راه‌حل بحران‌های کنونی بازگشت به مبنای منجی‌‌گرایی است
کد خبر: 3933405
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۳
حجت‌الاسلام بهروزی‌لک:

راه‌حل بحران‌های کنونی بازگشت به مبنای منجی‌‌گرایی است

حجت‌الاسلام غلامرضا بهروزی‌لک با اشاره به افول عقل و عقلانیت در تمدن مدرن غرب بیان کرد: اگر بخواهیم به یک نجات و منجی برای برون‌رفت از این وضعیت بحرانی بیندیشیم، باید به آموزه‌های دینی برگردیم. در حقیقت، آموزه‌های دینی، از جمله مبانی منجی‌گرایی که در ادیان الهی حاکم است، این ویژگی را دارند که انسان و عقل را مخلوق الهی می‌دانند و از طرفی در زمان ظهور منجی است که عقول انسان‌ها تکامل پیدا می‌کند.

به گزارش ایکنا؛ اولین نشست بین‌المللی «منجی‌گرایی و آینده‌پژوهی جهان از منظر ادیان»، امروز پنج‌شنبه، 15 آبان‌ماه با سخنرانی جمعی از صاحب‌نظران به صورت وبیناری برگزار شد. حجت‌الاسلام غلامرضا بهروزی‌لک، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در این نشست با موضوع «منجی‌گرایی و چشم‌انداز عقلانیت در جهان» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

عقلانیت یکی از مسائلی است که در جامعه معاصر به صورت مهم و کلیدی مطرح شده و یکی از آیه‌های تمدن مدرن غربی نیز که به نوعی مدعی آن هست، همین مسئله عقل و عقلانیت است. پیشتر از این، انبیا الهی نیز آمده بودند تا عقل بشر را شکوفا کنند و به تعبیر قرآن کریم، خداوند با دین خود آمده تا این زنجیرها و قیودات را از پای انسان‌ها باز کند و این آزادسازی انسان‌ها برای شکوفایی انسان بوده که لازمه آن، شکوفایی عقول آن‌ها بوده است.

نقش مهم انبیای الهی و رسول خدا(ص) در شکوفایی عقول مردم

امام علی(ع) در توصیفی از پیامبر گرامی این تعبیر را دارد که «وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ»، یعنی ایشان خواستند گنجینه‌های خرد را شکوفا کنند و این اهمیت علم، دانش و عقلانیت به جایی رسید که خداوند با تأکید برجسته‌ای فرمودند: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»، تنها این عالمان هستند که به درک مقام الهی و مقام خشیت نائل می‌شوند و این انحصار در علم، عقل و تدبر است که این عقلانیت را در آموزه‌های اسلامی می‌بینیم. اما قصد دارم تحلیلی از روند عقلانیت ارائه کنم که تبیین کنیم چشم‌انداز عقلانیت در ارتباط با آینده و منجی‌گرایی چگونه است و این امر چطور به صورت مجدد، در جهان کنونی که با چالش‌هایی مواجه شده است، در جامعه موعود مهدوی نیز به صورت بارزی محقق خواهد شد و شکوفایی عقول را به صورت کامل تشکیل خواهد داد.

در جهان‌بینی اسلامی می‌دانیم که جهان، مخلوق خدا است و توحیدگرایی، اصل اعتقاد همه ادیان الهی بوده است. ادیانی که به خداوند دعوت کرده‌اند و عالِم مطلق نیز خداوند است و او بر همه چیز آگاه بوده است و بخشی از علم خود را به انبیا خود داده است که فرمود «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا». نتیجه اینکه در طول تاریخ، انبیا کمک کردند که بشر شناخت درستی پیدا کند. اما این شکوفایی و رشد عقل در جهان، بر اساس دیدگاه ما اینطور نبوده که انسان‌ها با سعی و خطای خود به این نتیجه برسند و بدین خاطر انبیای الهی کسانی بودند که با وحی و بهره‌مندی از خرد الهی و یا عقل مستفاد، تلاش کردند این آگاهی را به انسان‌ها نیز منتقل کنند و در حد توان خودشان هدایت را ارائه کنند.

رنسانس دوره‌ای برای بازگشت به تعقل بود

معلمان تاریخ، انبیای الهی بودند و این امر ادامه داشته است تا اینکه دین خاتم، آخرین دین الهی مطرح شد که فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا». اما طی این دوران شاهد بودیم که شکوفایی‌هایی نیز در تمدن های اسلامی شکل گرفت تا به دوران معاصر رسیدیم و در این سیر، تأثیر علم و عقلانیت در جهان اسلام مشخص است و حتی در مقایسه با غرب معاصر خود نیز پیشرفته‌تر بوده است، اما غرب گامی فراتر برداشت و با رنسانسی که انجام داد، سعی کرد وحی را کنار بگذارد و عقل را به تأسی از یونان باستان، ارائه کند. رنسانس بازگشتی برای تعقل بود، اما جالب است که تعقلی که در قرون میانه آن را کنار گذاشته بود را بازبینی کرد. همچنین تعقل یونان باستان توسط ابن‌رشد به اروپا منتقل شد و پیشتر، توماس آکویناس و برخی از فلاسفه بودند که تراث فلسفی یونانی را با افزایش‌هایی که در اندیشه‌های فلسفه اسلامی وجود داشت برگرفتند و شکوفایی را انجام دادند.

