تأملی بر نقش «خوف و رجاء» در زندگی مؤمنانه
کد خبر: 3892788
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۵
فرازهایی از مناجات شعبانیه/ 5

تأملی بر نقش «خوف و رجاء» در زندگی مؤمنانه

انسان مؤمن همواره باید در خوف و رجاء باشد و اگر قرار نیست امید خود را به رحمت الهی از دست بدهد، نباید سبب شود که شیطان راه را برای خود باز ببیند و با وسوسه، انسان را فریفته و کاری کند که به امید رحمت الهی، خدای ناکرده سرگرم گناه شود.

در فراز 51 مناجات شعبانیه می‌خوانیم «وَ مَن لاذَ بِکَ غَیرُ مَخذولٍ؛ و کسی که به تو پناهنده شود، خوار و بی‌یاور نیست.» شیطان همواره در پی آن است که با وسوسه، انسان را از مسیر حق و هدایت الهی منحرف کرده و به نوعی از او سواری بگیرد (لَأحتَنِکَنَّ / آیه 62 سوره مبارکه اسراء) و با این کار در عمل به دنبال خوار و ذلیل کردن انسان است.

شاهد این هدف شیطان آن است که خدای سبحان در آیه 29 سوره مبارکه فرقان می‌فرماید شیطان همواره خوارکننده انسان بوده است «وَ کانَ الشَّیطانُ لِلاِنسانِ خَذولاً»؛ در چنین شرایطی پناهگاهی امن‌تر و دژی مستحکم‌تر از خدای سبحان نیست. انسان باید با سرعت از شیطان فرار کند و جهت فرار را به‌سوی پناهگاه و آغوش رحمت الهی قرار دهد، چنانکه در آیه 50 سوره مبارکه ذاریات می‌خوانیم «فَفِرّوا اِلی الله» یعنی پس به‌سوی خدا بگریزید.

ورود به این پناهگاه ایمن را باید از خدای سبحان در قالب دعا درخواست کرد، چنانکه به روایت امام صادق(ع) گفتن سه بار  «اللهمَّ اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تَجعلُ فیها مَن تُرید/ خدایا مرا در دژ مستحکم خود که هر که را بخواهی در آن جای می‌دهی قرار ده» در صبح و شب، به‌عنوان ذکر و دعا از گنج‌های الهی است و اهتمام به این دعا در گرفتاری‌ها و سختی‌ها مورد تأکید مرحوم آیت‌الله بهجت(ره) نیز بوده است.


شرط ارتباط دوسویه با خدای سبحان


«وَ مَن اَقبَلتَ عَلیهِ غَیرُ مَملولٍ؛ و کسی که تو به او روی بیاوری خسته و ملول نمی‌شود.» با استناد به فراز 52 این مناجات، دوستی‌های دنیوی پس از گذشت مدت زمانی علاوه بر چالش‌هایی که ممکن است تجربه کنند دچار تکرار و خستگی شده و پایداری خود را متزلزل می‌بینند. انسان اگر اهل عبادت و تقوا باشد مورد توجه خدای سبحان قرار گرفته و نظر رحمت و لطف الهی شامل حال او می‌شود. در این شرایط با ترک گناه و توبه محبوب خداوند متعال هم هست و به مقام دوستی با خدای سبحان نائل می‌شود.

باید توجه داشت که روی آوردن خدای مهربان به بندگان مشروط بر ایجاد یک رابطه دوطرفه است. آنچنان ‌که در قرآن کریم تعابیری نظیر «فَاذکُرونی اَذکُرکُم - آیه 152 سوره مبارکه بقره/ پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم» یا «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَهُ - آیه 54 سوره مبارکه مائده / قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند» به این نکته اشاره دارد.

چه خسارت عظیمی است که خدای ناکرده انسان با گناه و اصرار بر آن از خداوندی که مشتاق خلیفه خود در زمین است روی گردانده باشد. به نقل کتاب شریف المحجة البیضاء مرحوم فیض کاشانی(ره) در اخبار داوود(ع) آمده که خداوند متعال به او وحی فرمود: «لَو یَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّی کَیف انتِظاری لَهُم وَ رِفقی بِهم وَ شَوقی اِلی تَرکِ مَعاصیهِم لَماتوا شَوقاً اِلَیَّ وَ تَقطّعَت اَوصالُهم مِن مَحَبّتی» یعنی اگر رویگردانانِ از من بدانند که چه انتظاری برای آنان می‌کشم و چه مِهری به آنان می‌ورزم و چه اشتیاقی به ترک معاصی از سوی آنها دارم، هرآینه از شوق به من بمیرند و از عشق به من بندهای بدنشان از هم بگسلد.


