عرفان شهید صدر مدعیانه و کاسبکارانه نبود
کد خبر: 3958716
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۰
آیت‌الله اراکی:

عرفان شهید صدر مدعیانه و کاسبکارانه نبود

استاد خارج سطح حوزه با اشاره به اخلاص و ساده‌زیستی مرحوم صدر و تأکید بر اینکه مرحوم صدر اهل عرفان کاسبکارانه و مدعیانه نبود، گفت: عرفان این نیست که کسی تسبیح دست بگیرد و و برخی کارهای عجیب را بکند، بلکه عرفان حقیقی رعایت دستورات اهل بیت است.

عرفان شهید صدر مدعیانه و کاسبکارانه نبود/ اخلاص و ساده‌زیستی کم نظیربه گزارش ایکنا؛ آیت‌الله محسن اراکی، استاد خارج سطح حوزه، 19 اسفند‌ماه در نشست نظام فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی با موضوع شهید صدر، گفت: یکی از ابعاد زندگانی شهید صدر، بعد اخلاقی است؛ ایشان نمونه‌ای از دست‌پروردگان مکتب امام علی(ع) و امام صادق(ع) بود و تواضع و تقوا، عبادت و سایر کمالات اخلاقی ایشان در یک سخن کوتاه قابل احصاء نیست.

وی افزود: ما ظهرها نماز جماعت را به ایشان در حسینیه شوشتری‌ها در نجف اقتدا می‌کردیم. ایشان قبل از اینکه نماز را شروع کند مقداری می‌نشست و فکر می‌کرد و وقتی از وی پرسیدیم که علت آن چیست، می‌فرمود که باید برای گفت‌و‌گوی با خدا و مقام عبادت الهی آماده شوم، زیرا ایستادن در برابر خدا در نماز کار آسانی نیست و برای آن آمادگی جسمی و روحی برای او ایجاد شود، لحظاتی تأمل می‌کرد.

اراکی بیان کرد: یکی از شاگردان ایشان به دلیل توهمی که برایش ایجاد شد، نسبت به مرحوم صدر بدگویی علنی کرد، در حالی که شهید به مقام مرجعیت رسیده بود و مقلدان فراوانی هم در کشورهای مختلف داشت. علاقه‌مندان به ایشان از این کار ناراحت شدند، یکی از دوستان ما که شهریه طلاب را می‌داد، به صدر گفت که اجازه دهید شهریه وی را قطع کنیم، ولی او فرمود حق ندارید و من هنوز او را عادل می‌دانم؛ این روحیه بلند را هرکسی نمی‌تواند داشته باشد.

اخلاص و ساده‌زیستی شهیدصدر

استاد خارج سطح حوزه با اشاره به درس‌اموزی اخلاص و ساده‌زیستی عجیب ایشان، اضافه کرد: محمدرضا نعمانی که در روزهای محاصره مرحوم صدر همراه ایشان در خانه محاصره شده بود، می‌گفت در آن روزهای حصر، مرحوم صدر یا عبادت می‌کرد یا مطالعه داشت و می‌نوشت و در شبانه روز کمتر از چهار ساعت استراحت داشت و وقتی از وی خواستیم استراحت کنند، فرمود عمر کوتاه است و حیف است آن را در استراحت به کار بگیریم و باید تا می‌شود برای امتثال امر خداوند و خدمت به خدا استفاده کنیم.

اراکی با اشاره به بعد علمی شهید، ادامه داد: از سویی تسلط وی بر معارف اسلامی به خصوص به فقه و اصول کم‌نظیر بود و در هر رشته‌ای که وارد می‌شد، علاوه بر احاطه بر منابع علمی و فتاوای علما ابداعات فوق‌العاده از خود نشان می‌داد. این ابتکار یا اندیشه جدید یا تبیین نو و نقد جدید بر اندیشمندان پیش از خود بود.

آثار بی‌نظیر شهید صدر

وی با اشاره به انسجام علمی آن مرحوم اظهار کرد: ذهن وی مهندسی شده و منظم مبتنی بر اصول فکری و منطق صحیح بود، لذا ابتکارات ایشان فراوان است، در حدی که اندیشه‌های جدید تولید کرد. در اصول طراحی جدید برای علم اصول ایجاد کرد. در فقه هم همینطور و در مباحث فلسفی هم مبتکر کم‌نظیری بود، لذا «فلسفتنا» در تفکر اسلامی کم‌نظیر است و هیچ کتاب فلسفی این چنین نتوانست جای خود را باز کند.

اراکی اضافه کرد: اگر در ایران علامه و شهید مطهری تفکر مارکسیست را به چالش کشیدند، شهید صدر در جهان عرب چنین کاری کرد، گرچه شهید برخی اندیشه‌های این دو بزرگوار را مورد استفاده قرار داد؛ منطق استقراء از منطق‌های جدید در اندیشه بشر است و پایه‌گذار این منطق، استاد شهید است. گرچه غربی‌ها چون فقط برای اندیشه‌های خودشان اهمیت قائل‌اند، به این دستاورد بزرگ توجه نشد، ایضا در داخل هم این بی‌توجهی را شاهد بودیم.