در دوره رنسانس به عقلانیتی دعوت می‌کردند که مسلمانان و فلاسفه بزرگی مانند ابن‌رشد آن را شکوفا کرده بودند، اما رنسانس با آموزه‌های دکارتی خود، ابزار، وسیله و راه انحرافی را نیز فراهم کرد. عقلانیت در دنیای مدرن به جای اینکه به صورت عقلانیت در یونان باستان باشد، یک نوع استقلال‌خواهی و طغیانی را طی کرد که می‌توان از آن به عقل خودبنیاد یاد کرد. به این معنا که انسان‌ها می‌گفتند عقل آن‌ها کافی است و می‌توانند به آن سعادت و خوشبختی برسند. داعیه این ادعا توسط فلاسفه مطرح شد و هرچه در مدرنیته جلو آمدیم، صبغه‌های فلسفی این عقلانیت کمتر شد و آموزه‌های کانت و هگل زمینه‌های انحطاط را فراهم کرد که انحطاط اول در تنزل عقلانیت ابزاری فایده‌گرایانه بود و پس از این دوره، بحث‌های اگزیستانسیالیسم مطرح می‌شود که می‌گوید عقل قدرت چندانی ندارد که کل جهان را تغییر دهد.

افول هرچه بیشتر عقل در غرب پس از رنسانس

اما اینکه اول و آخر جهان کجا است و چیست و چطور می‌شود کل را فهمید، به مسلخ رفت و اگزیستانسیالیست‌ نیچه‌ای نیز آمد و مشتهیات انسانی را ملاک قرار داد. بعد از این نیز عقل در دنیای غرب بیشتر افول کرده است که شاهد به وجود آمدن پراگماتیسم هستیم و نهایتاً مسلخ نهایی عقل در عصر پسامدرن است که عقل را برساخت اجتماعی می‌دانند. یعنی شرایط اجتماعی حقیقت را می‌سازد و حقیقت ذاتی وجود ندارد. این سیر وجود داشته است، اما اگر بخواهیم به یک نجات و منجی برای برون‌رفت از این وضعیت بیندیشیم، باید به آموزه‌های دینی برگردیم. در حقیقت، آموزه‌های دینی ما، از جمله مبانی منجی‌گرایی که در ادیان الهی حاکم است، این ویژگی را دارند که انسان و عقل را مخلوق الهی می‌دانند. در حدیثی امام باقر(ع) فرمودند: هنگامی که خداوند عقل را آفرید، با او سخن گفت و امر کرد که پیش بیا و فرمودند پس برو، عقل نیز اطاعت کرد و خداوند فرمود به عزت و جلالم قسم که مخلوقی محبوب‌تر نزد از تو نیافریدم.

داستان خلقت نشان می‌دهد که عقل و بعدها رسالت و وحی به عنوان دو رسول باطنی و ظاهری عمل کرده‌اند، اما این دو باهم سازگار بوده‌اند و رسولان ظاهری نیز خواسته‌اند این عقل را شکوفا کنند. اما در دوران کنونی به دلیل سیری که تبیین شد، باتلاقی ایجاد شده و چالش‌های جدی را داشته است که از جمله بحران معنا در فضای مجازی است که مشخص نیست کدام مطلب درست است. در روایات آخر‌الزمانی و در اخبار ملاحن این را داریم که یکی از سخنان پیامبر اسلام(ص) این است که فرمودند: معروف، منکر می‌شود و برعکس و این آشفتگی قبل از ظهوراست و معیارها به‌ هم می‌ریزد. نمونه‌اش نیز همین اقدام نشریه شارلی ابدو است که کاریکاتورهایی را در راستای توهین به پیامبر(ص) منتشر می‌کند. یعنی به جای اینکه از آورنده عقل تمجید کنند، به او توهین می‌کنند.

عقول در هنگام ظهور به تکامل می‌رسند

در روایات مهدوی داریم که در هنگام ظهور، عقول به تکامل و بازآفرینی می‌رسند و اینطور نیست که انسان‌هایی دچار بحران معنا در آستانه ظهور، به‌ حال خود رها شوند، بلکه به یک راهبری نیاز است که با پیوند عقل و وحی حاصل می‌شود و یقینا این شکوفایی به شکل کامل در جامعه موعود محقق می‌شود. به این دلیل که فرمودند قائم آل محمد می‌تواند این بحران عقل را به پایان برساند و آغاز جدیدی از عقلایت را محقق کند. البته ویژگی عقلانیت در جامعه موعود، اطاعت از خداوند و همراهی با وحی است.

انتهای پیام
captcha