به گزارش ایکنا؛ محرم که از راه میرسد کوچههای شهر سیاهپوش میشود و در هر محلهای خیمهای برای عزاداری و سوگواری برپا میشود. در این میان کم نیستند جلساتی که بهره چندانی از معرفت حسینی ندارند و درسی که از عاشورا آموختند فراتر از نمادهای ظاهری نیست. صداهای گوشخراشی که از برخی جلسات شنیده میشود و موجبات آزار همسایگان را فراهم میسازد؛ ایستگاههای صلواتی که راه عبور مردم را میبندند؛ نوحههایی که با فرهنگ حسینی تناسب ندارند و ... گوشهای از ناهنجاریهایی است که در این ماه عزیز از چشم دوستداران خاندان عصمت پنهان نمیماند.
در این فضای رقابتی هیئات مذهبی هنوز معدود جلساتی هستند که شعور و معرفت حسین(ع) را به مردمان میآموزند؛ جلساتی که در آنها خبری از مداحان سلبریتی، سیستمها صوتی آنچنانی، طبل و دهل و ... نیست، جلساتی که معلومات سخنران آن از نقل خاطره و خرافه و کرامت این و آن فراتر است.
کوچه مستوفیالممالک در خیابان حقوقی هر ساله شاهد حضور عزادارانی است که در ایام محرم در دبیرستان صدیقین جمع میشوند تا پای سخنان «آقا مجتبی» بنشینند. سیدمجتبی حسینی بیش از سه دهه در ایام محرم در این دبیرستان به منبر میرود و سبک متفاوت سخنانش توانسته مخاطبان خاصی را جذب خود سازد. حجتالاسلام حسینی مهندس راه و ساختمان است، اما به جای بنا کردن ساختمانهای لوکس و آنچنانی به معماری و مرمت قلب خود پرداخته است و در کنار دروس دانشگاه، تحصیل در حوزه علمیه را تا سطح اجتهاد ادامه داده است.
وقتی به دبیرستان صدیقین نزدیک میشوی برخلاف عادت مرسوم در هیئات عزاداری، که پرچمهایی متضمن اسامی معصومین(ع) بر سردر خود میآویزند، از این سر کوچه تا آن سرکوچه پلاکارد پارچهای بزرگی نصب شده است که در آن از همسایگان بابت ایجاد مزاحمت در این چند شب عذرخواهی کرده است. همزمان یک نفر که به نظر میرسد از خدام هیئت است، کیسهای به دست گرفته و زبالههایی را که در کوچه ریخته شده جمعآوری میکند.
وارد جلسه میشوم. حضور جوانان در جلسه بیشتر به چشم میآید. سؤالی که به ذهن میآید این است که مگر آقا مجتبی چه میگوید که توانسته اینهمه مخاطب جوان و تحصیلکرده را بدون هرگونه تبلیغ و شعار و هیاهو پای سخنان خود بنشاند؟ محور سخنان سیدمجتبی حسینی شرح فرازهای زیارت جامعه کبیره است. حسینی از حدود بیست و چند سال قبل، زیارت جامعه را محور سخنان خود قرار داده و این سلسله هنوز به پایان خود نرسیده است. آشنایی با مباحث دینی، فلسفه علم و علوم روز، حسینی را قادر ساخته با زبان امروزی با مخاطبان خود سخن بگوید، به نحوی که الگویی از سبک دینداری در دنیای معاصر را به ایشان بیاموزد.
آقامجتبی سر ساعت سخنرانی را شروع میکند. امشب درباره عبارت «کلامکم نور» سخن میگوید: «یکی از کلیدواژههای اصلی قرآن «نور» است. ائمه(ع) مدعی نور هستند. ائمه(ع) دعوتگر نورند. کار ائمه(ع) این است که قلوب مؤمنین را نورانی کنند. ما قلب را در اختیار دیگران گذاشتیم، ولی جسم و شعارهایمان را در خدمت ائمه(ع) قرار دادیم. بسیاری از درد دلهایی که داریم به خاطر این است که قلبمان تاریک است. قلب ما نیاز به نور دارد.»
با شنیدن این سخنان دلهای مخاطبان نرم میشود. هماکنون فرصت آن است که بیواسطه با حاضران صحبت کند: «آیا تا به حال به قلب خودت فکر کردی؟ تو چه مکانیزمی برای نورانی کردن قلبت قرار دادی؟ ائمه(ع) کارشان همین است. در روایت آمده است: «انّ الائمه ینوّرون قلوب المومنین». یکی از راههای نورانی کردن قلب از سوی ائمه(ع) زیارت است. یکی از راههای دیگر دعا کردن است؛ یعنی اهل بیت(ع) برای ما دعا میکنند. یکی از مهمترین محورها این است که ائمه(ع) با ما حرف میزنند و کلام دارند و کلامشان نور است.»
زمان سخنرانی کوتاه است اما مطالبی که بیان میشود نیاز به تفکر بیشتر دارد؛ شاید چند ساعت، شاید هم چند روز. بلافاصله بعد از سخنرانی، نوحهخوان شروع به خواندن روضه میکند. برخی از حاضران از جای خود بلند میشوند تا جلسه را ترک کنند. خادمان جلسه با روی خوش از میهمانان پذیرایی میکنند. در این زمان ضیافت به پایان میرسد اما حس مسئولیت در برابر حماسه حسین(ع) یک لحظه ذهن میهمانان را آرام نمیگذارد.
به قلم مصطفی شاکری
انتهای پیام
در بیست سال گذشته بابیانات ایشان درصحیفه وجامعه زندگی کرده ام.