دعوت به اسلام در برزیل و استقبال کشیشان + عکس
کد خبر: 4146986
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۳
یادداشت‌های یک مبلغ/14

دعوت به اسلام در برزیل و استقبال کشیشان + عکس

چند ماهی که در شهر «گوارانتا»ی برزیل بودم، یکی از کارهای روزانه‌ من در اوقات فراغت، برقراری ارتباط مؤثر و دیدار با چهره‌های موجه این شهر بود. از جمله‌ این افراد، دو کشیش کاتولیک بودند.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام «احمد قادری»، از روحانیون مبلغ حوزه علمیه قم که از بهمن‌ماه ۹۷ تا خرداد ۹۸ به تبلیغ در شهرهای «گویانیا» و «گوارانتا» در کشور برزیل پرداخته است، در مطلبی نوشت:  آغاز سی و پنجمین سالِ زعامت و رهبری امام خامنه‌ای را در حالی گرامی می‌داریم که معتقدیم بهترین فرد در دوران غیبت کبری در عصر حاضر که مورد توجه خاصّ حضرت ولی عصر ارواحنا فداه است، کسی نیست غیر از شخص مقام معظم رهبری.

اوست که کشتی با صلابت جمهوری اسلامی ایران را در میان دریای پر تلاطم و طوفان‌زده‌ عصر کنونی، ناخدایی می‌کند و تاکنون با عبور از انواع حوادث، سرنشینان کشتی را با نگاه خاص مولا و مقتدایش، امام زمان(عج)، به ساحل آرامش نزدیک و نزدیک‌تر کرده است.

او از امام خمینی(ره) که پیر و مرادش بود آموخت که این انقلاب، می‌تواند دل‌های مرده‌ دنیازده‌ها را زنده و آنان را از خواب غفلت بیدار کند تا در پرتو انوار روح‌بخش خورشیدِ اسلام، زمینه‌ هدایتشان فراهم شود و مقدمه‌ای برای ظهور حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

اهدای کتاب رهبر انقلاب به کشیشان برزیلی

چند ماهی که در شهر Guaranta do norte برزیل بودم، یکی از کارهایِ روزانه‌ من در اوقات فراغت، برقراری ارتباط موثر و دیدار با چهره‌های موجه شهر بود. از جمله‌ این افراد، دو کشیش کاتولیک به نام‌های «پدر آدنیلسون Padre Adenilson » و «پدر ریکردو Padre Ricardo» بودند.

این دو کشیش مسیحی، از جهت اخلاق اجتماعی و مردمداری، بین کاتولیک‌های شهر، زبانزد بودند. پیش از این، برخی دوستان برزیلی، من را به آنان معرفی کرده بودند؛ لذا پیش‌زمینه‌ ذهنی از بنده داشتند.

قرار ملاقاتی در خانه‌ آنان گذاشته شد. برای خودم جالب بود که منزل مسکونی کشیش‌ها، دقیقاً دیوار به دیوار با بزرگترین کلیسای شهر بود. با توجه به اینکه در آیین مسیحیت، یک کشیش امکان ازدواج ندارد و باید حتما مجرد باشد، لذا هر دو پدر روحانی، با هم در یک خانه زندگی می‌کردند.

زنگ زدیم و وارد خانه شدیم. پس از ورود، هر دو به استقبال آمدند و محترمانه، مؤدبانه، با سلام و احوالپرسی و روی گشاده، من و همراهم را به اتاق میهمانی بردند. یک محیط ساده، تمیز و آرامش‌بخش. یک فرش ساده به همراه چند مبلمان قهوه‌ای و چند میز عسلی که روی هر کدام، یک کتاب مقدّس یعنی انجیل Biblia گذاشته بودند. سپس با شکلات‌های برزیلی از من پذیرایی کردند.

استقبال کشیشان از کتاب

در ابتدا خودم را معرفی کردم و از اوضاع و احوال آنان پرسیدم. حال و هوای دوستانه‌ای بین طلبه‌ ایرانی و کشیش‌های برزیلی حاکم شد. کم‌ کم به طرح بعضی از موضوعات کلامی و اعتقادی پرداختم و از اسلام به عنوان آخرین و کامل‌ترین نسخه‌ ادیان آسمانی، سخن گفتم.

