مقصران؛ همان‌هایی که به جای استعفا تسلیت می‌گویند
کد خبر: 3979999
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۹
یادداشت/

مقصران؛ همان‌هایی که به جای استعفا تسلیت می‌گویند

دو خبرنگار و پنج سرباز معلم بی‌گناه کشته شدند اما وجدان هیچ مسئولی ذره‌ای احساس گناه و تقصیر نکرد چه برسد به استعفا؛ همان‌هایی که پیام‌های مکرر تسلیت فرستادند و حاضر نشدند پست‌ و مقامشان را با وجود اینکه عمر کوتاهی که از آن باقی مانده است را به دلیل اشتباهشان رها کنند.

مقصران مشخصند همانهایی که به جای استعفا تسلیت می‌گویندبه گزارش ایکنا، سازمان محیط زیست پس از کشته شدن دو خبرنگار و زخمی شدن 21 خبرنگار دیگر  کشور، اطلاعیه‌ای صادر و جزئیات این سفر را اعلام کرد. در بخش‌هایی از این اطلاعیه آمده است: «با دعوت ستاد احیای دریاچه ارومیه تور رسانه‌ای برای بازدید از پروژه‌های عمرانی این ستاد آغاز شد. گروه اعزامی از تهران پس از رسیدن به ارومیه با اتوبوس تهیه شده توسط اداره‌کل محیط زیست استان آذربایجان غربی برای بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر اعزام شدند. ظهر امروز (چهارشنبه دوم تیرماه) خبرنگاران از طریق لوکوموتیو وارد تونل شدند و پس از بازدید از  تونل زاب حوالی ساعت شش بعدازظهر برای استراحت و صرف ناهار به محل سد کانی‌سیب مراجعت می‌کنند که متأسفانه اتوبوس حامل خبرنگاران و تیم اعزامی بر اثر نقص فنی واژگون می‌شود».

گرچه قرار است امروز یا فردا گزارش نهایی بررسی سانحه از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام شود، اما گفته شده که راننده مقصر بوده و اکنون در بازداشت به سر می‌برد و نقص فنی و نامناسب بودن اتوبوس و نیز حرکت اتوبوس از جاده ناامن که مناسب تردد اتوبوس نبوده، از دلایل این تصادف است.

شاهدان عینی نیز اعلام کرده‌اند راننده بین افتادن اتوبوس به دره یا زدن آن به کوه، تصادف با کوه را انتخاب کرده و اتوبوس ترمز نداشته است، البته اتوبوس کمربند ایمنی ایمن هم نداشته است!

براساس آنچه تاکنون مورد تأیید است، مقصران اصلی کاملاً روشن هستند و همانطور که در اطلاعیه سازمان محیط زیست آمده، سازمان محیط زیست (که بخش زیرمجموعه آن یعنی اداره‌کل محیط زیست استان آذربایجان غربی اتوبوس را تهیه کرده بود) و ستاد احیای دریاچه ارومیه که برنامه‌ریز این تور خبرنگاری بود عامل اصلی بروز این فاجعه هستند. دو بخشی که تاکنون هیچ یک از مسئولان آن عذرخواهی نکرده‌اند، چراکه عذرخواهی به معنای پذیرش اشتباه است و آنها همچنان معتقدند اشتباه نکرده‌اند! انتظار استعفا نیز از مسئولانی که معتقدند اشتباهی از آنها سر نزده توقع به جایی نیست، حتی وقتی فقط کمتر از دو ماه از تصدی پست و مقامشان باقی مانده است. در نهایت نیز همه در تلاشند راننده را مقصر جلوه دهند اما آیا راننده و اتوبوس از سوی سازمان محیط زیست استخدام نشده بود؟

