به گزارش ایکنا، اصل اتفاق مربوط به هزار و 400 سال پیش است اما هر روز به گونهای متفاوت در دنیا و البته ایران اتفاق میافتد. 17 شوال سال پنجم هجرت؛ جنگ خندق است. مبارزهای نابرابر بین اسلام نوپا در مدینه و مشرکان قدرتمند و ثروتمند تمام شبهه جزیره عربستان. دو تیم نابرابر از لحاظ قدرت و توان مالی و امکانات و آمادگی و ... .
عمر بن عبدود، مبارزی قدرتمند است از سپاه کفر که از خندق میگذرد و مبارز میطلبد، علی(ع) همان انسانی که معتقد است، بزرگترین گناه ترس است و این یعنی اوج توکل به خدا، پیشقدم مبارزه میشود.
مبارزه بسیار سنگین است؛ امام علی(ع) عمربن عبدود را زمین میزند، مبارزه در حال اتمام است که عمربن عبدود به مادر حضرت علی(ع) فحش میدهد و به سوی او آبدهان پرت میکند؛ چنین اتفاقی را در ورزش کنونی تصور کنید، اتفاقی که مدام رخ میدهد از فینال جام جهانی فوتبال گرفته تا ورزشی مثل واترپولو که بازیکنان آن در داخل استخر هستند اما چنان دعوایی رخ میدهد که از استخر بیرون میآیند و با تماشاچیها درگیر میشوند.
در این موقعیت امام علی(ع) چه کرد، صحنه را ترک کرد. صبر کرد خشمش فرونشست، به میدان مبارزه بازگشت، مبارزه کرد و برای رضای خدا حریف خود را شکست داد. از پیامبر(ص) نقل شده است که ضربه علی(ع) بر عمرو بن عبدود در جنگ خندق، بافضیلتتر از عبادت جن و اِنس است.
این روز یعنی 17 شوال هر ساله به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامگذاری شده و بزرگ داشته میشود اما دقیقاً به همین یک روز و در حد یک نامگذاری خلاصه شده و خبری از تدوین برنامههای قوی و علمی برای تربیت ورزشکاران جوانمرد نیست و کسی از خود نمیپرسد عاقبت انسانهایی که جسمشان به هر قیمتی بزرگ میشود و روحشان کوچک به کجا خواهد انجامید؟ عاقبت نوجوانان و جوانان بیشماری که مربی دارند اما مرشد ندارند چه میشود و جامعه بدون علیها، پوریای ولیها و سلیمانی چه خواهد شد؟
در دنیایی که ورزش تجارت است و برای سود کردن در آن باید به هر قیمتی برنده شد، آموزشگاهها و باشگاهها پول محور هستند و مربیان بیش از اخلاق و تربیت به فکر پرورش جسمهای حجیمتر حتی به قیمت روحهای نحیفتر هستند و هر روز بدون استثنا فضای مجازی پر است از کریخوانیهای بیادبانه و حتی وقیحانه علیه تیم حریف و ورزشگاههایی که فضای آنها به حدی مسموم است(البته به دلیل کرونا اکنون تمام فحاشیهای داخل ورزشگاهها به فضای مجازی منتقل شده) که عملاً جای مناسبی برای بچهها نیست؛ در چنین شرایطی سخن راندن از منش پهلوانی بسیار دشوار شده است.
در این میان اما همچنان زنگ زورخانهها به احترام بزرگترها نواخته میشود و داستان پوریای ولیها و علی(ع) نقل محافل گودهایی است که از آنها انسانهای بزرگ برمیخیزند. انسانهایی مانند شهید سردار سلیمانی؛ زورخانههایی که برای ورود به آنها باید سرت را خم کنی. تمام ابزار ورزش در آن سلاحهای جنگی است که غلاف شده و در کنترل ورزشکار است و جسم و روح باهم تنومند میشوند. باید اشعار و اهداف زورخانههای سنتی را به تمام فضاهای ورزشی آورد.
علیاصغر اصغرنژاد فرید، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در گفتوگو با ایکنا، به این سؤال پاسخ داد که آیا با کمک روشهای روانشناختی در کنترل خشم میتوان رفتاری پهلوانانه داشت و گفت: هر ورزشی کارکردها و ابعاد مختلف دارد و در ساختار روانشناسی انسانها تأثیر میگذارد. وقتی فردی ورزش میکند(چه ورزش فردی و چه گروهی) باید قوانینی را رعایت کند و در صورت تخطی از قوانین داور میتواند آن فرد را اخراج کند.
