حکمرانی خوب با اتحاد حوزه و دانشگاه میسر می‌شود
کد خبر: 3934008
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۹

حکمرانی خوب با اتحاد حوزه و دانشگاه میسر می‌شود

سیدمحمد حسینی با تأکید بر نقش موثر وحدت حوزه و دانشگاه در پیروزی انقلاب اسلامی اظهار کرد: حکمرانی خوب با کنار هم قرار گرفتن این دو محقق می‌شود و در قانون‌گذاری باید از اندیشه‌های نو استفاده کنیم و ضوابط اسلامی رعایت شود. لذا در تدوین قانون اسلامی و اجرا، نیازمند این وحدت هستیم.

به گزارش ایکنا، پنل تخصصی الگوی حکمرانی متعالی در موضوع وحدت حوزه و دانشگاه، امروز، ۱۸ آبان‌ماه، به صورت مجازی برگزار شد. یکی از سخنرانان این پنل، سیدمحمد حسینی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی بود که در ادامه متن صحبت‌های را می‌خوانید؛

از زمانی که شورای انقلاب شکل گرفت، ترکیب آن از دانشگاهیان و حوزویان بودند. بنابراین، نظام و انقلاب ما با پیشگامی این دو قشر شکل گرفته است و وقتی بحث از وحدت حوزه و دانشگاه می‌شود، یعنی دو گروه نخبه و متفکر. ممکن است بگویید اقشار دیگر نیز مهم هستند و ما نیز نفی نمی‌کنیم، اما آنهایی که در جامعه از حیث فکری، فرهنگی و سیاسی تأثیرگذار هستند، این دو قشرند. آن زمان، شورای انقلاب بود و بعد دولت و مجلس خبرگان شکل گرفت و اکنون نیز در مجلس شورای اسلامی نیز از روحانیون و دانشگاهیان حضور دارند و نمایندگان ملت از قشر تحصیل کرده دانشگاهی و یا حوزوی هستند.

علت تأکید امام خمینی بر وحدت حوزه و دانشگاه

این دو قشر بسیار مهم هستند و سرنوشت جامعه به این‌ها بستگی دارد، اما اینکه چرا ابتدای انقلاب این مبحث مطرح شد و امام خمینی روی این مسئله تاکید داشتند، دلیل این بود که در سخنرانی آذرماه سال 1361 فرمودند دانشگاه و حوزه‌ها می‌توانند در دو مرز باشند، برای تمام یشرفت‌های کشور و می‌توانند دو مرکز برای انحرافات کشور باشند. بنابراین، در جهت مثبت و منفی این دو قشر تأثیر دارند و می‌گویند اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه و اسلامی باشد، یک کشوری را می‌تواند سعادتمند کند.

یک معنای روشنی نیز مقام معظم رهبری از دانشگاه اسلامی ارائه فرمودند که فقط این نیست که رشته‌های قرآن، تفسیر و کلام تدریس شود، بلکه فرمودند همین که فارغ‌التحصیلان آن دانشگاه افراد متعهد و متدین باشند و به مردم خدمت کنند، کشور پیشرفت می‌کند. اما دلیل تأکید بر وحدت این بود که یک نزاع وجود داشته است و این نیز مربوط به الآن نیست، بلکه ارمغانی است که غربی‌ها آوردند، چون در قرون وسطی، سیطره کلیسا وجود داشت که مانع پیشرفت علمی و نوآوری بود و لذا یک فاصله‌ای افتاده بود و بعد که رنسانس شد، دین را کنار گذاشتند و گفتند در امور اجتماعی و ... ورود نکند و گفتند سلاطین و روسا کار سیاسی و حکومت‌داری را انجام می‌دهند و کلیسا هم به بحث دینداری برسد. یعنی کاملاً علم و دین رو در روی هم هستند و راه جدایی دارند.

