آیتالله محمد صادقیتهرانی، صاحب تفسیر الفرقان، ریشه «طحو» را که در آیه «وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها» به کار رفته است، نیز هم معنا با «دحو» دانسته و میگوید: هر دوی این ریشهها دارای معانی انداختن به اجبار، ازاله، چرخش و غلتاندن هستند. بنابراین آیه به حرکت منظم زمین یا آغاز این حرکت و تکمیل آن با اِرساء جبال در اعماق آن دلالت دارد. علامه طباطبایی نیز پس از معنای بسط و گسترش، معنای غلتاندن را برای واژه «دحو» مطرح میکند.
آیتالله طالقانی در تأیید این مطلب میگوید: فعل «دحا» از لغات مخصوصى است که تنها در این سوره آمده و از جهت لفظ و معنا به «طحا» که در سوره شمس آمده، شبیه است. اگر فعل «دحا» از «دحو» به معناى بشدت پرتاب کردن باشد، نظر آیه به مرحله نخستین خلقت و جدا شدن زمین از منشأ اصلى خود است، (و پرتاب گوى چنان که در لغت «طحا» آمده، ملازم با حرکت انتقالى و وضعى است) و اگر به معناى گستردن و آماده کردن باشد، چنان که نظر اکثر مفسران به استناد ظاهر لغت همین است، نظر آیه به دورهایست که زمین سرد شده و سطح آن براى ظهور زندگى و برکت و رحمت خداوند آماده گشته است و اگر همه معانى و مراحل منظور باشد، از اعجاز قرآن با برگزیدن چنین لغاتى در موارد خاص بعید نیست.
بر این اساس میتوان گفت که حرکت وضعی و نیز انتقالی زمین از این آیه قابل استنباط است، همان طور که گسترش و مهیا شدن زمین برای حیات نیز معنایی صحیح برای آیه است. در این آیه قرآن اشاره به دورهای خاص برای تشکیل زمین کنونی شده است. دورهای که با یک تحول آغاز شده، چرا که زمین قبل از آن به صورت کرهای مذاب و مشتعل بوده است. سپس سطح خاکی تشکیل شده و قابلیت حیات یافته و برای ظهور گیاهان و حیوانات آماده شده است.
در سوره رعد نیز گستردن زمین به عنوان فعلی از افعال الهی یاد شده و آمده است: «وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسیَ وَ أَنهارًا وَ مِن کلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینِ اثْنَینِ یُغْشیِ الَّیْلَ النهارَ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون [رعد/ ۳]؛ اوست که زمین را بگسترد و در آن کوه ها و رودها قرار داد و از هر میوه جفت جفت پدید آورد و شب را در روز می پوشاند. در اینها عبرتهاست برای مردمی که میاندیشند».
در این آیه نیز از کشیده شدن زمین به عنوان آغاز حیات در آن یاد و به سیر حیات اشاره شده است. زمینشناسان کنونی نیز میگویند: زمین ابتدا در زیر آب قرار داشته که این مسئله با آیات قرآن نیز مطابقت دارد.
در آیهای از سوره فصلت به خلقت زمین در دو دوره پرداخته شده که میتوان از آن نیز دحوالارض را فهمید. «قُلْ أَئنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فیِ یَوْمَینِ وَ تجعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَالِکَ رَبُّ الْعَالَمِین [فصلت/ ۹]؛ بگو: آیا به کسی که زمین را در دو روز آفریده است کافر میشوید و برای او همتایان قرار میدهید؟ اوست پروردگار جهانیان». این آیه کل خلقت زمین را در دو مرحله ذکر کرده است. میتوان با توجه به آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نازعات این دو مرحله را چنین بیان کرد: دوره اول مذاب و جامد، بعد دوره دوم دحوالارض و غلطان و متحرک شدن که ثمره این غلطیدن روئیدن گیاه و... بوده است.
در مفاتیحالجنان درباب اعمال ماه ذیالقعده روایتی نقل شده که حسن بن وشّاء میگوید: من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا(ع) شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذیالقعده پس فرمود: امشب حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) متولد شدهاند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد. در ادامه شیخ عباس قمی این گونه آورده است: در روایتی روزهاش مثل روزه هفتاد سال است.
در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزهدار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شود و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.