به گزارش خبرنگار ایکنا، «پنل کارگروه شهر اسلامی ـ ایرانی»، از مجموعه پیش همایشهای همایش ملی «انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده»، 23 بهمن ماه به همت پژوهشکده شهید صدر با همکاری دانشگاه علم و صنعت ایران و قطب معماری اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این پنل، عبدالحمید نقرهکار، رئیس قطب علمی معماری اسلامی و عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت ایران در خصوص شهرسازی اسلامی مبتنی بر برنامهریزی ملی اظهار کرد: شعار تحقق تمدن اسلامی را همه ما شنیدیم، اما نکته مهم برای تحقق این شعار که زیربنای تمدن اسلامی هم به شمار میرود، مقوله فرهنگ است. اساساً فرهنگ و تمدن رابطه مستقیمی با هم دارند و تمدنها از ابتدای تاریخ تا به امروز معلول فرهنگ بودند.
نقرهکار افزود: از منظر اسلام، تمامی قوانین بشری یا منحرف و یا ناقص هستند و تنها قوانین الهی است که نقصی درون خود ندارد. باید به این نکته توجه کرد بشر نیز که باید زیربنای تمدن سازی قرار بگیرد، خود موجودی ناقص است لذا تصمیمگیران حکومت اسلامی باید این نقص را موردنظر قرار دهند.
رئیس قطب علمی معماری ـ اسلامی معتقد است که برای تحقق تمدن نوین اسلامی باید مطالعه و درک عمیقی از فرهنگ اسلامی و اصول اجتماعی داشته باشیم و هرگونه اقدام و عمل و برنامهریزی در حوزه اقتصاد و شهرسازی نیاز به شناخت همهجانبه دارد که امیدواریم در هر حوزه مسئولیتی این موضوعات با حرکات جهادی و انقلابی پیگیری شود.
نقرهکار تصریح کرد: نباید مسئولان خلاف این مبانی و مفاهیم فرهنگی و اسلامی تصمیمگیری و برنامهریزی کنند. به کمک خداوند متعال و در محضر اساتید و صاحبنظران و بنا بر دیدگاههای مقام معظم رهبری، مبانی و مفاهیم فرهنگی و اسلامی تدوینشده است که در آینده ارائه خواهد شد.
معماری و شهرسازی وابسته به شرایط محیطی است
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران با بیان این مطلب که اساساً معماری و شهرسازی وابسته به شرایط محیطی است، افزود: با آسیبشناسی وضع موجود متوجه خواهیم شد که در شرایط تاریخی متفاوت بسیاری از مسائل تقدم و تأخر خاص خود را دارند. معماری اسلامی، تنها شامل ساختمانهای مذهبی که مسلمانان برای عبادت و گردهمایی استفاده میکنند، نمیشود؛ این سبک از معماری، فراتر از مساجد و مکانهای مذهبی میرود. گرچه این سبک از مساجد و زیارتگاهها آغاز شده، اما سبک معماری اسلامی بهگونهای است که با معماری پیش از اسلام هر منطقه ترکیب شده و در عین یکسانسازی مسلمانان، حال و هوای بومی منطقه را حفظ میکند. بهطور مثال در کشور ایران، موجب به وجود آمدن معماری اسلامی و ایرانی شده است که در نوع خود بینظیر است.
نقرهکار عنوان کرد: همهجانبه نگری یکی از سبکهای معماری اسلامی است چراکه جزو اولین اصول اسلام نیز به شمار میرود. توجه بهتمامی نیازهای مادی و معنوی افراد در کنار توجه به تابآوری شهر و توجه به نیازها و خواستههای شهروندان یکی از الزامات معماری ایرانی ـ اسلامی است.
رئیس قطب علمی معماری اسلامی گفت: بر همین اساس و مبتنی بر قانون اساسی و راهبردهای امام راحل و مقام معظم رهبری و نظریات رئیسجمهور، هرگونه برنامهریزی در خصوص معماری و شهرسازی باید مبتنی بر توان ملی و ظرفیتهای اسلامی باشد. بر همین اساس، معماری بسیاری از شهرهای بزرگ کشور در راستای اشرافیگری و نامناسب قلمداد میشود که در نهایت منجر به مشکلات و ناهنجاری مادی و معنوی خواهد شد.
نقرهکار افزود: باید تمرکززدایی از شهرهای مصرفگرا صورت پذیرد و مهاجرت معکوسی به سمت مراکز تولیدی داشته باشیم. تمرکز جمعیت و فعالیتهای اقتصادی در مناطق شهری در وهله اول به بروز مسائل و مشکلات اقتصادی نظیر فقر و بیکاری، بالا رفتن قیمت زمین و مسکن و درنتیجه عدم تکافوی مسکن، بالا رفتن هزینههای زندگی و در مراحل بعدی، معضلات اجتماعی و فرهنگی نظیر افزایش میزان ارتکاب جرم و جنایت، بزهکاری، بالا رفتن هزینههای اجتماعی زندگی و مواردی از این قبیل منجر میشود و درنهایت، مسائل و معضلات کالبدی و زیستمحیطی شامل توسعه بیبرنامه و ناموزون شهری، ظهور مناطق فقیرنشین و حاشیهنشین، انواع آلودگیهای زیستمحیطی، ازدحام ترافیکی و نهایتاً شلوغی و ازدحام شهری گریبان گیر شهرها خواهد شد.
