تمدن مهم‌ترین ثمره عقلانیت مدنی است
کد خبر: 4123597
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۷
حجت‌الاسلام غلامی:

تمدن مهم‌ترین ثمره عقلانیت مدنی است

استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ما زمانی به تمدن اسلامی خواهیم رسید که عقلانیت مدنی به خصوص در بعد عملی ما را قوی و قدرتمند کند که این موضوع، مهمترین ثمره عقلانیت مدنی است.

رضا غلامیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دوم اسفندماه در سومین همایش بین‌المللی پژوهش‌های قرآنی که در دانشگاه علوم قرآنی قم برگزار شد با اشاره به عقلانیت مدنی در قرآن، گفت: عقلانیت نقطه مقابل هر چیزی است که عقل آن را ناموجه می‌داند. طبیعی است که عقلانیت بعد فردی هم دارد ولی در اینجا بحث ما جنبه اجتماعی مدنی است زیرا بخش اعظم هدایت‌های قرآنی جنبه اجتماعی و مدنی دارد.

رئیس مؤسسه فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به اهم مختصات عقلانیت مدنی، افزود: عقلانیت مدنی باید از بنیادهای ثابت و محکمی برخوردار باشد و دچار نسبیت نباشد تا بتوان به آن تکیه کرد؛ همچنین قابلیت انطباق با شرایط زمانی و مکانی  و ظرفیت کافی برای ایجاد وحدت در عین کثرت داشته باشد، چون در جامعه امکان عدم تکثر وجود ندارد و مهم این است که وحدت در عین کثرت ایجاد شود.

غلامی افزود: شاخصه دیگر اینکه از ظرفیت کافی برای جذب و انگیزش مردم برخوردار باشد، یعنی جاذب باشد و مردم را به سمت قوانین اجتماعی اسلام جذب کند. 

رئیس مؤسسه فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به انتظار از قرآن در بحث عقلانیت مدنی، گفت: اول اینکه اهداف عالی جامعه اسلامی را به وضوح مشخص کند، دوم اینکه بهترین مسیر برای رسیدن به اهداف عالی را هم تعیین کند، سوم اینکه لوازم و اقتضائات کلان وصول به مقصد را هم معین کند؛ مخصوصاً واژه کلان را به کار بردم زیرا روا نیست قرآن وارد همه جزئیات شود. چهارم اینکه موانع و چالش‌های قطعی و عمده در مسیر را روشن و راهکار آن را هم بیان کند. 

غلامی اظهار کرد: ویژگی دیگر عقلانیت مدنی از منظر قرآن آن است که شاخص‌های کلان دستیابی به اهداف عالی و سعادت را معرفی کند، این کمترین توقعی است که می‌توان از قرآن انتظار داشته باشیم. براین اساس شاید بتوان گقت قرآن جهت‌دهنده چارچوب عقلانیت مدنی است و قرار نیست وارد جزئیات شود، البته این چارچوب آنقدر محکم است که می‌تواند به برخی جزئیات هم جهت دهد.

وی با بیان اینکه ما به میزانی که تنوع استنباطات تفسیری داریم، می‌توانیم تنوع عقلانیت مدنی هم داشته باشیم، افزود: البته ممکن است این مسئله با اقتضائات حکمرانی چندان جور در نیاید ولی طبیعی است که عقلانیت مدنی زمانی فرصت بروز و ظهور دارد که بتواند خودش را در بین نخبگان و عموم مردم به عنوان برترین عقلانیت استنباط‌شده معرفی کند و در برابر نقدها هم دچار چالش جدی نشود.

لایه جهان‌شمول عقلانیت مدنی

استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: اگر عقلانیت مدنی را دارای دو لایه سخت و نرم تقسیم کنیم، لایه سخت آن با زمان و مکان تغییر نمی‌کند و جهان‌شمول است و اگر بخواهد در ایران و مالزی و ... اجرا شود، قابل استفاده است ولی لایه نرم آن منعطف است لذا تغییر در لایه رویی عقلانیت مدنی است.

وی با اشاره به ثمرات درک عقلانیت مدنی در قرآن گفت: اول اینکه قرآن انسان را از جهل، خرافات و انحرافات نجات می‌دهد، با بسط عقلانیت قرآنی می‌توان شک و تردید را برطرف کرد؛ این نوع عقلانیت، ایمان را به عنوان لازمه اصلی کنش مدنی در جامعه اسلامی تثبیت می‌کند، همچنین باید تبدیل آموزه‌های اسلامی به یک نظام و سیستم جامعه را از اسلام گزینشی نجات داده، در مسیر مطمئن قرار دهد و فرصت پیگیری و مقابله مؤثر با بحران‌ها را فراهم کند.