ستاد احیای دریاچه ارومیه با بودجه هنگفت در حال احیای این دریاچه است. نبود بودجه کافی برای در اختیار گرفتن اتوبوس مناسب نیز از آن مطالب عجیبی بوده که در این میان مطرح شده است. همینجا یک پرسش اساسی و سرنوشت ساز مطرح می‌شود؛‌ کرایه یک اتوبوس سالم که از همراهی ترمز بهره‌مند باشد، چقدر هزینه دارد؟ آیا به اندازه یک صبحانه یا ناهار کاری یا سفرهای گروهی مسئولان محیط زیست؟ اگر بودجه این ستاد تا این حد کم است چگونه می‌خواهد جلوی یک فاجعه بزرگ زیست محیطی را بگیرد و نگین ایران را نجات دهد؟

البته بودجه همیشه برای آنها که واقعاً کار می‌کنند مثلاً محیط‌بانان محیط زیست هم کم است؛ خیلی کم، نه تنها بودجه برای این فعالان واقعی محیط زیست کم است بلکه پس از کشته شدن به دست شکارچیان هم کسی نگران خانواده آنها نمی‌شود.

در این اتفاق و البته فاجعه کشته شدن پنج سرباز معلم همه آنهایی که بیت‌المال مملکت را اختلاس کرده‌اند، دزدیده‌اند، هدر داده‌اند، هرز داده‌اند و البته جان انسان‌ها را در آخرین اولویت خود قرار داده‌اند؛ مقصرند.

تحلیل‌های متعددی سال‌هاست در خصوص چرایی کیفیت نامناسب اتوبوس‌ها مطرح می‌شود، این تحلیل‌ها وقتی فجایعی مثل تصادف اتوبوس در داخل دانشگاه آزاد منجر به کشته شدن دانشجویان می‌شود یا وقتی آمار فاجعه‌بار تصادفات جاده‌ای اعلام می‌شود، بیشتر مطرح می‌شود اما باز هم هیچ فردی مسئول رفع این مشکل نیست چراکه بودجه نداریم و تحریم هستیم!

در این میان مسئولان اطلاع‌رسانی و خبری سازمان‌ها به ویژه سازمان محیط زیست نیز بیش از دیگران مقصرند. امکان بازدید از طرح‌های محیط زیستی به حدی محدود است که خبرنگاران هر سختی را می‌پذیرند تا بازدیدهایی که حق آنهاست و باید مدام صورت گیرد را هر از چندگاهی انجام دهند. اعتراض به نحوه برگزاری تورهای خبری نیز به معنای حذف از تورهای احتمالی آینده است حتی اگر برنامه‌ریزی سفر به حدی نامطلوب باشد که شش بعدازظهر برای صرف ناهار از مسیری ناامن راهی غذاخوری یکی از نهادها شوید تا حداقلِ هزینه را برای نهاد مسئول دربرداشته باشد.

بدرفتاری با خبرنگارها البته محدود به دادن حداقل امکانات برای پوشش خبری نیست. ماه قبل بود که دست یکی از خبرنگاران حوزه بهداشت و سلامت از سوی یکی از کارکنان بیمارستان شکست. بارها و بارها نیز خبرهای متعددی از ضرب و شتم خبرنگاران از سوی محافظان وزرا، خلافکاران و حتی افرادی که از دولت خشمگین هستند و خبرنگاران را نماینده دولت می‌دانند نه نماینده خودشان شنیده‌ایم و همه آنهایی که موجب تنزل جایگاه خبرنگاری شده‌اند نیز در این مرگ‌های غم‌انگیر مقصرند.

همه آنچه گفته شد را می‌توان به نحوی در خصوص کشته شدن پنج سرباز معلم نیز تکرار کرد و عجیب اینکه مسئولان چنان به صندلی ریاست خود چسبیده‌اند که حتی حاضر نشدند حداکثر دو ماه باقی مانده از پست و سمتشان را رها کنند و بپذیرند که عامل کشته شدن فرزندان این سرزمین شده‌اند.

مقصران مغروری که حتی تظاهر محترمانه و مؤدبانه با انسان آن هم به رسم همدردی را نیاموخته‌اند و در عوض تکیه بر صندلی‌های بزرگ‌تر از خود را به خوبی آموخته‌اند!

زهرا ایرجی

انتهای پیام
captcha