توسعه هوش مصنوعی به حکمت متعالیه نوعی مغالطه است
کد خبر: 4062663
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۰
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:

توسعه هوش مصنوعی به حکمت متعالیه نوعی مغالطه است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: حکمت متعالیه چون به دوره‌ گذشته متعلق است به سیستم‌های مصنوعی و ماشین و فناوری توجه نکرده است ولی برخی ممکن است برخی مباحث این نوع فلسفه را به هوش مصنوعی توسعه دهند که به نظر بنده یا مغالطه هستند و یا نوعی خلط بحث.

علیرضا قائمی نیا به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 17 خردادماه در نشست علمی«هوش مصنوعی قوی و حکمت متعالی»، گفت: هوش مصنوعی صرفا یک فناوری ساده نیست، بنده گاهی گفته‌ام هوش مصنوعی در واقع تجسم یک فلسفه خاص است که از دوره دکارت به این طرف به شدت مطرح شده است و در واقع فلسفه‌ای است که پشت فناوری بوده و اینکه انسان می‌تواند ماشینی درست کند که بیندیشد، کار فکری بکند و روز به روز هم این امر در حال توسعه است و ابعاد زندگی انسان را در بر می‌گیرد.

وی افزود: گویا بشر همه کارهای خود را کنار می‌گذارد و همه را به ماشین محول می‌کند، از کارهای معمولی زندگی تا کارهای بازرگانی، تجارت و ...؛ هوش مصنوعی حاکی از آن است که ما هوش غیرمصنوعی هم داریم و آن هوش انسان است. البته خود تعریف هوش از موضوعات مناقشه‌برانگیز است. هوش مصنوعی در واقع همین هوشی است که در دستگاه‌های دیجیتال دیده می‌شود.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه مهم‌ترین تجلی هوش مصنوعی، ربات‌ها هستند، اظهار کرد: در همین گوشی‌های تلفن همراه و لب تاپ و ابزارهای برقی به شکل ساده از مزایای هوش مصنوعی بهره می‌برند ولی در ربات‌ها دقیقا طراحی شده تا آن‌ها مانند انسان به فعالیت‌های روزمره بپردازند. بشر امروز بدون هوش مصنوعی امکان زندگی ندارد و در نجوم و اختر فیزیک و علوم اجتماعی و انسانی از آن استفاده می‌کند و اگر این هوش نبود، یافته‌های علمی هم در این حد نبود.

وی با اشاره به تقسیم هوش مصنوعی به ضعیف و قوی از یکسو و هوش مصنوعی به ابرهوش، محدود و عمومی از سوی دیگر، افزود: هوش مصنوعی نتوانسته همه کارهایی را که انسان انجام می‌دهد، انجام بدهد ولی برخی هوش‌ها می‌توانند کارهای انسان را انجام دهند مانند ربات‌ها که به آن هوش مصنوعی ضعیف گفته می‌شود؛ اینها خودآگاهی و آگاهی ندارند و فقط می‌توانند نهایتا تعداد زیادی از کارها را انجام دهد. هوش مصنوعی قوی هم وقتی است که ادراک و آگاهی به نفس داشته باشد، یعنی اگر ماشینی طراحی شود که مانند انسان آرزو داشته باشد، باور کند و احساس غم و شادی داشته باشد، به آن هوش مصنوعی قوی می‌گویند.

هوش مصنوعی خودآگاهی ندارد

وی با بیان اینکه هوش مصنوعی کنونی آگاهی از خود ندارد، اضافه کرد: همچنین انسان آگاهی بدنی دارد ولی هوش مصنوعی آگاهی بدنی ندارد. اگر قسمتی از بدن انسان صدمه ببیند رنج می‌برد و درد دارد ولی اگر به ربات صدمه بخورد، احساس بدنی ندارد. البته ممکن است ربات طوری طراحی شود که مشخص شود کجای ربات مشکل‌دار شده، ولی خودش آگاهی نسبت به خود ندارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: بیشتر کسانی که در فلسفه هوش مصنوعی کار می‌کنند، اعتقاد چندانی به هوش قوی ندارند و فقط برخی که رویکرد مهندسی دارند، قائل هستند چنین هوشی امکان تحقق دارد. در تقسیم هوش به محدود، ابرهوش و عمومی هم ذکر این مطلب لازم است که هوش محدود نمی‌تواند مسائل ریاضی و فیزیک حل و شطرنج‌بازی کند ولی هوش مصنوعی هم می‌‍‌تواند ترجمه زبانی کند، هم فوتبال و شطرنج بازی کرده و مسائل ریاضی و فیزیک را حل کند. برخی اخیرا در آمریکا مدعی هستند که این نوع هوش، تحقق یافته است.