چگونه نورانی شویم؟


با توجه به فراز 53 مناجات شعبانیه «اِلهی مَنِ انتَهَجَ بِکَ لَمُستَنیر؛ خدایا به راستی هر که با تو راه رود نورانی است.» در آیه 35 سوره مبارکه نور می‌خوانیم: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ خدا نور آسمان‌ها و زمين است. مَثل نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه‏اى است آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت‏ خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود نزديک است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد، روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى‌‏كند و اين مثلها را خدا براى مردم مى‌زند و خدا به هر چيزى داناست.»

نور در فرهنگ اسلامی به جز ویژگی آن (چیزی که هم خودش روشن است و هم سبب روشنی اشیاء دیگر می‌شود) مصداق هدایت الهی هم است. لذا اللهُ نورُ السماواتِ وَ الارض یعنی خداوند هدایت‌کننده آسمان و زمین است و نورٌ علی نور هم به معنی هدایت‌های دائمی و پی‌درپی است.

بیشتر بخوانید:

عقل حکم می‌کند انسان برای طی مسیر به نوری توسل یابد که خاموش نمی‌شود، او را در میان راه تنها نمی‌گذارد و دائمی است. بر این اساس تمسک به احکام الهی و قدم گذاشتن در راه دین، نور هدایتی را نصیب انسان می‌کند که با آن راه را تا بهشت می‌تواند بپیماید و نورانی (خدایی) در پیشگاه الهی حاضر شود.


اثر اعتصام به خداوند سبحان


همان‌طور که در فراز 54 نجوا می‌کنیم «وَ اِنَّ مَن اعتَصمَ بِکَ لَمُستَجیر؛ و کسی که به تو تمسک کند پناه داده می‌شود.» خدای سبحان در آیه 103 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید «وَ اعتَصِموُا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفرّقوُا» یعنی همگی به ریسمان خداوند (قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید.

اعتصام به معنای چنگ زدن و تمسک جستن به وسیله‌ای است که اگر انسان به خوبی آن را تجربه کند از سقوط به چاه گمراهی نجات می‌یابد و پله پله تا ملاقات خداوند سبحان (در پرتو عمل به احکام الهی) بالا می‌رود.

ریسمان الهی نه پوسیده می‌شود و نه اجازه می‌دهد که انسان به بیراهه رود و لذا کسی که از این فرصت استثنایی به‌خوبی استفاده می‌کند سرانجام به دژ یا پناهگاه مستحکم الهی می‎رسد و از شر شیطان و دشمان و بدخواهان در امان می‌ماند.

بنده مؤمن باید به ولی و سرپرست مطلق خود پناه ببرد تا از ایمن بودن پناهگاه مطمئن باشد. چنانچه در آیه 78 سوره مبارکه حج می‌خوانیم «وَ اعتَصِموا بِاللهِ هُوَ مَولاکُم» یعنی به خدا و کتاب او متوسل شوید که او مولا و سرپرست شماست.


نومیدی از رحمت الهی منش کافران است


«وَ قَد لُذتُ بِکَ یا اِلهی فَلا تُخَیِّب ظَنّی مِن رَحمَتِکَ وَ لا تَحجُبنی عَن مَعرِفَتِک؛ خدایا به تو پناهنده شدم پس گمان را از رحمت خودت ناامید مگردان و مرا از معرفت خودت محجوب مکن.» با توجه به فراز 55 مناجات شعبانیه، یکی از شدیدترین خطاها و بلکه بزرگترین گناه، ناامیدی از رحمت الهی است. انسان هرچقدر هم به ضعف خویش آگاه و به خطاهای خود معترف باشد، در برابر عظمت الهی نباید امید را از دست بدهد.

از دست دادن امید به رحمت الهی به گواه قرآن کریم انسان را خدای ناکرده تا سرحد کفر پیش می‌برد. چنانچه در آیه 87 سوره مبارکه یوسف می‌خوانیم: «وَ لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله اِنَّهُ لا یَیأسُ مِن رَوحِ اللهِ اِلّا القومُ الکافِرون» یعنی از رحمت خداوند نومید نباشید زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خداوند نومید نمی‌شود.

این نکته را باید توجه داشت که انسان مؤمن همواره باید در خوف و رجاء باشد و اگر قرار نیست امید خود را به رحمت الهی از دست بدهد (که امری شایسته هم هست) نباید سبب شود که شیطان راه را برای خود باز ببیند و با وسوسه، انسان را فریفته و کاری کند که به امید رحمت الهی، خدای ناکرده سرگرم گناه شود.
 
به قلم محمد لطفی‌زاده، مبلغ و پژوهشگر علوم حوزوی
انتهای پیام
captcha