غلامرضا کحلکی، پژوهشگر و کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با ایکنا، درباره مفهوم واقعی شعار «نه شرقی نه غربی» به منزله یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی و دستاوردهای داخلی آن گفت: در ارزیابی این سیاست ابتدا باید دیدگاه «وابستگی» و «وابستگی متقابل» را بررسی کرد و فهمید این دو در عرصه روابط بینالملل چه تأثیری بر سیاستهای یک کشور دارد. وابستگی ماهیت عرصه بینالملل است و وابستگی متقابل کشورها به یکدیگر امری اجتنابناپذیر است اما این وابستگی مبنا، سطح و میزانی دارد.
وی افزود: وابستگی متقابل زمانی میتواند برای طرفین تأثیر مثبت داشته باشد که دو سوی این وابستگی منافع متقابل کسب کنند. به عبارتی اینگونه نباشد که یک طرف به دنبال بازی برد و طرف دیگر به دنبال بازی باخت باشد. انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری برای این بود که بازتعریفی از این وابستگی متقابل ارائه دهد.
کحلکی اظهار کرد: انقلاب اسلامی عزت و برابری در روابط با کشورها، مشخص بودن سهم طرفها و یکسویه نبودن روابط را در عرصه بینالمللی شکل داد. از این منظر «نه شرقی نه غربی» استراتژی حضرت امام(ره) در فضای انقلاب اسلامی و آغازگر یک تحول جدید عظیم بود که اتفاقا شرایط آن زمان هم آن را میطلبید.
این کارشناس روابط بینالملل بیان کرد: در آن دوره که نظام دوقطبی در جهان حاکم بود اگر جمهوری اسلامی به هر یک از این دو قطب متمایل میشد دچار وابستگی مطلق میشد و بعید به نظر میرسید انقلاب اسلامی تا امروز میتوانست دوام پیدا کند و با قدرت روی پای خودش بایستد. این نوع نگاه به عرصه داخلی و نشر آن در عرصه جهانی به بازتولید قدرت در سطح ملی منتج شد و مردم احساس هویت مستقل میکنند و سیاست داخلی برپایه این هویت مستقل شکل میگیرد و نه یک دولت ـ ملت، بلکه دولت ـ ملت منسجم برمبنای خودباوری مرکزگرا و هویت مشترک قوی پیریزی میشود.
کحلکی درباره چرایی مقبولیت تداوم شعار «نه شرقی نه غربی» پس از دوران فروپاشی نظام دوقطبی گفت: وابستگی متقابل مبنای «نه شرقی نه غربی» است. «نه شرقی نه غربی» به معنای عدم وابستگی تام و تمام به هیچ یک از قدرتها و کنشگران عرصه بینالملل اعم از شرقی و غربی یا هرجای دیگر است اما از طرف دیگر اگر به معنای ارتباط با سایر کشورهای مستقل دنیا باشد، جمهوری اسلامی نشان داده همواره از این ارتباطات مستقل استقبال کرده و به سمت آن حرکت میکند، به شرط اینکه طرف مقابل نیز قاعده بازی را بفهمد و درک کند و به دنبال ارتباط و وابستگی متقابل باشد.
وی بیان کرد: غربیها و به ویژه آمریکاییها مطرح میکنند که «تکهژمون» هستند و میخواهند این هژمون بودن را در سطح بینالملل حفظ میکنند و برای این هم برنامهریزی دارند. برای نمونه آنها در بعضی جاها سواری مجانی میدهند به این معنا که یک سری امتیازات به طرف مقابل میدهند که این امتیازات، حسابشده با هدف وابستهسازی طرف مقابل است. در مقابل جمهوری اسلامی هیچگاه اینگونه عمل نمیکند و حتی روابط ایران با حماس و حزبالله برای وابسته کردن آنها به ایران نیست بلکه ایران به دنبال ارتباط متقابل با سطوح تعیینشده است.
کحلکی اظهار کرد: به عبارتی ارتباطات ایران با سایر کشورها یا برای حمایت از ملتهای ستمدیده یا برای تقویت یک جبهه خاص برای مقاومت در مقابل جبهه ظلم و یا روابط متعارف بینالمللی با هدف کسب منافع متقابل است و لذا سطوح روابط از نظر جمهوری اسلامی تعاریف مشخصی دارد.
کحلکی درباره تعمیق و گسترش جبهه مقاومت به منزله دستاورد خارجی شعار «نه شرقی نه غربی» و قدرت الهامبخشی آن برای سایر ملتها گفت: بحث مقاومت و عنصر خودباوری و اتکای به خود براثر پیروزی انقلاب اسلامی باعث شده دیگران هم به این نتیجه برسند که میتوانند هویت مستقل در عرصه بینالملل داشته باشند. در دوره نظام دوقطبی کشورها یا باید به بلوک شرق وابسته بودند یا بلوک غرب، اما «نه شرقی نه غربی» این را رد کرده و محصول این رویکرد تولد جنبشهایی است که خودباوری را در عرصه بینالمللی امکانپذیر میدانند.
این کارشناس روابط بینالملل در پایان تصریح کرد: وقتی این خودباوری و هویت مستقل شکل بگیرد مبنای وابستگی متقابل به درستی تنظیم شده و نوعی موازنه مثبت برقرار میشود، در حالی که در وضعیت وابستگی یکسویه موازنه به صورت منفی است. لذا سیاست «نه شرقی نه غربی» توانسته موازنه مثبت و متعادلی را برپایه وابستگی متقابل شکل دهد و گسترش محور مقاومت و توسعه آن در سایر کشورها یکی از آثار مهم و بنیانی این راهبرد ضد سلطه است.
انتهای پیام