به گفته عضو هیئتعلمی دانشگاه علم و صنعت ایران، مهاجرت معکوس در ایران که بهمرور به یک جریان تأثیرگذار بر جامعه روستایی تبدیل میشود، نیازمند بررسی از ابعاد مختلف اسنادی و میدانی است. میان متغیرهای سطح توسعه، شرایط نامساعد شهری، میزان درآمد افراد و تعلقات قومی و بومی ازیکطرف و مهاجرت معکوس از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.
نقرهکار در پایان سخنان خود اظهار کرد: تنها در صورت توجه به مقوله مهاجرت و عدم تمرکززدایی است که میتوانیم شاهد حل مسائل مسکن و شغل و سایر موارد هموطنان باشیم. نباید در کلانشهرهایی مانند تهران تنها به فکر ساختن ساختمانهای بلندمرتبه باشیم بلکه باید به سمت بازسازی بافتهای فرسوده و تمرکز بر روی محله محوری گام برداریم. ایجاد مراکز مسکونی باید بهصورت مستقل و تنها در سهطبقه باشد تا مهاجرتی صورت نگیرد. باید مصوبه بلندمرتبهسازی تهران حذف شود و برنامه کلانی برای آمایش سرزمین در حوزه شهرسازی طراحی شود.
در ادامه حجتالاسلاموالمسلمین عبدالحسین خسروپناه به تبیین تعریفی واحدی از شهر ایرانی ـ اسلامی پرداخت و اظهار کرد: شهر اسلامی ماهیتی است ثابت که در هر مکان و زمان تجلی ویژه خویش را خواهد داشت؛ بهعبارتدیگر شهر اسلامی ماهیتی است بالقوه که میتواند در هر زمان و مکانی با توجه به فناوری و مصالح و دانش و فرهنگی و هنر بومی تفسیر و تجلی خاص خویش را داشته باشد.
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه افزود: محققان همواره بافتهای قدیمی شهرهای مختلف را بررسی میکنند و از این بررسیها اطلاعات مهمی استخراج میکنند. اگر بخواهیم با یک روش میدانی به تحلیل کمی و کیفی شهر ایرانی اسلامی بپردازیم،متوجه خواهیم شد که ویژگی بارز این شهر محلهمحوری است.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است که از گذشته مسجد جایگاه ویژهای در شهرهای ایرانی اسلامی داشته و مرکز و محوریت شهر با مسجد بوده است و بعد از آن تمامی خانهها و بازارها را در اطراف آن میساختند. ناگفته نماند از زمان شکلگیری دارالعلومها و مدارس، این اماکن دور مساجد بنانهاده میشدند.
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه تصریح کرد: حتی پرندگان و حیوانات نیز در معماری ایرانی ـ اسلامی جایگاه ویژهای دارند و توجه به حقوق حیوانات که امروز مدعیان دروغین آزادی از آن دم میزنند، چندین قرن پیش مورد توجه معماری ایرانی و اسلامی بوده است. این معماری، منزلگاه و سکونتگاههایی برای پرندگان و حیوانات تعبیه کرده است که این موجودات میتوانند بهراحتی در آن سکنی گزینند.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی افزود: جامعه ما در دوران معاصر نوعی از معماری را تجربه کرده که حاصل گذر بسیار سریع از جامعه سنتی به مدرن بوده، بهطوریکه نهادینه شدن این شیوه جدید معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روش و توجه خاصی با عوامل معماری خاور دور درآمیخته و بدون برنامهای مدون، سنت و تجدد را رودرروی هم قرار دهد. به همین دلیل است که مانند بسیاری از کشورهای دیگر با مسئله بحران هویت بهعنوان مهمترین چالش مواجه شده است.
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه افزود: در چنین موقعیتی هنر و معماری در بازتعریف هویت جوامع نوین نقش عمدهای را ایفا میکنند. در این شرایط جامعه ما نیاز بهنوعی از معماری دارد که به جای اینکه تقلیدکننده و جاعل گنجینههای دیگران در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و هنری باشد، واقعیت و هویت اصلی خویش را نشان دهد. در این دوران نگاه معماری مدرن و در امتداد آن، معماران دانشگاهی نسل جدید بر روی بناهای جدید از جمله مساجد تأثیرهای فراوانی داشته اند.
