به گزارش ایکنا، نرگس انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، 14 شهریورماه در نشست علمی «نگاه عرفانی به عاشورا در شعر عربی و فارسی» که از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با اشاره به بررسی اشعار بیش از 40 شاعر از دو زبان در دوره معاصر، گفت: در یک تقسیمبندی، حماسه، مرثیه، عرفان و پیام، چهار رویکرد به حادثه عاشوراست. در تقسیمبندی دیگر، نگرش چندگانه قدسی، تاریخی، دینی، آئینی و اسطورهای هم مطرح شده است. محمدعلی مجاهدی هم در کتاب خود دسته دیگری یعنی تشکیل حکومت را مورد توجه قرار داده است.
وی افزود: شهید مطهری در حماسه حسینی آورده که قرائت حماسی و عرفانی به کربلا از سایر نگاهها بیشتر بوده است؛ این نکته در شعر و ادبیات تفاوت دارد. هم شاهد نگاه عرفانی و هم حماسی و عاطفی و ... هستیم، البته باز بین شعر و ادبیات تفاوت وجود دارد. در مقایسه بین شعر عربی و فارسی هم تفاوت زیادی وجود دارد.
انصاری با بیان اینکه شاعرانی در طول تاریخ با گرایش عرفانی داریم و عارفانی هم داریم که طبع شاعری داشتهاند، گفت: از ویژگیهای برجسته اشعار عرفانی استفاده از زبان رمز است. گاهی خفقان اجتماعی هم عارفان را مجبور به این زبان کرده و یا زبان خاص و متداول و مشترک بین عرفا بوده است.
وی با بیان اینکه دو تقسیمبندی در زمینه ادبیات عرفانی یعنی تعلیمی و عشق وجود دارد، افزود: در مقایسه صد سال اخیر اشعار فارسی و عربی درباره عاشورا، یکی از بارزترین تفاوتها این است که در فارسی به خصوص در گذشته رویکرد عرفانی به عاشورا بسیار رواج داشته است و مولوی و امثال وی به آن پرداختهاند ولی در اشعار عربی، بعد حماسی پررنگتر است.
استاد دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) اضافه کرد: ویژگی دیگر این است که شاعران فارسی به برخی حوزهها و موضوعاتی وارد شدند که شاعران عربی اصلا ورود نکردهاند؛ البته نگاه حماسی در اشعار عربی به خصوص در دوره معاصر پررنگتر است، چون جامعه عربی بیشتر نیازمند روح حماسی کربلا است. همراهی عشق و عرفان هم جزو ویژگیهای اشعار فارسی عاشورایی است، همچنین ذکر جزئیات به صورت تفصیلی هم از دیگر ویژگیها محسوب میشود.
وی اضافه کرد: از دیگر خصوصیات در هر دو زبان، رموز عرفانی را داریم که برخی مشترک و برخی مختص هر زبان است؛ البته در عربی، انگشتشمار است. از جمله این نمادهای مشترک، آینه است، چون زشت و زیبای انسان را نشان میدهد و انسان هم منعکسکننده صفات الهی است. در اشعار هم آینه نماد انسانهای پاک و یاران امام حسین(ع) است، از جمله این مصرع در وصف حضرت عباس(ع): «آئینهای به بیعت خورشید میرود».
انصاری اظهار کرد: طاهره صفارزاده هم گفته است: «در بطن قرنها آن بی غبار آینهها که آمدند وابستگان آینه اصلی بودند». در اینجا آینه اصلی همان انسان کامل و حضرت سیدالشهداء(س) به عنوان هادی هدایتجویان است. جواد جمیل، شاعر عراقی هم در توصیف زخمهای امام حسین(ع)، گفته است زخمها و جراحات بر بدن امام(ع) جلوه و مسیری برای هدایت انسانها است. در قطعه دیگری از اشعارش در توصیف سنان بن انس گفته است که سنان هم این آینه را دارد ولی آینه او زنگار گرفته و سیاه شده است و آینه سیاه کارکردی ندارد و نمیتواند حق را نمودار کند.
انصاری تصریح کرد: یکی دیگر از نمادها در اشعار، سیمرغ یا عنقا هست که در فارسی یکی هستند ولی در عربی تفاوت دارد؛ سیمرغ پرنده افسانهای است که در آثار مولوی، عطار و سهروردی و بزرگان، نماینده حق و تکامل انسان در مسیر قرب به خداست. سیمرغ جلوه حق است لذا نمادی برای انسان کامل است زیرا انسان کامل، نماد تام حضرت حق است. مثلا در شعر اسرافیلی، سیمرغ در کنار قاف به کار رفته که عالیترین نقطه عالم ملکوت است.
وی افزود: اسرافیلی در نشان دادن شخصیت حضرت زینب(س) ایشان را به برج عفاف و شرف توصیف کرده و اینکه ایشان معنی ایمان و قاف(بالاترین نقطه ملکوت) است یا کمپانی گفته است: «سیمرغ قافهمت مرغی است به آشیانه» در عربی وقتی عنقا به کار میرود، بر خلاف فارسی، معنای منفی دارد و نماد ویرانگری و تخریبکننده است و حسین کاشفالغطاء در توصیف ویرانی خیمهها و حمله به اهل بیت(ع) در کربلا آن را به کار برده است. عبدالحسین جواهر هم از این نمادها در توصیف اشعار حضرت سیدالشهداء(ع) استفاده کرده است.
انصاری بیان کرد: از دیگر ویژگیهای اشعار، استفاده از شخصیتهای عرفانی مانند منصور حلاج برای نشان دادن یاران امام حسین(ع) است. مردانی در تصویر سیدالشهداء(ع) گفته است: «منصور سربریده ما با زبان سرخ» همچنین لیلی و مجنون هم مورد استفاده قرار گرفته که در ادبیات فارسی لیلا مظهر عشق ربانی و مجنون هم سرگردان در وادی عشق به حق است. نمونه این مورد، شعر «سری سرمست شور و بیقراری/ چو مجنون در هوای نی سواری» است.
انتهای پیام