گفتم که اسلام معتقد است که مسیحیت هم، از ادیان توحیدی و آسمانی است و این موضوع، بارها در کتاب مقدّس ما مسلمانان، یعنی قرآن کریم یادآوری شده‌ است. سپس به نبوت حضرت عیسی مسیح(ع) اشاره کردم و گفتم: ما معتقدیم که مسیح، یکی از انبیای بزرگ الهی است که البته بشارت به آمدنِ پیامبری پس از خود را داده و او کسی نیست غیر از حضرت محمد(ص).

نکته‌ جالب اینجا بود که وقتی درباره‌ اسلام، قرآن کریم و پیامبر(ص) صحبت می‌کردم، از چهره‌ آنان معلوم بود که اولین بار است که این مطالب به گوششان می‌رسد و اتفاقاً به این موضوع نیز، اذعان کردند. خلاصه از مشترکات دین اسلام و مسیحیت گفتم و به هیچ عنوان جایگاه طرح نقاط اختلاف، آنجا نبود.

سپس کتاب «آموزه‌هایی از قرآن کریم» را که به قلم رهبر معظم انقلاب به رشته تحریر درآمده و به زبان پرتغالی ترجمه شده بود، به همراه یک بسته شکلات، به آنها هدیه دادم که با استقبال خوبشان مواجه شد و البته بعدها خودشان پیام فرستادند که کتابی که هدیه گرفتند، بسیار جالب و پرمفهوم بود.

دعوت به اسلام در خانه کشیش برزیلی

در ادامه‌ ملاقات‌هایی که با چهره‌های تأثیرگذار شهر گوارانتا Guaranta داشتم، قرار شد با مهم‌ترین کشیش اوانجلیک‌هایِ شهر(اوانجلیک: مسیحیت انجیلی) دیدار کنم. در حقیقت اوانجلیست‌ها، شاخه‌ای از مسیحیت تبشیری هستند که ادعا دارند محبت، دوستی و عشقِ به انسانیت را در جهان تزریق می‌کنند.

آنان در سال‌های اخیر، رشد سریعی داشته‌اند و طبق آمار رسمی دولت برزیل در سال 2000 میلادی، تعداد آنها، حدود ۲۶ میلیون نفر گزارش داده شده است.

وقتی بنا شد به دیدار کشیش اوانجلیک‌ها بروم، با اینکه این جلسه از قبل هماهنگ شده بود، با چهره‌ای عبوس و خشم‌آلود ظاهر شد، به گونه‌ای که ظاهراً پیش از این، در خصوص دین و شخصیتِ من، اطلاعاتی داشت. به هر صورت رفتیم و داخل اتاق پذیرایی، نشستیم. فقط اسمش اتاق پذیرایی بود، اما هیچ خبری نه از پذیراییِ مادّی بود و نه از صفا و صمیمیت و ... . بعد از مختصر گفت‌وگوی اولیه، وارد همان مباحث اعتقادی شدم.

از هر جایی می‌خواستم وارد بحث شَوم تا از مشترکات مسیحیت و اسلام بگویم، مسیر را می‌بست. وقتی از توحید صحبت می‌شد، می‌گفت خدای ما با شما متفاوت است. درباره‌ پیامبران نیز همین‌طور بود. معتقد بود ما پس از حضرت عیسی(ع)، هیچ پیامبری نداریم و هر شخصی چنین ادعایی هم داشته باشد، اصلاً قبول نداریم.

طبق روالی که داشتم، برای او نیز در کنار هدیه‌ شکلات، جزوه‌ای از معرفی اسلام گذاشتم تا شاید اگر فطرتش به دنبال گمشده‌ اصلی می‌گشت، به آن دسترسی داشته باشد.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۳/۲۱ - ۲۲:۰۹
0
0
چه جالب
خدا قوت
captcha