غلامی اظهار کرد: قرآن کریم آینده‌نگری نزدیک به حقیقت و واقعیت را به انسان نشان می‌دهد؛ ما وقتی در عقلانیت مدنی دنبال آینده‌نگری هستیم این عقلانیت به ما هم آینده محتوم و قطعی می‌دهد و هم در لایه دیگر سیستمی برای آینده‌نگری علمی ارائه می‌دهد که مبتنی بر سنت‌های الهی است. ما آینده‌نگری مبتنی بر سنت‌های الهی را با عنوان فلسفه تاریخ معرفی می‌کنیم و بخش دیگر را آینده‌نگری نوین می‌دانیم.

تمدن؛ مهم‌ترین ثمره عقلانیت مدنی

غلامی اظهار کرد: همچنین امکان ایجاد تمدن اسلامی را فراهم می‌کند. ما زمانی به تمدن اسلامی خواهیم رسید که عقلانیت مدنی به خصوص در بعد عملی ما را قوی و قدرتمند کند و این مهم‌ترین ثمره عقلانیت مدنی است.

استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اصول عقلانیت مدنی، اضافه کرد: در اصول نظری اول خردورزی فطری است؛ دوم توحید، سوم معناداری عالم، چهارم اختیار انسان، پنجم بدن و روح، ششم جامعه، نبوت و هدایت تشریعی، هفتم جامعیت، کمال و هماهنگی آموزه‌های دینی، هشتم رابطه بین دنیا و آخرت، نهم، دین و سیاست و دهم امامت. اینها به نظر بنده اصول مهم در بعد نظری است. 

اصول عقلانیت مدنی

وی افزود: در بعد عملی اصول عقلانیت مدنی هم می‌توان به چند مورد اشاره کرد؛ اول آبادانی و پیشرفت و نفی سبیل که در حول همه اینها شبهاتی وجود دارد از جمله اینکه آیا ما مأمور به آباداتی دنیا هستیم و در اسلام چیزی به نام پیشرفت داریم یا تمدن‌سازی بحثی طاغوتی است یا در اسلام جایگاه دارد؟ دوم جایگاه عمل صالح و نسبت آن با ایمان و نسبت آن با تولید سرمایه برای انسان، جامعه و جهاد که ابعاد غیرنظامی آن بیشتر مورد توجه است.

وی اظهار کرد: سوم، عقل ابزاری و علم؛ گرچه قرآن عمده معارف عقلی که ارائه کرده، مرتبط با عقل کلی و برهانی است اما عقل ابزاری را هم نفی نکرده است و آن را نعمت می‌داند و از آن سؤال هم خواهد شد. چهارم حکمرانی علمی و شایسته‌سالار است؛ از قرآن می‌توان برای شایسته‌سالاری استناداتی ارائه کرد. پنجم مشارکت و آزادی؛ البته ما دنبال آزادی هستیم که با اخلاق پیوند داشته باشد؛ مشارکت مفهومی مدرن است که خیلی سخت می‌توان آن را به قرآن کریم پیوند زد.

وی اضافه کرد: ششم نظم اجتماعی و هفتم تعاون و همکاری، هشتم عدالت اجتماعی، نهم اخلاق فردی و مدنی، امر به معروف و نهی از منکر و دهم تربیت اجتماعی که معمولاً در مورد آن کمتر سخن گفته شده است در حالی که کار آموزش و پرورش و رسانه‌ها مین است و در نهایت تقوای سیاسی، اقتصادی و ... ؛ اینها اصول چندگانه عقلانیت مدنی است که در نهایت منجر به تعریف یک مدل خواهد شد.

تمایز میان عقلامیت قرآنی و سایر عقلانیت‌ها

غلامی با اشاره به تمایزات اصلی بین عقلانیت مدنی و عقلانیت‌های دیگر است، بیان کرد: در اینجا هم مواردی مطرح است؛ اول معناداری حیات، دوم واقعیت آخرت و پاداش و عقاب، سوم خدامحوری و انسان‌محوری، چهارم بهره‌مندی انسان‌ها از فطرت الهی که فراتر از طبیعت و غریزه است، پنجم اصالت روح و نامیرایی انسان، ششم دین‌مداری و عرف‌مداری، هفتم ابتنای عقل ابزاری بر عقل قرآنی و هشتم، مطلوبیت ذاتی اخلاق نه عرضی دانستن آن.

آزادی مقدم بر عدالت است

وی ادامه داد: نهم پیوند فرد و جامعه یعنی نه فردگرایی و نه جامعه‌گرایی محض و دهم تقدم آزادی و عدالت و یا هم عرضی این دو یعنی اگر نگوییم آزادی بر عدالت مقدم است حداقل باید گفت هم عرض و برابر هستند زیرا اگر آزادی نباشد عدالت هم نخواهد بود و اگر آزادی هم بخواهد دوام بیاورد باید عدالت و اخلاق  وجود داشته باشد. همچنین نقش تقوا در پیشرفت را هم می‌توان به عنوان شاخصه مستقل بیان کرد و می‌توان فرمولی در این زمینه ارائه داد. 

انتهای پیام
captcha