دلایل و سابقه نزاع بین حوزه و دانشگاه

در ایران نیز از دوره رضاخان نوعی دین‌زدایی صورت گرفت و این دو قشر را از هم جدا کردند و در دوران پهلوی کسانی که تحصیل کرده دانشگاه بودند، خاستگاهشان غرب بود و می‌خواستند همان فرهنگ را گسترش دهند که سازگاری با دین نداشت و می‌گفتند راه پیشرفت این است که از فرق سر تا نوک پا غرب‌زده شویم و دین را به عنوان امر خرافی می‌دانستند و می‌گفتند دین، افیون است. یعنی روحانیت را به عنوان آدم‌های منحط می‌دانستند و خود را منورالفکر محسوب می‌کردند که اینها موجب ترقی جامعه هستند.

از طرفی هم علما و روحانیون، نگاهشان به برخی از دانشگاهیان این بود که اینها بی‌دین هستند و البته که برخی از آنها نیز اینطور بودند. پس یک نوع مقابله بین این دو قشر ایجاد شد، اما زمانی که انقلاب شد، امام خمینی با کمک این دو بازوی پر توان خودش که اینها گروه‌های مرجع جامعه هستند، مردم را به صحنه آورد و این بیداری را گسترش داد. وقتی انقلاب پیروز شد، به هر دو قشر نیاز داریم و حکمرانی خوب با کنار هم قرار گرفتن این دو محقق می‌شود و در قانون‌گذاری باید از اندیشه‌های نو استفاده کنیم و ضوابط اسلامی رعایت شود. لذا در تدوین قانون اسلامی و اجرا نیازمند این مسئله هستیم.

مجلس قانون‌گذاری می‌کند و لازم نیست که در امور دینی مجتهد باشد، اما باید پایبند باشند و اگر هم در جایی خطا کردند، شورای نگهبان اصلاح می‌کند. یعنی به افراد تحصیل کرده و اقتصاددادن و سیاست‌مدار و ... نیاز داریم و چون نظام اسلامی است، باید در چارچوب قوانین اسلامی حرکت کنیم که این دو قشر مانند دو بال برای حرکت هستند و اگر دائم اینها در تنش باشند، به جامعه نیز تعمیم پیدا می‌کند و جامعه سرگردان می‌شود و مردم نیز به حکمرانان نگاه می‌کنند و اگر این دو وحدت نداشته باشند، کشور آسیب می‌بینید و اشکالاتی که امروزه نیز وجود دارد، به دلیل این است که در حاکمیت تنش‌های مختلفی داشته‌ایم.

اگر بتوانیم این دو قشر را کنار هم قرار دهیم و اینها حرف یکدیگر را بشنوند و بعد به راهکاری برسیم، می‌توانیم به نتایح خوبی دست پیدا کنیم. از تخصص کارشناسان باید استفاده شود و باید آنها نیز از معارف اسلامی بهره‌مند باشند. کسی که به عنوان کارگزار نظام اسلامی است، باید با این مبانی آشنا باشد و حالت ایده‌آل این است که تحصیل‌کردگان، با دین آشنا باشند. البته کارهایی نیز صورت گرفته است و یک نفر مانند آیت‌الله مهدوی‌کنی را داشتیم که به تربیت کادر می‌پردازد و افرادی که در علم و دین متخصص باشند را پرورش می‌دهد.

در شرایط ایده‌آل، کارگزاران نظام، خود با این مبانی آشنا هستند، اما حال که اینطور نیست، باید در کنار هم باشند. البته در یک مقطعی یک انسجام بیشتری داشتیم و الآن مجددا در کنار اسلام نابی که مقام معظم رهبری مطرح می‌کنند، اسلام متحجری مانند اسلام وهابیت را نیز داریم که رفتار خشنی دارند و یک اسلام نیز اسلام سکولار است که نه‌تنها بین روشنفکران، بلکه بین مدیران و مسئولان ما نیز طرفدار دارد که موجب برخی از تنش‌ها میشود و امور معطل می‌ماند.

انتهای پیام
captcha