به گزارش ایکنا، در آیات متعدد قرآن کریم به مسائل سیاسی و اقتصادی پرداخته شده است؛ مواردی نظیر اقتصاد و معیشت مردم و آثار اجتماعی و سیاسی توجه یا بیتوجهی به آن از سوی حکومتها، سبک زندگی اقتصادی مسئولان، رعایت نکات شرعی در معاملات، کمک به فقرا، اهمیت عدالت و شیوه مناسب حکومتداری.
همچنین اشاره به موضوعاتی همانند خمس، قرضالحسنه، زکات، ربا، رزق حلال، اهمیت کار و تلاش و تولید و سایر موضوعات نشاندهنده اهمیت این مقولات نزد خداوند متعال است. در این راستا بنا داریم در ایام ماه مبارک رمضان به بررسی آیات سیاسی و اقتصادی قرآن کریم و تفاسیر مربوط به آنها بپردازیم.
در قرآن کریم به استفاده از امکاناتی که بر روی زمین برای انسان فراهم است، توجه زیادی شده و در واقع انسان با همین امکانات و کار و فعالیت تولیدی بر روی زمین میتواند زمینههای رشد اقتصادی و بینیازی از دیگران و همچنین کسب رضای الهی را فراهم کند.
بیشتر بخوانید:
مقوله کار و تولید و بهرهگیری از منابع زمین و دریا، توسط انسانها در آیات متعددی از قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. از سوی دیگر خداوند متعال بارها تأکید کرده که انسان این قدرت و توانایی را دارد که از این منابع به شکل صحیح استفاده کرده و از منفعت آن بهرهمند شود و از منظر معیشتی نیازمند کسی نباشد، اما از سوی دیگر نیز تأکید شده که انسان باید سپاسگزار این نعمتها باشد.
یکی از این آیات که بر مقوله کار و تولید بر روی زمین تأکید کرده آیه 10 سوره مبارکه «الاعراف» است که در این آیه آمده است: «وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ؛ و قطعا شما را در زمين قدرت عمل داديم و براى شما در آن وسايل معيشت نهاديم اما چه كم سپاسگزارى مىكنيد.»
آیتالله مکارمشیرازی در تفسیر نمونه درباره این آیه آورده است: در اين آيه انسان و عظمت و اهميت مقام او و چگونگى آفرينش اين نوع و افتخاراتى كه خداوند به او داده و پيمانهایى كه در برابر اينهمه نعمت از او گرفته است، مورد بحث قرار مىگيرد، تا از اين راه پايههاى تربيت و تكامل او محكمتر گردد.
تمكين تنها به اين معنا نيست كه شخصى را در محلى جاى دهند، بلكه به اين معنى است كه تمام وسایل كار را در اختيار او بگذارند، به او قدرت و توانایى بخشند ابزار كار را فراهم كنند و موانع را برطرف سازند، به مجموع اينها كلمه تمكين اطلاق مىشود، درباره يوسف در قرآن مجيد مىخوانيم: «و كذلك مكنا ليوسف فى الارض؛ اين چنين يوسف را در سرزمين مصر تمكين بخشيديم و همه گونه قدرت در اختيار او قرار داديم.»
اين آيه مانند بعضى ديگر از آيات قرآن، پس از ذكر نعمتهاى پروردگار مردم را دعوت به شكرگزارى مىكند، و ناسپاسى آنها را نكوهش مىنمايد. بديهى است، زنده كردن حس شكرگزارى و قدردانى در مردم در برابر نعمتهاى خدا تنها براى اين است كه طبق فرمان فطرت در برابر بخشنده نعمت، خضوع كنند، او را بشناسند و فرمانش را به جان و دل بپذيرند و به اين وسيله هدايت و تربيت شوند، نه اينكه شكرگزارى كمترين اثرى در مقام با عظمت پروردگار داشته باشد، بلكه اثر آن همانند آثار همه عبادتها و فرمانهاى او عايد خود انسان مىشود.
مرحوم علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان درباره این آیه آورده است: «معناى «مكناكم» اين است كه ما شما را در زمين منزل داديم و «معايش» جمع معيشت و به معناى چيزهايى است كه با آن زندگى مىشود، از قبيل خوردنیها و ها و امثال آن. اين آيه در مقام منت نهادن بر آدميان است به نعمتهايى از قبيل نعمت سكونت در زمين و تسلط و استيلا بر آن كه به آنان ارزانى داشته و نيز انواع نعمتهايى كه خداوند براى ادامه زندگى انسان در آن قرار داده، و لذا در آخر آيه مىفرمايد: "قليلا ما تشكرون."»
همانگونه که اشاره شد خداوند متعال، بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت انسان را در گروه کار و تلاش بر روی زمین و بهرهگیری از این امکانات خدادادی میداند. در واقع رمز موفقیت انسان مسلمان از منظر اقتصادی، توجه وی به عمران و آبادانی بر روی زمین است. از سوی دیگر تأکید زیادی بر شکرگزاری از نعمتهای الهی شده، چراکه ادامه رزق و روزی انسان در گرو شکرگزاری است.
انتهای پیام