به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، فروغ پارسا، رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، امروز دهم دی ماه در نشست تخصصی مطالعات میان رشتهای قرآنی در غرب در دانشکده علوم قرآنی مشهد بیان کرد: به عنوان مقدمه در مطالعات قرآنی میان رشتهای لازم است ضرورت و الزامات این نوع مطالعات مشخص شود.
وی اضافه کرد: ما در رابطه با مطالعات میان رشتهای قرآنی هنوز ارتباط خوبی با مباحث برقرار نکردیم، ما باید ماهیت این مطالعات را بشناسیم؛ مطالعات میانرشتهای یک فعالیت علمی برای حل مسائل روز است و بر این اساس دو یا چند رشته با همگرایی برای حل مسائل همکاری میکنند.
پاسخ به مسائل روز با مناظره و گفتوگو
پارسا افزود: پژوهشگران در این فعالیتهای پژوهشی به دنبال فهم دقیق پدیدهها هستند، مسائل جهان امروز که در آن زندگی میکنیم حتی با مسائل دو دهه اخیر هم متفاوت است، حتی در مطالعات سنتی قرآنی هم مسائل زیادی دیده میشود، این پژوهشها زمینه مناظرهای است که در چارچوب نظریه و گفتوگو و انتقال از خود ایجاد میشود.
رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی با اشاره به انواع مطالعات میان رشتهای عنوان کرد: هیچکدام از انواع رشتهها در مطالعات میان رشتهای مبنا نیست، بلکه با ادغام رشتهها، دانش جدید ایجاد میشود؛ این نوع مطالعات در دانشگاههای اروپا و آمریکا از اواخر سده ۱۹ میلادی آغاز شد؛ جزئی شدن پژوهشها و گرایشها در رشته های تحصیلی به حدی رسید که جایی برای پژوهش جدید وجود نداشت و کار به سمتی رفت که افراد با ادغام دانشها به پاسخگویی بپردازند.
وی اظهار کرد: ما در دانشگاهها خیلی به ندرت با میان رشتهها مواجه هستیم، در مقاطع ارشد علوم انسانی فقط ۱۹ میان رشته وجود دارد و در رشتههای علوم قرآن و حدیث در مقاطع کارشناسی و ارشد در میان سرفصلهای موجود دروس میان رشتهای وجود ندارد، طبق یک نظرسنجی از خبرگان دانشگاهی نیز مقوله میانرشتهای در رتبه دوازدهم قرار گرفته و این یعنی در دانشگاه و برای دانشگاهیان هم میانرشتهای اهمیت زیادی ندارد.
پارسا گفت: مهمترین ضرورت میان رشتهای بحث تنوع و پیچیدگی مسائل روز جهان و عدم پاسخگویی تک رشتهها است، نوآوری و خلاقیت دیگر اهمیت مطالعات میان رشتهای است و با این نوع مطالعات فضای خالی بین علوم پر میشود و جهش کیفی در آموزش و پرورش نیز این ضرورت را در مطالعات میان رشته ای ایجاد میکند.
وی ادامه داد: همه ضرورتها و مباحث میان رشتهای در زمینه علوم قرآن و حدیث هم وجود دارد، ما با نوع نگاه سنتی و تک رشتهها نمیتوانیم به مسائل مطالعات قرآنی حال حاضر پاسخ دهیم، مسائلی که در جهان مدرن مطرح شده بسیار در مواجهه با مطالعات قرآنی قرار گرفته و مباحثی همچون آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان و اقلیتها از جمله این موارد است.
میانرشتهای نه سنتی، نه مدرن
رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی با اشاره به اینکه ما با عدم امکان پاسخگویی به مسائل جدید به وسیله تک رشتههای علوم قرآنی روبرو هستیم، بیان کرد: مطالعات میان رشتهای به صورت کاربردی وارد مطالعات قرآنی شده و این نوع مطالعات نه یک مطالعه سنتی و نه یک مطالعه مدرن است و رگههایی از هر دو نوع مطالعه در آن دیده میشود.
پارسا ادامه داد: مطالعات میانرشتهای عامل اصالت زدایی نیست، این مطالعات با استفاده از سایر دانشها مسائل مطرح در رشته خود را که به تنهایی توان پاسخ آن نیز حل میکند، ما تلاش کردیم تا اهمیت این موضوع را به مسئولان وزارت علوم منتقل کنیم چرا که زمان مطالعات سنتی و تک رشتهها به پایان رسیده است.
وی گفت: ما همه قوه مطالعه و پژوهش را داریم و همیشه برای پیشبرد علوم افرادی باید پیشگام باشند؛ تفسیر قرآن امروز ما باید پاسخگوی نیاز مردم باشد، اگر قرآن میخواهد یک متن فرازمانی و ابدی باشد باید مسائل مردم را حل کند، ما میبینیم که تفسیر علمی قرآن با استفاده از علوم جدید انجام شده و همه اینها به دنبال این است که تبیین کند قرآن در تقابل با سایر علوم نیست و این یک شروع برای میان رشتهای است و ما با او گفتوگو میتوانیم این مسیر را ادامه دهیم.
پارسا اظهار کرد: به نوعی میتوان گفت تمام مطالعات قرآنی انجام شده در غرب نوعی مطالعه میان رشته ای است از این جهت که دو نوع دانش برای حل مسئله در اختیار گرفته شده است، مطالعات قرآنی در حوزه وسیعی را در بر میگیرد و ابتدایی ترین این فعالیتها ترجمه لاتین قرآن بود.
رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی اضافه کرد: مطالعات قرآنی که تا سده ۱۹ میلادی در غرب به انجام رسید رویکردی جدلی داشته از آنجا به بعد غربیها به عنوان استعمارگر وارد بلاد اسلامی میشوند و با حضور در این کشورها متوجه تمدن اسلامی شده و بسیاری از کتابهای مسلمانان را ترجمه میکنند؛ بسیاری از متفکران غربی منصف اعتقاد دارند که رنسانس محصول آشنایی غرب با تمدن اسلامی بوده است.
مطالعات قرآنی غرب بر محور تحول فلسفه علم
وی با بیان اینکه دایرهالمعارف قرآن، معجم نگاری لفظی و موضوعی از جمله فعالیتهای قرآنی غربیها بوده است، افزود: پژوهش غربیها در این زمینه مثل زبان قرآن، خط و تاریخ قرآن بوده است، آنان فعالیتهایی در حوزه تفسیر قرآن نیز داشتهاند؛ مطالعات آنها بسیار متنوع و گسترده است و ما در جریان شناسی مطالعات قرآنی در غرب به این نتیجه میرسیم که تحول در مطالعات قرآنی بر اساس تحول فلسفه علم بوده است.
پارسا گفت: آنها ابتدا با تاریخ محوری به قرآن و سنت پرداختند و از این ایده استفاده کردند تا تاریخ قرآن نوشته شود، غربیها پس از این به رویکرد اثبات گرایی میرسند و بر این اساس به دنبال سند و شاهد برای پدیدهها هستند؛ در دهه ۷۰ میلادی و پس از آن رویکرد فرهنگ محوری حاکم میشود و فرهنگها اهمیت پیدا میکند و در این دوره حتی حقوق و فرهنگ اقلیتها هم مهم است؛ کارهای پژوهشی در رابطه با شیعه نیز مربوط به همین دوران میشود و بخشی از کارهای انجام شده مربوط به تحلیل ادبی و معناشناسی است؛ به اعتقاد آنها برای شناخت اسلام و قرآن منابعی باید مورد نظر باشد که تعصب مذهبی در آنها راه نداشته است.