این استاد حوزه در ادامه با طرح این سؤال که «آیا میتوان در شرایط کنونی شهر ایرانی و اسلامی داشت؟»، گفت: باید شاخصهای اصیل و اصول لامکان و لازمان برگرفته از دین اسلام و منویات رهبری در این خصوص را در قالب مختصات شهر اسلامی و حکمتهای پنهان و آشکار نهفته در تمدن اسلامی ایرانی در دو حوزه «سبک زندگی» و «شهرسازی و معماری» در شهر زنده نگهداشته و ترویج کنیم؛ در این جهت، دو نوع توسعه یا پیشرفت برای شهر قائل هستیم: یکی توسعه شهروندمحور و دیگری توسعه مدیریت شهریمحور که لازمه دستیابی به شهر ایرانی ـ اسلامی توجه همزمان به هر دو حوزه پیشرفت است.
شهر باید توسعه عرضی داشته باشد نه توسعه ارتفاعی
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه تصریح کرد: در روایاتی از معصومان (ع) آمده است که شهر باید توسعه عرضی داشته باشد نه توسعه ارتفاعی؛ اما آنچه در تهران و شهرهای دیگر افتاده، خلاف این موضوع است. ما وقتی از شهر ایرانی و اسلامی سخن میگوییم، باید بر مبانی ارزش شناختی ایرانی ـ اسلامی باشد.
این استاد حوزه با طرح این سؤال که چگونه مبانی حکمی و فلسفی در معماری شهر ایرانی و اسلامی تأثیرگذار است؟، اظهار کرد: در مجموعه مقالات موجود وقتی شهر ایرانی ـ اسلامی را تشریح کردند، مفهوم آن را با معیشت و امنیت و سلامت گره زدند. حال باید پرسید که نظام شهرسازی چه هویتی دارد و نسبت ما شهرسازی مدرن چیست؟ همه این مباحث به ما کمک میکند تا بتوانیم به پاسخ مناسبتری برای طرح پرسش اولیه دست پیدا کنیم، اما سؤال اصلی این است با این همه پژوهش و دانشکدههای معماری و شهرسازی هنوز به معماری ایرانی و اسلامی در شهرها نرسیدیم. وقتی علت این ماجرا را پیگیری میکنیم، متوجه میشویم که ۶۰ درصد گرایش جوانان در این دانشگاهها به معماری است و تنها ۴۰ درصد از دانشجویان به سایر رشتههای هنری روی خوشنشان دادند.
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه افزود: نباید این نکته را فراموش کرد که ما دانشمندان خوبی در حوزه معماری و شهرسازی داریم که در عرصههای حکمت و معارف شهر ایرانی و اسلامی صاحبنظر هستند؛ اما تنها مشکل ما این است که شاهد فقدان حکمرانی شهر ایرانی ـ اسلامی هستیم. حکمرانی سه رکن دارد: اول سیاستگذاری، دوم تنظیمگری و سوم خدمات عمومی.
وی در ادامه بیان کرد: اساساً حکمرانی اسلامی باید مبتنی بر حکمت و معرفت باشد و در زمینه شهرسازی نیز باید معرفت و دانش شهر ایرانی ـ اسلامی داشته باشیم؛ اما این حکمت و معرفت به دنبال چیست؟ به دنبال معماری و شهرسازی اسلامی است که بر مبنای توصیه اخلاقی شکلگرفته، درصورتیکه نباید اینگونه باشد. نیاز است سیاستهای شهرسازی ایرانی ـ اسلامی داشته باشیم.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با طرح این سؤال که آیا شورای عالی شهر ایرانی اسلامی داریم که در آن شورا به سیاستگذاری در این زمینه بپردازیم و سیاستها را بر اساس حکمت و معرفت دستهبندی کند، افزود: آیا ما چنین تنظیم گری در شهر ایرانی ـ اسلامی داریم که مقررات در آن نوشته شود و بر اساس گفتمانسازی اجرای مقررات و ارزیابی صورت گیرد؟ آیا در فیلمهای سینمایی گفتمان سازی برای شهر ایرانی ـ اسلامی وجود دارد؟؛ اینگونه نیست و برای مثال، در خیلی از این فیلمها مناطق سنتی را کثیف نشان میدهند و مناطق ثروتمندنشین را تمیز.
حجتالاسلاموالمسلمین خسروپناه در پایان اظهار کرد: مشکل ما چیست که چنین همایشی برگزار کردیم؟ آیا ما در حکمت معماری مشکل داریم؟ خیر. آیا در مبانی هستیشناسی و دینشناسی مشکلداریم؟ پاسخ اینها روشن است. در گام دوم انقلاب باید به سمت حکمرانی دینی و اسلامی حرکت کنیم. شرط لازم تمدنسازی، حکمرانی است. البته اگر حکومت اسلامی داشته باشیم، میتوانیم به تمدن سازی برسیم، اما ممکن است که حکومت اسلامی داشته باشیم، اما مسئولان دغدغهمند نداشته باشیم.
انتهای پیام