به گزارش ایکنا، رضا اکبری، استاد دانشگاه امام صادق(ع)، 14 بهمنماه در نشست علمی «بررسی تحلیلی نظریه شهید مطهری درباره انسان کامل» از مجموعه نشستهای دومین روز همایش بینالمللی بازاندیشی آراء شهید مطهری در مواجهه با مسائل روز»، گفت: قسمتی از مباحث شهید مطهری در این باره یعنی انسان کامل، نظریهپردازانه و ایجابی و بخشی هم انتقادی و سلبی است. در بخش نخست نظریه، چند نکته قابل توجه است؛ اول اینکه استاد مطهری در این مسئله نگاه میانرشتهای و چندرشتهای داشته است و در مباحثشان از علم لغت، تفسیر، فلسفه اخلاق، متافیزیک، روانشناسی و عرفان و ... استفاده کرده است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه ایشان میان مفهوم کامل و تام تمایز قائل شده و در تفسیر هم توجه داده که نباید نگاه ظاهرگرایانه داشته باشیم. در فلسفه اخلاق به ابعاد مختلف به خصوص فضیلتگرایی و الگوهای اخلاقی توجه کرده است؛ در متافیزیک هم انسان را متشکل از دو مؤلفه بدن و نفس میداند و از مفهوم روح استفاده کرده است. در روانشناسی از مفاهیمی مانند درد انسان و مفاهیم وجودی استفاده و در عرفان هم به اسفار اربعه استناد کرده است.
اکبری بیان کرد: ایشان در عین اینکه از سنت بهرهمند است، در عین حال نوآوری خاص خود را دارد و تلاش کرده تا نکات مثبت سنتهای مختلف فکری را مد نظر قرار دهد؛ مثلاً ایشان این تلقی که ایمان را به مفهوم شناختی تقلیل میدادند، مورد انتقاد قرار دادند و فرمودند در ایمان علاوه بر شناخت، گرایش هم هست و ما حب و تسلیم و خضوع هم داریم.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: شهید در بحث از انسان کامل از یک ارزش محوری سخن گفته که ایمان است؛ ایمانی که مستلزم شناخت خدا، پی بردن به ضعف خود، تلقی درست از کمال و فعال شدن بعد گرایشی و کمالجویی در انسان در قالبهای میل به پرستش و حقیقتجویی است؛ لذا اولین ویژگی انسان کامل از منظر ایشان، مؤمن بودن است.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) افزود: از نظر ایشان، ایمان مبتنی بر فطرت است؛ از منظر شهید، فطرت در انسان کامل جایگاه محوری بر عهده دارد و برآمده از طرح و نقشه الهی است زیرا خداوند تواناییهایی به انسان داده که باید به فعلیت برسد تا به مقام انسان کامل دست یابد.
اکبری با طرح این پرسش که آیا مطهری در بحث انسان کامل در باب وصول به کاملیت بعد انسانی سخن میگوید یا از انسان کاملی که وجود دارد؟؛ به نظر میرسد در دید شهید مقام اول یعنی تحلیل انسان کامل پررنگتر است تا مقام دوم یعنی راه وصول به مرتبه کمال.
اکبری اظهار کرد: استاد مطهری در بخش سلبی از تعابیری مانند مکتب عقلیون، عشق، قدرت، ضعف، محبت برآمده از معرفت، انسان بی طبقه و مکتب آزادی استفاده کرده و عقلیون را با فلاسفه مشاء، عشق را با عرف، قدرت را با برخی از فلاسفه غرب مانند نیچه، مکتب ضعف را با ادبیات عرف و اشعاری از سعدی و ... استناد و پیوند میدهد؛ همچنین مکتب محبت را به ادیان شرقی، انسان بیطبقه را با مارکسیست و آزادی را با اگزیستانسیالیسم پیوند میزند.
اکبری بیان کرد: وی در انتقاد به مکتب عقلیون توضیح میدهند شما نمیتوانید از انسان کامل سخن بگویید که فقط عقل در او رشد کرده است، در نقد عرفان میگوید خود فرورفتگی و بیتوجهی به دیگران و تحقیر عقل شاخصه آن است؛ ایشان اسلوب واحد در مواجهه با این مکاتب دارد و گفته که این مکاتب به انسان به صورت تکبعدی نگاه کردهاند.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه البته ممکن است این انتقاد به وی هم وارد باشد که فقط ایمان را مدنظر قرار داده است، افزود: او ایمان را ارزش مبنایی میداند که سایر ارزشها از آن بر میخیزد؛ شهید تلاش کرده تا بگوید اسلام جنبه تکبعدی در نگاه به انسان کامل ندارد و نگاهش جامع است. همچنین فهم نامناسب از عقل، عشق، قدرت و سایر مفاهیم هم مورد انتقاد ایشان است.
اکبری با بیان اینکه آیا واقعا شهید خوانش درستی از این مکاتب ارائه کرده است؟ اظهار کرد: شاید ایشان در سخنرانیها مجبور بوده سادهسازی کند، لذا ممکن است خللهایی در خوانش ایشان نسبت به مکاتب باشد، همچنین نکته جای تأمل دیگر آن است که آیا شهید در نقد نسبت به این نظریات دستخوش نگاههای عاطفی شده است یا خیر که پرونده این مسئله برای محققان باز است.
انتهای پیام