وی افزود: منطق استقراء در اصول و فقه و تفسیر و حتی رشته‌های علوم تجربی تحول‌آفرین است، همچنین در فقه نظام وی دو رشته فکری داشت؛ یکی پرداختن به فقه نظام در عرصه اقتصاد و ... است، اما در کلان تفکر نظام اجتماعی او باید گفت که استاد شهید معتقد بود اگر می‌خواهیم جامعه را بسازیم، باید اندیشه را در چند مرحله تولید و اجرا کنیم؛ مرحله اول تفکر بنیادین و جهان‌بینی و تفکر فلسفی در این مسیر است؛ زیرا فرهنگ و سیاست و نظام سیاسی مبتنی بر این جهان‌بینی شکل می‌گیرد.

ناتوانی فلسفه غرب در پاسخ به نیازهای بشر

اراکی تصریح کرد: اشکال مهم ایشان به مکاتب غرب این است که غربی‌ها ایدئولوژی نظام اجتماعی را ارائه می‌دهند، بدون اینکه مبانی آن را تبیین کنند و دلیل آن ضعف و ناتوانی حل مسائل فلسفی است و امروز هم مکاتب غرب در پاسخ به سؤالات فلسفی ناتوان است؛ غربی‌ها سعی کردند مزورانه با ارائه تفکراتی که ریشه منطقی ندارد، بشر را به سمت خود سوق دهند.

اراکی اضافه کرد: مرحله دوم نظام سیاسی است که نظامات خانواده و عرصه‌های مختلف زندگی اجتماعی متأثر از آن نظام سیاسی است، لذا بعد از «فلسفتنا» قصد داشت «مجتمعنا» را تألیف کند که شامل بخش دستوری و توصیفی بود، البته ایشان نوشت، ولی از سوی رژیم بعث از بین رفت.

وی با اشاره به تشکیل حزب الدعوه، افزود: وی معتقد بود با تشکیل هسته مرکزی می‌توان جامعه را متحول کرد، گرچه امام معتقد بود ما برای تحول جامعه نیاز به حمایت توده‌ها داریم و باید مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنیم؛ مرحوم صدر معتقد بود وقتی هسته مرکزی متشکل باانگیزه اخلاقی و سیاسی متعالی ایجاد شد، قدرت سیاسی به دست خواهد گرفت و بعد می‌توان جامعه را متحول کرد و ما هم معتقدیم که انبیاء به جای مجموعه متمرکز حرکات خودجوش اجتماعی ایجاد کردند و مردم بسیج شدند.

اراکی ادامه داد: رژیم شاه قصد داشت امام را اعدام کند، ولی رژیم بعث موفق شد، زیرا در ایران خیزش مردمی در حمایت از امام شکل گرفت و در عراق جنبش مختصری بود که سرکوب شد.

عرفان صدر کاسبکارانه و انحرافی نبود

وی با اشاره به دیدگاه شهید در مورد عرفان و سلوک تصریح کرد: ما معتقدیم معارف شیعه و تعالیم اهل بیت روش سلوک است و چیزی به غیر از این نیاز نداریم، لذا به این معنا وی اهل سلوک بود، نقل است که یکی از نزدیکان وی حضرت امیر را در خواب می‌بیند و امام گلایه فرمود که به صدر بگو دوهفته است به درس ما نیامده‌ای و وقتی به شهید گفته می‌شود، می‌فرماید من دو هفته است که به خاطر تعمیرات منزل وقت نکرده‌ام دروس را در حرم مورد تفکر و مرور قرار دهم.

اراکی با بیان اینکه مرحوم صدر اهل عرفان کاسبکارانه و مدعیانه نبود، افزود: عرفان این نیست که کسی تسبیح دست بگیرد و و برخی کارهای عجیب را بکند، عرفان حقیقی رعایت دستورات اهل بیت است که کسانی مانند آیات صدر و بهجت و امام اساتید این عرفان بودند؛ عرفان این نیست که در کشکول دراویش و خانقاه یافت شود، بلکه مرحوم قاضی و علامه طباطبایی و امام عارف تمام‌عیار بودند. 

وی با بیان اینکه عمده شاگردان وی اهل تقوا و عبادت و تهجد و اخلاص و ساده‌زیستی بودند، افزود: سلوک این عالم، خودش را در شاگردان و همنشینانش ایجاد کرد؛ تحول عظیمی که امام ایجاد کرد، از تحول عرفانی در حوزه شروع شد؛ مرحوم مشکینی، مؤمن قمی و مطهری و بهشتی و امثال ایشان دست‌پرورده امام بودند و در عرفان عملی امام رشد کردند و باعث تحول در جامعه شدند. 

اراکی بیان کرد: شهید صدر فرمود امروز کسی از مرجعیت من سخن نگوید و همه باید از امام حمایت کنند، لذا شاگردان ایشان مانند مرحوم تسخیری، حائری، عبدالغنی اردبیلی و اشکوری و ... در خدمت انقلاب قرار گرفتند. این عرفان حقیقی است که کسی خودش را هیچ نبیند و در خدمت مرجع تقلید دیگری مشی کند.

انتهای پیام
captcha