بررسی امکان پیدایش هوش مصنوعی قومی

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا گفت: ممکن است ماشینی به صورتی طراحی شود که همه کارها را انجام بدهد ولی آگاهی بدنی و حسی ندارد، همچنین ممکن است هوش مصنوعی دقیقی داشته باشیم، ولی همه کارها را نتواند انجام دهد. مثلا انسان آگاهی دارد ولی ممکن است کسی نتواند فوتبال و شطرنج بازی کند؛ بنابراین بین هوش قوی و عمومی فرق وجود دارد. اینها دو مفهوم جدا هستند و نمی‌توان بر اساس وجود هوش مصنوعی عمومی و قوی استدلال کرد.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به ابرهوش مصنوعی تصریح کرد: برخی معتقدند که مثلا تا 2090 ما ابرهوش مصنوعی خواهیم داشت و به جایی می‌رسد که بتواند هوشمندانه‌تر از انسان عمل کرده و هوش انسان را پشت سر بگذارد. به تعبیر فنی، مغز قدرت پردازش موازی را دارد، در مقابل، هوش مصنوعی قدرت پردازش موازی ندارد و تلاش‌هایی شده تا بر اساس کارکرد سیستم عصبی الهاماتی گرفته‌اند تا بتوانند به این مسئله دست یابند و طبیعی است اگر ابرهوش مصنوعی تحقق یابد، باید قدرت پردازش موازی را هم پیدا کند.

رابطه فلسفه صدرایی با هوش مصنوعی

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با اشاره به اینکه آیا ابرهوش مصنوعی و یا هوش مصنوعی قوی امکان تحقق براساس فلسفه صدرایی دارد یا خیر؟ اظهار کرد: در اینجا سه فرض وجود دارد؛ اول اثبات تحقق آن، دوم نفی تحقق و سوم سکوت در برابر آن و اینکه تخصصا از حیطه فلسفه بیرون باشد؛ یک استدلال پیش پا افتاده و تخیلی این است که خیلی از ماجراهای تخیلی، روزی تحقق یافته‌اند، مانند آرزوی پرواز و رفتن به کره ماه و ....؛ الان هم تحقق هوش مصنوعی قوی و ابرهوش جزء تخیلات انسان است ولی روزی محقق خواهد شد.

وی افزود: این استدلال پیش پا افتاده است، زیرا خیلی از تخیلات هم هرگز تحقق نیافتند و امکان آن را ندارند، استدلال دوم برای هوش مصنوعی قوی، یادگیری ماشینی است. مثلا شما چند جمله به ماشین داده‌اید و او آن را ترجمه می‌کند، ولی باز جملات جدیدی را هم که به او بدهیم ترجمه می‌کند، یعنی نوعی هوش و درک دارد.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه از ویژگی‌های مهم هوش مصنوعی این است که در محدوده اطلاعاتی که دارد عمل نمی‌کند، می‌تواند حل مسئله کند و یادگیری ماشینی دارد، اظهار کرد: یعنی ماشین می‌تواند نوعی یادگیری داشته باشد؛ در اینجا من به یک نقد اشاره کنم، یادگیری دو معنا دارد و شاید در این استدلال، بین این دو یادگیری خلط شده است؛ انسان یادگیری کلی و انتزاعی دارد، تطبیق می‌کند و پیامدها را می‌نگرد و امور پایه را مرتب توسعه می‌دهد ولی یادگیری در ماشین به معنای انطباق با شرایط جدید است یعنی ماشین به گونه‌ای طراحی شده که با یکسری شرایط منطبق است و باز می‌تواند با شرایط دیگری هم منطبق باشد.  

