به گزارش ایکنا، حشمتالله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 18 تیر، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخشهایی از نهجالبلاغه پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
بحث در مورد دو فضیلت بزرگ برای جامعه و نظام مدیریتی کشور از نگاه امام علی(ع) است که امام(ع) در تبیین وظایف حکومت و حاکم این دو را در یک جایگاه تخصیصی مورد توجه قرار دادند؛ یکی عدل است، آن هم با واژه استقامت عدل و یکی هم مودت و انسجام ملی در میان مردم. این خیلی موضوع مهمی است؛ یعنی ایجاد مودت در میان مردم، محوریترین وظیفه دولتهاست و هر دولت و عامل حکومتی در ردههای مختلف، با هر توجیهی، اگر بخواهد به دنبال تکدر خاطر مردم باشد از مفهوم مدیریت دینی و اسلامی نابرخوردار است.
مردم نباید غصهدار و اذیت بشوند. در کلام امیرالمومنین(ع) استقامت عدل یک مفهوم وسیعتری از اقامه عدل دارد. اقامه عدل با تشکیل عدلیه و با تشکیلات مربوط به همین نظام قضایی شکل پیدا میکند که تظلمخواهی صورت میگیرد و خیلی هم خوب است، اما استقامت عدل یعنی حکومت، بذر عدالت را در سرزمین اسلامی و قلوب مردم بکارد و بعد میل به عدالت و عدالتطلبی در همه زمینهها رشد متوازن داشته باشد. اینجا عدالت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... را شامل میشود و وقتی جانمایه نظام مدیریتی کشور عدالت شود و مردم این عدالت را باور داشته باشند، وضعیت متفاوت خواهد شد.
اینجا دو نکته وجود دارد؛ یکی خود عدالت است و یکی هم قابل فهم کردن عدالت برای جامعه است؛ چون اگر مردم عدالت را باور نداشته باشند، ممکن است رفتارهای عادلانه را نیز ناپسند بدانند و نسبت به احکام عدلیه نیز مقاومت نشان دهند. این استقامت عدل یعنی مردم باور کنند و مسئولین نیز قامت عدالت را به دلیل مسائل خویشاوندی و ... نشکنند. علامت اینکه این عدل تبدیل به باور عمومی شده این است که قلوب مردم با مودت همراه میشود و مردم با یکدیگر مودت عملی پیدا میکنند. وقتی مودت عملی در جامعه حاکم شد، زمینههای کار با نشاط و درست در جهت اقامه عدل برای زمامداران بهتر فراهم میشود و این انسجام به عدل کمک میکند و آن عدل مولد انسجام است.
اگر بزنگاهی برای دولت به وجود آید و این مودت بین مردم و دولت وجود داشته باشد مردم، این بار را از روی دوش دولت برمیدارند. دولتها به خودی خود نمیتوانند موانع سنگین را برطرف کنند و مهمات باید با حضور مردم کفایت شود و این باور دو طرفه با استقامت عدل و مودت در بین رعیت، حریت را در جامعه به وجود میآورد و جامعه عزت پیدا میکند و وقتی چنین شد و اعتماد به مدیران نظام اسلامی پیدا شد، با آدرسهای غلط دچار انحراف در فهم نمیشوند.
بدینمعنا که معاویه دیگر نمیتواند بیاید و ناهنجاریها و غیرارزشها را به خورد مردم جامعه بدهد و مردم عمل خلاف دین را نشانه وقاحت میدانند. خیلی اوقات رفتار مردم در مورد رهنمودهای عوامل متنوع دولتها از سر بیاعتمادی و لجاجت است، نه از سر بیاعتقادی به نظام دینی. مشکل اینجاست که اعتماد لکهدار شده است و دلیلش این است که نشانههای عدل در حوزههای مختلف قابل اندازهگیری نیست؛ یعنی در خیابان راه میرود و میبیند دولت یا نظام قانونی کشور، او را به یک پرهیز اخلاقی دعوت میکند، ولی وقتی میبیند یک آدم حکومتی، محکمترین هنجارهای دینی را به بازی میگیرد و به زمینخواری و ... مشغول میشود، این فرد نزد خود بررسی میکند و میگوید منکری که من انجام میدهم زشت است یا قبیحی که او مرتکب شده؟
مجرم خوشرابطه و سوار بر ضابطهها، امر خود را توجیه میکند و تخلف خود را به اعتبار دسترسی داشتن به مواضع قدرت تحکیم یافته میبیند، کسی هم دستش به او نمیرسد، اما اثر وقاحت او در حوزه اخلاق اجتماعی ظهور و بروز پیدا میکند. ممکن است امنیت برایش به وجود آید، اما جامعه، ارزشهای او را به رسمیت نمیشناسد و وقتی این طور شد، جامعه دچار گناه میشود و عملی را انجام میدهد که دشمن میخواهد، به این دلیل که مقابله کردن و برخورد کردن را از زبان دشمن بهتر میپسندد تا خیرخواهی دوست؛ این خطرِ ناعادلانه رفتار کردن مسئولین است. اما اگر جامعه بر پایه استقامت عدل در همه حوزهها و همچنین مودت مردم با یکدیگر منسجم شود، دیگر یک نفر، نفر نیست، بلکه یک امت است.
