«خون خدا» عنوان فیلمی است که با کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی و تهیهکنندگی سیاوش حقیقی در سال 97 و حمایت بنیاد فارابی در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم با موضوع محرم و سیر تحول یک معتاد کارتنخواب آغاز میشود. کارگردان این اثر میگوید که شکلگیری این ایده پس از انتشار تصویر گورخوابها در ذهنش شکل گرفته است و قصد دارد سیر تحول یک انسان را نشان دهد که جامعه او را طرد کرده است.
شخصیت اصلی این فیلم که یک معتاد کارتنخواب به نام رضا نیکزاد است و رضا اخلاقی بازی در این نقش را برعهده دارد، در دوره ترک اعتیاد خود به سر میبرد و در دهه محرم در غذای نذری خود در پاکتی یک چک خونی به مبلغ نجومی مییابد و در مواجهه با افراد گوناگون سعی در نقد کردن چک و استفاده از آن در راههای گوناگون دارد، اما هربار با هشداری که به صورت علائم و نشانههای رؤیاگونه به او الهام میشود محل را ترک میکند و افرادی از قبیل ولگردهای خیابانی، زورگیران متجاوز، رفتگر، تکیهدار، بقال و روحانی برخی از شخصیتهای این داستان را شکل میدهند که هر کدام در بخشی کوتاه با زندگی این فرد و نحوه استفاده چک درگیر میشوند.
روایت این داستان به سه بخش گذشته، حال و آینده تقسیم میشود و قصد دارد طی این روند مسیر تغییر این فرد را که به نوعی مورد تفقد قرار گرفته است نمایش دهد، اما در تمامی مراحل این اثر علت این عنایت مشخص نیست و بیننده چیزی در این زمینه دریافت نمیکند.
فیلم سینمایی خون خدا قصد دارد با نگاهی نو در قالب درام اجتماعی روایتی از مناسک مذهبی ایرانیان را ارائه کند و نقدی هم بر انحرافات عزاداریها از جمله قمه زدن داشته باشد، اما زبان خوبی را برای بیان این محتوا به کار نگرفته است و مخاطب بیش از آنکه به دنبال سیر تحول یک فرد باشد، احساس میکند با توهمات یک معتاد همراه است و زبان مشترکی بین مخاطب، قصه و پیام شکل نمیگیرد و در نقد انحرافات هم صرفاً به نشان دادن این مسئله اکتفا میکند و در حد گذر ساده از موضوع پیش میرود که به نوعی ممکن است در تأیید این امر برداشت شود.
بازیگر اصلی این فیلم تا پایان هیچ دیالوگی ندارد و با استفاده از نوحههای عاشورایی، نواهای آیینی، صدای اذان و گاهی آواها سعی در پر کردن جای خالی دیالوگها دارد، اما مجموعه این آواها با صدایی بسیار بالاتر از حد معمولی نه تنها مخاطب را با اثر همراه نمیکند، بلکه فقط دلزدگی و گریز از فیلم را در پی دارد.
استفاده از نور و صدا به همراه طولانیترین بازی صامت سینمای ایران این اثر را بیشتر به عنوان یک فیلم فرممحور تبدیل کرده است که مخاطب را با پلانهای گوناگون همراه میکند، اما در ارائه محتوا این اثر کاملاً عقیم است و در برخی مواقع به شبهاتی در این زمینه دامن میزند.
اصلیترین ویژگی برای ساخت آثار دینی تحقیق و پژوهش در این زمینه و استفاده از مشاوران آگاه است و نمیتوان فقط با استفاده از عناصر واضح همچون سیاهپوشی شهر و حرکت دستههای عزاداری فیلم خوب دینی ساخت و جای پژوهش در خون خدا به شدت به چشم میخورد.
نحوه آغاز و پایانبندی این اثر به گونهای است که میتواند از فیلم حذف شود و نبود آن خللی در روند قصه ایجاد نمیکند. همچنین، نکتهای که بیش از هر چیز مخاطب را دچار شگفتی میکند صحنههای پایانی فیلم است که چک از طرف فردی ناشناس به حساب علی پاکزاد واریز میشود و پس از آن نامهای، که نشانی از فرستنده یا نویسنده آن در فیلم نیست، برای او باقی میماند و مخاطب را در سردرگمی ناخوشایندی رها میکند و فقط نکته شاخص فیلم بازی خوب و روان بازیگر اصلی این اثر است که به سادگی نمیتوان از کنار آن گذر کرد.
برای ساخت و نگارش آثار دینی به دلیل برداشتهایی که ممکن است مخاطب براساس باورهای شخصی خود داشته باشد، بهتر است با احتیاط و پژوهش و آسیبشناسی وارد عمل شد، زیرا تبعات زیانبار ساخت این قبیل آثار از تبعات نبود آن سنگینتر است.
مینا حیدری
انتهای پیام