ماهیت هوش مصنوعی با رابطه بدن و نفس تفاوت دارد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: استدلال دیگری که مطرح شده براساس نوخواستگی است، یعنی دو عنصر با هم ترکیب شده و عنصر جدیدی با ویژگی‌های جدید ایجاد می‌شود. در مورد هوش مصنوعی هم گفته شده که از مجموعه ابزارهای سازنده هوش مصنوعی و ترکیب آن‌ها هوش بسیار قوی ایجاد می‌شود که قدرت ادراک و خودآگاهی و ... دارد. به نظر می‌آید این استدلال هم تام نباشد؛ اینکه ما در طبیعت نوخواستگی داریم و برخی لایه‌های غیر فیزیکی از لایه‌های فیزیکی پیدا می‌شوند، به معنای آن نیست که هوش مصنوعی هم به هوش مصنوعی قوی تبدیل خواهد شد.

توسعه هوش مصنوعی به حکمت متعالیه مغالطه است

استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: حکمت متعالیه به صورت طبیعی در مورد ماشین بحث نکرده است؛ ما در عالم ماده با سه سیستم مواجه هستیم، اول سیستم‌های طبیعی، دوم سیستم‌های بشری و سوم سیستم‌های مصنوعی. در دو نوع سیستم اول، نوخواستگی وجود دارد ولی در نوع سوم جای بحث وجود دارد و حکمت متعالیه چون به دوره‌ گذشته متعلق است، به سیستم‌های مصنوعی و ماشین و فناوری توجه نکرده است ولی برخی ممکن است برخی مباحث این نوع فلسفه را به هوش مصنوعی توسعه دهند که به نظر بنده یا مغالطه هستند و یا نوعی خلط بحث.

وی با تأکید بر اینکه حکمت متعالیه نمی‌تواند مبتنی بر این باشد که ماشین دارای فکر است، اظهار کرد: برخی با استفاده از از جسمانیت‌الحدوث بودن نفس و روحانیت‌البقاء بودن نفس از منظر صدرا، درصدد بیان این مسئله هستند که بگویند هوش مصنوعی هم به تدریج با وجود جسمانیت‌الحدوث به تدریج امر مجردی در ماشین ایجاد خواهد شد که به نظر بنده این استدلال درست نیست زیرا در نظریه وی، بحث ارتباط نفس با بدن انسان مطرح است و نسبت بدن با ابزارهای دیجیتال یکی نیست.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا بیان کرد: نسبت هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال مانند نسبت نفس انسان با بدن او نیستند لذا نمی‌توان با استفاده از نظریات ملاصدرا، روح برای هوش مصنوعی تعریف کنیم. تعریف ملاصدرا از نفس انسان هم مبتنی بر جسم طبیعی است و نه جسم مصنوعی. بنده قصد ندارم وجود هوش مصنوعی را براساس مبانی حکمت متعالیه رد کنم ولی این نوع استدلالات را غیر مرتبط می‌دانم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: برخی هم حرکت جوهری را دلیلی برای این بحث می‌گیرند که آن هم درست نیست زیرا هر نوع حرکت جوهری هم منجر به پیدایش نفس انسان نیست. ابزارهای دیجیتالی توسط انسان ساخته شده و با تعریف خاص از هوش، هوش مصنوعی هم ایجاد شده است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا بیان کرد: آگاهی به معنایی که در فلسفه ذهن است و در هوش مصنوعی هم به آن توجه شده را نباید با بحث آگاهی در حکمت متعالیه یکسان بگیریم؛ ارتباط میان نفس و بدن در حکمت متعالیه وجود دارد که هم باعث پیچیده شدن قضیه شده و آگاهی بدنی هم بازگشت به همین موضوع دارد. 

استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: هوش مصنوعی نمی‌تواند به این مرتبه برسد که یک وجود منبسطی پیدا شود و مرتبه نازل آن ابزار دیجیتال باشد و در سطح مجرد دیگری هم حضور داشته باشد. نفس، دوگانگی تنزل و استعلا را دارد که اصطلاحا به آن آگاهی منبسط هبه آن گفته می‌شود و سبب شده تا اجزای بدن هم این آگاهی را داشته باشند. این آگاهی خیلی متفاوت با آگاهی در هوش مصنوعی است، هر چند هوش مصنوعی از لحاظ سرعت می‌تواند بر انسان تفوق بیشتری هم داشته باشد ولی به معنای جایگزینی با هوش طبیعی نیست. 

انتهای پیام
captcha