به گزارش ایکنا، بدون تردید حضرت زهرا(س) برترین زن در عالم هستی است و در فضیلت ایشان همین بس که آیاتی از قرآن کریم به صورت غیرمستقیم و مستقیم درباره وجود مقدس آن بانوی گرامی است. عزاداری برای مصیبتهای وارده به آن حضرت(س)، با هدف ابراز ارادت و تجدید عهد با منش و روش ایشان است که قطعا برکات فراوان دنیوی و اخروی دارد، به همین دلیل در سنت و فرهنگ ایرانیان به مناسبت رحلت ایشان مراسم عزا در نقاط مختلف کشور برپا میشود که بسیار پسندیده است ولی گاهی شاهد مناسکگرایی بیش از حد و افراطی در این زمینه هستیم.
این موضوع را با حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ذاکری، مسئول سابق پژوهشکده سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نویسنده کتاب 6 جلدی سیره معصومان(س) به بحث گذاشتهایم که ماحصل آن را میخوانید.
در مورد روز شهادت حضرت زهرا(س)، اختلاف نظر وجود دارد و برخی ریشه این اختلاف را در نگارش تاریخ عنوان کردهاند، برخی 75 روز و برخی 95 روز بعد از وفات پیامبر(ص) را به عنوان تاریخ وفات آن حضرت ذکر کردهاند و علت هم در شباهتی است که بین کلمات «خمس و سبعین» و «خمس و تسعین» در زبان کوفی قدیم وجود داشته، است زیرا در آن دوره نقطهگذاری روی و زیر کلمات مرسوم نبود و تشخیص آن دشوار بود. البته اهل سنت تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) را هم به عنوان روز شهادت آن حضرت بیان کردهاند.
چون گزارشات معتبری در خصوص این مسئله از سوی علمای شیعه وجود دارد. طبیعتا علمای بعد هم آن را روایت کردهاند؛ ضمن اینکه در این گزارشات با توجه به ماجرای زندگانی و شهادت آن حضرت، روایات شیعی قابل اعتمادتر هستند و البته برخی روایات هم از شهرت بیشتری برخوردارند؛ به عنوان مثال یکی از محققان به بنده میگفت من کتابی نوشتم و گزارشات تاریخی در مورد فردی که امام حسین(ع) را به شهادت رسانده بررسی کردم، بنده دنبال روشن شدن این موضوع بودم که آیا سنان سر مبارک امام حسین(ع) را بریده یا شمر بن ذی الجوشن و به این نتیجه رسیدم که سنان بن انس، بوده است نه شمر ولی الان همه شمر را قاتل امام(ع) میدانیم چون شیخ مفید گزارش شمر را تایید کرده است.
عزاداری و شادی برای اهل بیت(ع) یک مبنای کلی دارد و آن روایتی است که فرموده شیعیان باید در ایام حزن ما محزون و در ایام فرح و شادی ما شاد باشند؛ در بحث عزاداری هم در مورد امام حسین(ع) روایاتی داریم که ائمه(ع) شعرایی را دعوت کرده و جلسه تشکیل میدادند تا پیام عاشورا زنده بماند و حتی اینکه صدای گریه در این مجالس بلند بود. در مورد حمزه(ع) و شهدای بعد از جنگ احد هم خبرهایی در تاریخ وجود دارد که پیامبر(ص) وقتی دیدند مردم برای شهدای خود که 70 تن آن هم عمدتا از حافظان قرآن بودند، میگریند فرمودند که کسی نیست برای حمزه گریه کند و زنان مدینه با شنیدن این فرمایش برای او عزاداری کردند. یا وقتی حضرت جعفر طیار به شهادت رسید، پیامبر(ص) دستور دادند چون خانواده ایشان مصیبتزده هستند سه روز برای آنان غذا برده شود که دقیقا عکس رفتاری است که امروز ما در مصیبتها داریم.
در مورد دو دهه عزاداری هم باید گفت که مسئله عرفی است؛ آنچه در تاریخ هم وجود دارد این است که کلیت عزاداری برای بزرگان تایید شده است. در گذشته یک دهه عزاداری گرفته میشد ولی به تدریج افزایش یافته است. هدف، بزرگداشت یاد و تبیین فضائل و حوادثی است که در زندگی آن حضرت پیش آمده است. طبیعتا اگر این مجالس بیش از حد شود ممکن است باعث دورشدن از هدف و عدم استقبال شود، هدف نهایی از برپایی مجالس عزاداری، ترویج سیره و سنت آن حضرات است و در افراط و تفریطها این اهداف دچار خدشه میشود بنابراین باید احتیاط و دقت لازم را مبذول کنیم و بدانیم هر چیزی وقتی در جای خود و به اندازه باشد مطلوب است وگرنه لوث خواهد شد.
کسی که اخیرا این سخنان نادرست را گفته است، زمانی آن را بیان کرده که هنوز ایام فاطمیه شروع نشده است مگر اینکه بگوییم مخصوصا با اهدافی این زمان را برای بیان این مطالب انتخاب کرده است ولی به نظر من مبنا و معیار ما باید سنت و سیره حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) باشد؛ آن بزرگواران تلاش کردند ضمن اعتراض به مسائل دوره خویش، مصالح اسلام را حفظ کنند، امام علی(ع) فرمودند من باید صبر کنم چون در غیر این صورت دیگر نام پیامبر(ص) هم در اذان شنیده نخواهد شد.
عزاداریهای ما باید طوری باشد که موجب تفرقه نشود، حضرت زهرا(س) مورد احترام اکثریت اهل سنت هستند گرچه ما در عنوان شهادت و وفات اختلاف داریم؛ حتی برخی از علمای اهل سنت کتبی در تبیین فضائل آن حضرت و حسنین(ع) نوشتهاند و روایات آن را از صحاح سته خودشان برگزیدهاند. ما باید عزاداری را طوری برگزار کنیم که تا جای ممکن تفرقهانگیز نباشد بلکه به وحدت و تقریب بیشتر منجر شود.
انتهای پیام