سوده یکی از شیعیان ممتاز امام علی(ع) بود و در تمام زندگی خود نیز سیمای تابناک یک بانوی مسلمان را به نمایش گذاشت و در میدان، یک رهبر نهضت مقاومتی بود. عملکرد او طوری بود که معاویه متوجه حضور موثر او شده بود. گاهی اوقات وقتی ما وارد آوردگاههای صدر اسلام میشویم تصور میکنیم به یکدیگر سنگ میزدند، اما اینطور نیست و مسائل ایمنی و امنیتی رعایت میشد. خیمه معاویه، خیمه فرماندهی بود و اگر هم خودش سوده را ندیده باشد، گزارشهایی به او رسیده که فلان بانو در سپاه علی(ع) این اثر وضعی را دارد و این اثر به قدری مهم بود که معاویه کینه سوده را به دل گرفت. یکی از حرفهایی که از معاویه باقی مانده این است که گفت؛ بگذارید تا روزگار بگذر و اگر روزی بسط یدی برای من فراهم شد او را مجازات میکنم. این فرصت در اختیار او قرار گرفت و دلیلش این بود که انسجام مردم شکست و وقتی مردم زیربار نظام سلطه شام رفتند، انسجامشان شکست و نگاه به بیرون، جانمایه زندگی آنها شد.
پس از شهادت امام علی(ع) و مظلومیت امام حسن(ع)، معاویه تشکیل حکومت داد و بسر بن ارطاه را برای حکومت همدان فرستاد و او نیز شخصیت عجیبی بود و آینه تمام قدی از اربابش محسوب میشد و هر مکری که تصور کنید از این مرد ساخته بود. نوع مدیریت او بر مردم طوری شد که سوده لاجرم به طرف شام حرکت کرد که از او شکایت کند که این نشان میدهد او یک زن دارای تکلیف و تشخیص است. مردان زیادی هم در شهرشان بودند اما یک مرد واقعی بود و آن هم سوده بود؛ چون نر و ماده بودن نشانه مردی و غیرمردی نیست و مردی یک صفت است و در کربلا نیز زینب(س) مرد بود.
سوده آمد و وقتی وارد شام شد، به معاویه خبر دادند. معاویه خوشحال شد؛ چون زمان مجازات کردن سوده در اختیار او قرار گرفته بود. سوده هویت فرهنگی و سیاسی یک جامعه علوی است. وارد جلسه شد و با رشادت، جنایتهای بسر را مطرح کرد. قرار بود سوده تخریب شود و یکی از شیوههای رفتاری بنیامیه این بود که همیشه به آدمهای خود نگاه مثبت داشتند و اگر عکسش هم ثابت میشد، برخوردی نمیکردند. بنابراین از تخلف حمایت میکردند و این سبک حکمرانی معاویه بود. لذا وقتی سوده بیاناتش را مطرح کرد، معاویه تبسمی کرد و گفت روز صفین را به خاطر داری؟ سوده گفت بله، خیلی خوب به خاطر دارم. معاویه گفت حالا که روزگار تو را به من رسانده جا دارد تو را بر شتر برهنه سوار کنم و به همدان بفرستم تا پسر ارطاه با روش خودش تو را مجازات کند؟ همیشه انسانهایی که شخصیت ثابت دارند نگاهشان نگاه ارتفاعی است؛ یعنی از موضع ذلیل نگاه نمیکنند. سوده نگاهی کرد و با معاویه حرف نزد و گفت درود بر پیکری که وقتی دفن شد عدالت هم با او دفن شد. درود خدا بر کسی که با حق مقرون بود و حق با او معنا پیدا میکرد.
در مجلس ظلم، سوده تبلور علی(ع) است و این عبارتها فقط از خانه توحیدی علی(ع) بیرون میآید و برای بزرگان است. وقتی این عبارتها را با این رشادت مطرح میکرد، شخصیت معاویه خفیف میشد، بهت او را فراگرفت و پرسید اینها را در مورد چه کسی میگویی؟ گفت مصداق حرف من علی بن ابی طالب است. بنابراین خروجی تربیت علوی اینچنین است.
انتهای پیام