به گزارش ایکنا؛ کریم فیضی، پژوهشگر و نویسنده کتاب «زندگی و بس» در یادداشتی که به انگیزه روز خبرنگار نگاشته و در اختیار ایکنا قرار داده است به نکات جالبی در این کاوش، کوشش و عشق انسانی به موضوعی چون خبر و مخابره پرداخته است؛ متن این یادداشت را با هم میخوانیم:
با هر محاسبهای که حساب کنیم خبرنگاری و متفرعات آن از فروعات کاوش و جستوجوست. از این رو، تا در نهاد کسی عشقی از نوع عشق به جستوجوگری و میل عمیق به کاوشگری نباشد، منطقاً سر از وادی خبر و خبرنگاری اصیل درنمیآورد.
بنابر آنچه گفتیم خبرنگاری در اصل پیشه نیست، نوعی از ریشه است که به عشق منتهی میشود، عشق به کاویدن واقعیتهای نرم و سخت و «هستها» و «بایدها» و نگاشتن مستمر و بی پایان درباره هستها به امید منتهی شدنشان به بایدها. بایدهایی که به هر دلیلی محقق نشده ماندهاند اما باید محقق شوند؛ بایدهای بایدی، بایدهای بازمانده و بایدهای بایددار.
کار خبرنگار غلطاندن هستها به سمت بایدهاست و این کاری سترگ و بس خطیر است. ناگفته پیداست که چنین کار خطیری چه میزان شوق و چه اندازه همت و چه پایه از زحمت و جدیت خستگیناپذیر میطلبد.
پرسش اصلی و فرعی این ماجرا این است که آیا بدون رگههایی از عشق بی پایان میتوان قدم در این وادی نهاد و در پهنای آن گام برداشت؟ پاسخ آشکارا منفی است چون به فرض هم در ظاهر چنین باشد و شخصی بی شوق و بی عشق، از روی صدفه و اتفاق وارد این وادی شود، کارش از حد خاصی عبور نمیکند و به مرحله توفیق و موفقیت نزدیک نمیشود. از این رو آنان که در این وادی خوش درخشیدهاند، به پاس شوق و عشق و به میزان عشق سرشارشان توفیق یافتهاند نه به میزان حضورشان و نه به میزان سابقهشان. میزان توفیق را در این ساحت تنها عشق و شوق و خلاقیت و توانمندی برآمده از ذات عشق و شوق نمایان میکند نه چیزی دیگر و آنان که عاشقانه در این وادی حضور ندارند، کارشان از هزار فرسخی پیداست، درست مثل آنانکه که عاشقانه در این وادی حاضرند. از جنس کلمات و از رنگ واژهها و از نبض جملات و از زنگ تعابیر هر خبری میتوان میزان عشق و شوق نهفته و ننهفته در آن را حدس زد.
این سخن در باب تمام ساحتهای خبرنگاری صادق است از گزارشگری و یادداشتنگاری و نقد و تحلیلنویسی تا گفتوگوهای عمیق از یکسو و از کپی - پیستهای بیتنوع تا یادداشتهای دنبالهدار پرتهوع خستهحال از سوی دیگر.
کوتاه سخن اینکه: کار خبر در اصطلاحی خودمانی «کلکبردار» نیست. با نبود عشق و خلاقیتهای بایسته، در لایههای کلام و لابلای سخن خدشه میافتد و سطرها فریاد برمیدارند که این مطلب - خبر باشد یا تحلیل و یادداشت - از بیعشقی و عادی و عادتی بودن رنج میبرد. عکس سخن نیز صادق است، آنجا که به پاس بهرهوری از شوق عظیم و عشق بی پایان، سطرسطر نوشته آکنده از نبض و التهاب و هیجان و امید و شور و جان و پویایی میشود و این حکایت اول و آخر خبرنگاری و خبرنویسی است. آنجا که ذوق و خلاقیت، ساده ترین خبرها را به بلمی از امید و جشنوارهای از شوق و ذوق و هنر و هنرمندی تبدیل میکند و آنجا که نبود ذوق و خلاقیت لازم، هر مطلبی را به سنگوارهای از تیرگی و تاریکی و پر کردن صفحه و ستون مبدل میکند؛ همان حکایت قدیمی و دردناک که سالهاست چونان شبح بر سر خبرنگاری ناب و اصیل سنگینی میکند. در یک جمله می توانیم بگوییم: تفاوت، تفاوت هنر و ضد هنر است.
کار خبر در اصطلاحی خودمانی «کلکبردار» نیست. با نبود عشق و خلاقیتهای بایسته، در لایههای کلام و لابلای سخن خدشه میافتد و سطرها فریاد برمیدارند که این مطلب - خبر باشد یا تحلیل و یادداشت - از بیعشقی و عادی و عادتی بودن رنج میبرد.
باری، واژه «خبر» که در اصل به معنای کاوش در خاک برای جستوجوی آب و یافتن نشانهای از وجود آب است، با تمام قوت مصداق تام خبرنگاری شوقمندانه و عاشقانه در روزگار ماست. در همین راستا، واژه «خبیر» به کسی اطلاق میشود که با نظاره بر خاک یا کندن بخشهایی از زمین سخت یا نرم درمییابد آیا آبی وجود دارد و اگر آری، در چه عمقی از خاک جا خوش کرده است؟ از این رو در فرهنگ عربی و به طور خاص در قاموس قرآن، خبر به معنای آنچه در فارسی از واژه فهم میشود، استعمال نمیگردد و به جای آن لغاتی دیگر از نوع «نباء» به کار میرود.
نباء در اصل به معنای پیام یا کلام عمیق است. به همین دلیل به پیامبرانی که پیامهای خدا را به مردمان میرسانند «نبی» گفته میشود. پس «انباء» - بدون هیچ قیدی - در فرهنگ عربی و قرآنی تا حدودی با معنای اخبار در زبان و استعمال امروز فارسی مطابقت دارد. توجه به این نکته ضروری است که کلمه نباء در فرهنگ قرآنی به هر خبری اطلاق نمیشود، بلکه به آن دسته از اخبار گفته میشود که از درجه و رتبه اهمیت بالایی برخوردارند و درجهای از عظمت و اتقان در آنها لحاظ شده است یا می تواند لحاظ شود و این مهم با صحت خبری و صحت مخبری محقق می شود که عالمان علم اصول در مباحث مربوط به خبر واحد و حجیت و عدم حجیتش در باب آن داد سخن داده اند.
کوتاه سخن اینکه: خبرنگاران کاوندگان خاکها در جستوجوی آبهایند. هر خبر و هر یادداشت و هر گزارش و هر مصاحبه و گفتوگویی که واجد استانداردهای حرفهای و رگههایی از جسارت و نوآوری و خلاقیت و بداعت و تا حدودی ساختارشکنی باشد، در اصل آبی است که از کاویدن خاکها حاصل شده است. کاوندگان خاک در جستوجوی آبها و آبهای آزاد را گرامی بداریم و کارشان را ارج نهیم.
انتهای پیام