وی یکی از کارکردهای اصولی ورزش را آموختن تبعیت از قوانین و چارچوبهای اخلاقی برشمرد و گفت: ورزشهای گروهی نیز کارکردهای روانی مثل نظم بخشی هیجانی دارند. وقتی فردی بازی میکند باید بیاموزد خشم، اضطراب و هیجانهای منفی که در بازی حاکم میشود را مدیریت کند تا بتواند بازی را درست پیش ببرد؛ در غیر این صورت بازنده خواهد بود. یعنی این جنبههای عاطفی روانی است که در یک بازی نقش اساسی دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران تصریح کرد: هر قهرمانی باید بیاموزد که در هر شرایطی بتواند خود را مدیریت کند تا اگر هنری در عرصه بازی دارد، بتواند آن را به نمایش گذارد. کارکرد دیگر مسابقات ورزشی یادگرفتن همراهی و همکاری با یکدیگر است.
وی با اشاره به اینکه اکنون قانون بازی جوانمردانه به صورت بخشی از ورزش درامده که تیمها و افراد موظف به رعایت آن هستند، گفت: به طور قطع هیچ کس تأیید نمیکند که ورزشکار خشن باشد یا با آسیب زدن به دیگری برنده شود اما متأسفانه اکنون ورزش به یک تجارت، صنعت و کسب و کار پررونق تبدیل شده است که اگر کسی مقامی را کسب کند، جایگاه اجتماعی و امتیازات مادی و معنوی خواهد داشت و همین امتیازها باخت را سنگینتر کرده و موجب شده افراد به هر قیمتی به دنبال برنده شدن باشند.
اصغرنژاد ادامه داد: این مسائل موجب میشود افراد یاد بگیرند که هدف اصلی از ورزش کردن به هر قیمتی بردن و رسیدن به سکوی قهرمانی است و سلامتی جسم و جان اصلاً جزو کارکردهای ورزش قرار نمیگیرد در حالی که وقتی ما ورزش میکنیم مغز اندورفین تولید میکند و موجب ایجاد شادی و نشاط در فرد میشود. افرادی که ورزش میکنند افراد با نشاطتری هستند، سیستم ایمنی قویتری دارند و در مقابل بیماریها مقاومتر هستند.
وی در ادامه به رعایت و توجه به همه مسائل روانی و اخلاقی در ورزش پهلوانی سنتی ایران اشاره و اظهار کرد: قهرمانان ورزش باستانی ما امثال پوریای ولی هستند؛ افرادی که برنده شدن به هر قیمت برای آنها مهم نیست بلکه اولویت برای آنها خوشحال کردن دیگران است.
این روانشناس بالینی به اشعاری که مرشدها در ورزش پهلوانی میخوانند نیز اشاره کرد و گفت: شعرهای حماسی با موضوع انسانیت، جوانمردی، دفاع از مظلوم و ترویج خصلتهای نیکو در تمام طول ورزش در زورخانهها شنیده میشود و همین مسئله اخلاقیات را با این ورزش عجین کرده است. وقتی شکلگیری ورزش باستانی را در ایران بررسی میکنیم متوجه میشویم نوعی مقاومت زیرکانه برای مقابله با مغولها و دشمنانی که به ایران تعرض کرده بودند وجود داشته است تا مبارزان آمادگی خود را حفظ کنند.
وی افزود: تمام این ورزش نشانهای از توانمندی، ظرفیت و قدرت است تا افراد به لحاظ پرورش روحی بیاموزند که در مقابل ظالم بیتفاوت نباشند و پرورش جسم را در کنار پرورش روح قرار دهند.
اصغرنژاد در پاسخ به این سؤال که حال که ورزش به یک تجارت تبدیل شده و بازیکنان به شدت تحت فشار هستند، در مقابل فحاشی تیم رقیب چگونه میتوانند جوانمردانه رفتار کنند؟ گفت: یکسری تکنیکهای مدیریت هیجانی وجود دارد که افراد با آموختن آنها میتوانند آرامش خود را بدست بیاورند. همچنین دستورالعملهای کلامی وجود دارد که فرد به خود میگوید تا بتواند هیجان خود را مدیریت کند و جزو مهارتهایی است که فرد میتواند یاد بگیرد تا تنشها را مدیریت کند.
وی تصریح کرد: افراد باید یاد بدانند برای بروز یک رفتار پرخاشگرانه اول در ذهن ضرورت آن کار شکل میگیرد، بعد قصد و نیت انجام آن گرفته میشود، سپس مغز دستور آن کار را میدهد. در مرحله بعدی دستور حرکتی برای آن صادر میشود و پرخاشگری بروز میکند. وقتی یک ورزشکار این زنجیره را بداند میتواند در هر کدام از این مراحل رفتار پرخاشگرانه خود را کنترل کند.
انتهای پیام