همه هزینه برای حج و کربلا و زیارت رفتن صرف می‌شود و خوب است که آن را صرف فقرا و مساکین کنیم و این را جزء مضرات دینداری می‌دانند؛ و نیز به نظرشان دینداری و ایمان سبب تعصب دینی می‌شود. همه اینها ادعاست که آنها را با رنگ و لعاب زیبا به خورد جوانان می‌‌دهند و در فضای مجازی ترویج می‌کنند و از آن با عنوان جاذبه الحاد یاد می‌کنند و قصد دارند چهره دین را بد جلوه دهند.

پژوهشگر و استاد حوزه علمیه در مورد این نظر ملحدان که می‌گویند ایمان به خدا خودشکوفایی انسان را از او گرفته و او را مقلد محض قرار می‌دهد، تأکید کرد: آیا دینداری و پذیرش دین مبتنی بر عقلانیت و عقل‌گرایی نیست؟ آیا انسان به واسطه عقلی که دارد خدا و آخرت و نبوت و مسائل دینی را نمی‌پذیرد؟ عقل تشخیص می‌دهد که خیلی از مسائل را نمی‌داند. از این رو مسائلی را که می‌داند تشخیص می‌دهد و وقتی نمی‌داند به دنبال منبعی می‌رود که آن را می‌داند.

انتهای پیام
captcha