هادی وکیلی، پژوهشگر تاریخ در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی، درباره دستاوردهای مبعث برای جامعه بشری اظهار کرد: پیامبر اکرم (ص) در بدترین محیط و شرایط، دینش را عرضه میکند و حال سؤال این است که آیا موفق بوده است؟ آیا در ارزیابی تاریخی حضرت محمد(ص) شکست خورد یا پیروز شد؟ ارزیابی بدبینانه میگوید ایشان شکست خوردهاند، چون پس از رحلت پیامبر(ص) مسیر منحرف شد و طی قرون، خلفای ظالم و فاسد روی کار آمدند و در حال حاضر نیز وضعیت مسلمانان در دنیا خوب نیست که این نوع ارزیابی سلبی و انکاری است.
وکیلی ادامه داد: چنین نتیجهگیری منصفانه نیست و در مرور کارکرد تاریخی و تعریف مفهوم کامیابی یا ناکامی خطا رخ داده است. ارزیابی از کامرانی مبنی بر هدف هر پروژه است و هدف پیامبر(ص) این بوده که پیام هدایت را برساند نه اینکه تمام افراد به اجبار مسلمان شوند که در این مسیر افرادی مانند حضرت علی(ع)، ابوذر، سلمان و... تربیت شدند.
وی تصریح کرد: در صورتی که از این دیدگاه به ماجرا نگاه کنیم، ارزیابی تغییر میکند. در حال حاضر اسلام در جهان وجود دارد و مسلمانان بسیاری در جهان هستند، از سویی کل بشر رشد کرده و تغییرات چشمگیری ایجاد شده و یکی از اندیشمندان خارجی معتقد است انبیاء بشر را از عصر خرافه به عصر خرد بردند و عامل رشد بشر شدند. در واقع انبیاء بهترین راهکار را برای زندگی بشریت عرضه کردند و قرار نیست تمام بشر مؤمن واقعی شوند، خداوند به بشر اختیار داده است و انسان با عقل و آگاهی خویش آموزههای الهی را میپذیرد، قرار نیست تمام افراد هدایت شوند و البته در مسیر زندگی افراد نفس اماره و شیطان نیز مؤثر است.
وی با تأکید بر اینکه قرار نبوده است تمام بشریت مسلمان شوند، اظهار کرد: برترین انسانهای تاریخ، مسلمان و این بزرگان محصول آموزههای پیامبر(ص) هستند، پس نمیتوان گفت ایشان در مأموریتشان ناکام ماند. در تاریخ، تمدن اسلامی بیشترین دانشمندان را دارد، دین اسلام برای امروز نیز حرف دارد و با فطرت، معنویت و عقل هر دو دنیا را همراه با هم به انسان میدهد.
وکیلی گفت: در یک ارزیابی کلی پیامبر(ص) موفق میدان تاریخ است، پیامش به بشریت رسیده، قرآن در سراسر دنیا شناخته شده است و پیروان بسیاری دارد، ایشان تمدن بزرگی برپا کرد و مسیر اصلی اسلام که از نظر ما مسیر اهلبیت(ع) بوده در جهان مطرح شده است. امروزه شیعیان و جمهوری اسلامی ایران پرچمدار اسلام در کره زمین هستند و این نشانه آن است که بخش زیادی از اهداف تحقق پیدا کرده است.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: همانطور که قرآن در سیره انبیاء پیشین توضیح میدهد معمولاً مسیر دین، دینداری و پیروان ادیان الهی با مشکلات و موانع مواجه بوده است، قرآن نیز تأکید میکند تمام انبیا دشمنانی داشتند و هیچ پیامبری نیست که دشمن نداشته باشد. نبی همین که پیامش را ابلاغ کند دشمنش نیز میآید، زیرا انبیاء نقطه مرکزی ظلم و فساد را هدف قرار میدهند، برای نمونه پیامبر(ص) نقطه مرکزی که شرک، کفر و درک غلط از انسان و هستی بود را مورد هدف قرار داد و با هدف تعریف دوباره اینها مبعوث شد، پس دشمنان مقابلشان صف کشیدند.
وی با اشاره به اینکه تاریخ دین اسلام از تاریخ دیگر ادیان جدا نیست، گفت: اسلام منافع جریانهای فاسد و ظالم را به خطر میاندازد، در نتیجه برای حفظ منافع خود دو کار میکند، اولین راه مقابله مستقیم است، برای نمونه ابوسفیان در زمان جاهلیت از بتپرستی نفع میبرده و در نتیجه مدافع این جریان بوده است و در مرحله اول در جنگهای مختلف مقاومت میکند.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: حالا زمانی که مقاومت شکست خورد ابوسفیان راه دیگری را پیش گرفت و مسلمان شد تا اسلام را به نفع خود، خلفا و بنیامیه تحریف کند و در نتیجه بعد از پیامبر(ص) این اسلام ایجاد شد و ایشان اسلام ناب را که اسلام اهل بیت(ع) است معرفی و انحرافات را نیز بیان کرد، سپس علم خود را به اهل بیت(ع) سپرد.
وی ادامه داد: تاریخ مسلمانان جدای از تاریخ بشر نیست، بشر در مقابل هر پدیده سراغ منافع خود میرود و گاهی این منافع با دینداری حفاظت میشود و گاهی حس میکنیم دینداری به برخی از منافع ما آسیب میرساند و بین دینداری و منافع مردد میشویم. بشر راه خودش را میرود، برای نمونه تمام انسانها با آدمکشی مخالف هستند، اما اگر نیاز باشد برای منفعت خود توجیه میکند.
وکیلی بیان کرد: ویل دورانت متفکر غربی میگوید مردم (هم مسلمانان و هم مسیحیان) میخواهند دین داشته باشند و هم تمایل دارند دین کاری به کارشان نداشته باشد، برای نمونه در آمریکا و اروپا قانون سقط جنین مصوب شده، در صورتیکه در دین مسیحیت این کار حرام است.
وی افزود: دینداری به این معنا نیست که تمام باورهای دینی در زندگی روزمره پیاده میشود، در ارزیابی تاریخی، تمدن مسلمانان در قرن سوم و تا هفتم هجری بزرگترین تمدن بشری بوده است و تعداد زیادی دانشمند در این تمدن پرورش یافتند. اینها چرا دانشمند شدند؟ چرا در دوره جاهلیت و ایران باستان دانشمند نداریم؟ چون دینی مانند اسلام نبوده است که بگوید کسب علم واجب است. اسلام گفته است علم را هر جا و در دست هر که هست باید یاد گرفت و در چنین تمدنی ابوعلی سینا، خوارزمی و مانند آنها پرورش یافتند.
وی بیان کرد: بعد از رحلت حضرت محمد(ص) جریانات انحرافی پیروز شدند، زیرا پیامبر(ص) زمان کمی برای تربیت داشت، تربیت انسان طی ۱۰ سال میتواند رخ دهد، اما تربیت جامعه نیاز به چند نسل دارد.
وکیلی در پایان تصریح کرد: علت ناکامی این مسیر به سرشت بشر بازمیگردد زیرا بعد از رحلت پیامبر(ص) مسلمانان تحت آموزههای نبوی ادامه راه ندادند و خلفای بعد از ایشان به برخی از عقاید جاهلیت بازگشتند. در بخشهایی از دین انحراف ایجاد شد، در حالی که همان تمدن هم به بشر بسیار خدمت کرد و نتوانست تمام دین را منحرف کند، جریان اسلام و اهل بیت(ع) راهش را ادامه داده و موفق بوده است.
انتهای پیام