محمد منصورنژاد، نویسنده و دینپژوه، در گفتوگو با ایکنا؛ به وجه فرهنگی و قرآنی انقلاب اسلامی پرداخت و بیان کرد: در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و در ابتدا باید اشاره کنم که همواره در فرهنگ دینی و عرفانی ما عدد چهل بسیار معنادار بوده است. برای نمونه رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحا، ظَهَرَتْ یَنابیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ؛ چهل روز خلوص موجب جاری شدن حکمت از قبل به زبان خواهد شد». همچنین برخی معتقدند که چهل عدد بلوغ است. اکنون نیز انقلاب اسلامی چهل ساله شده و به بلوغ رسیده است. بنابراین دیگر نمیشود بهانه آورد که در اوایل انقلاب هستیم و ... بلکه امروز باید انقلاب و دستاوردهای آن را تبیین کرد و اگر کسی مدافع انقلاب است، امروز باید از آن دفاع کند و به شبهات پاسخ دهد.
اولویت رویکرد فرهنگی انقلاب
وی در ادامه تصریح کرد: میتوانیم انقلاب اسلامی را در ابعاد مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تحلیل کنیم، اما در بین رویکردهایی که میتوان زمینههای انقلاب را در آنها یافت، به اعتقاد بنده رویکرد فرهنگی از اهمیت بیشتری برخوردار است و اولویت دارد. نکته دیگر اینکه فرهنگ خود دنیایی است و این سؤال مطرح است که کجای فرهنگ در انقلاب اسلامی اهمیت داشته است.
این دینپژوه بیان کرد: برای پاسخ به این سؤال از مدل بینالمللی «هافتسد» هلندی استفاده میکنم که روی هزاران نفر کار میدانی و تحقیقاتی انجام داده و در نهایت به الگویی رسیده است؛ وی میگوید که تمام مباحث فرهنگی چهار لایه دارد؛ یک لایه که اصلیترین لایه است ارزشهاست، لایه بعدی شعائر و مناسک و لایههای سوم و چهارم نیز مشاهیر و سمبلها هستند که مورد چهارم بیرونیترین لایه محسوب میشود.
جایگاه ارزشها در الگوی فرهنگی انقلاب
وی در ادامه تصریح کرد: اعتقاد دارم که در بین این لایههای چهارگانه در مورد انقلاب اسلامی، ارزشها از اهمیت بیشتری برخوردارند و نقش اصلی را دارند. در این زمینه نیز میتوان حرفها و تحلیلهای فراوانی را ارائه داد، اما متأسفانه تاکنون آن طور که باید حق مطلب ادا نشده است. بهترین نظریه در مورد انقلاب اسلامی را شهید مطهری داشته است، اما دانشگاهیان و علما این نظریه را خوب تبیین نکردهاند. در واقع انقلاب اسلامی بود که با خود حکومت دینی و دفاع مقدس را آورد. بنابراین اتفاق بسیار مهمی است که نیاز به تحلیل بیشتری دارد.
منصورنژاد با اشاره به عظمت انقلاب اسلامی در بیان برخی اندیشمندان غربی بیان کرد: یکی از افرادی که معتقد بود انقلاب ما نظیر ندارد «میشل فوکو»، فیلسوف فرانسوی، بود که به ایران نیز آمد. همچنین متفکران دیگری نیز بودهاند که چنین نظری را داشتهاند و میتوان به خانم «اسکاچپول»، نظریهپرداز آمریکایی، اشاره کرد که از انقلاب ایران با عظمت یاد میکند. در سده اخیر اتفاقات زیادی از جمله نهضت تنباکو یا مشروطه رخ داده است، اما هیچ یک از اینها انقلاب نبودهاند، حتی در مورد مشروطه نیز نمیتوان گفت که انقلاب بوده است، چون انقلاب مفهوم جانداری است که یکی از ارکان آن این است که نظم را از بالا به پایین و از پایین به بالا تغییر دهد، یعنی همان تعبیری که امام علی(ع) در نهجالبلاغه دارند و میفرمایند: «لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً».
رخدادی که در تاریخ تمدنی نظیر ندارد
این پژوهشگر و نویسنده دینی با بیان اینکه نهضت ملی نفت وقتی که در گوشهای میایستد یک نهضت است، اما انقلاب نیست، تصریح کرد: بنابراین تحولات باید بسیار جدی باشد تا بتوان نام آن را انقلاب گذاشت، مانند انقلاب فرانسه و دیگر انقلابهایی که این چنین بودهاند. در ایران نیز یک انقلاب در طول تاریخ تمدنی وجود داشته و آن هم انقلاب سال ۵۷ است؛ باید توجه داشت که مانند این کار را قبلاً نداشتهایم و کار بسیار عظیم و مهمی بوده است.
وی افزود: همه تحلیلگران میگفتند که یکی از ویژگیهای انقلابها تحول ساختاری است و دیگر اینکه دست به خشونت میزنند، اما شاهد هستیم که در بین تمام انقلابها، انقلاب اسلامی کمترین خشونت را داشته است. اینکه به شما گل میدهیم و شما گلوله، برای انقلاب ایران است، اما متأسفانه این مسئله درست فهمیده نشد.
منصورنژاد در ادامه افزود: مراد بنده این نیست که طوری مسائل را تحلیل کنیم که به مذاق حاکمیت خوش آید، بلکه دانشگاهیان و دانشمندان موظف هستند که تحلیل درست را ارائه کنند و البته ذیل حکومت نیز نباشند، بلکه در مورد مهمترین مسائل فرهنگی تحلیل کنند.
انقلابی که با تحلیلها تطبیق ندارد
این پژوهشگر دینی بیان کرد: اوایل انقلاب کتابی به نام کالبدشکافی چهار انقلاب که برای چریکها تدریس میشد و یک کتاب اصلی بود. عصاره مطلبی که نویسنده در کتاب آورده بود اینکه وی روی چهار انقلاب کار کرده و میگفت همه انقلابها سه ویژگی دارند، اول لیبرالها سر کار میآیند، در مرحله بعد تندروها لیبرالها را کنار میزنند و در مرحله سوم انقلاب فرزندان خود را میخورد. شش سال بعد از انقلاب فرانسه نیز این سه مرحله به وقوع میپیوندد و ناپلئون کودتا میکند و ظرف این مدت همه این تحلیل سه مرحلهای محقق میشود، اما انقلاب اسلامی ایران اکنون در آستانه چهل سالگی خود به سر میبرد و استانداردهایی که در مورد انقلابهای دنیا گفته شده در اینجا تطبیق ندارد؛ بنابراین نیاز است که این انقلاب بیش از پیش تبیین شود.
منصورنژاد در ادامه تصریح کرد: بنابراین رمز ماندگاری انقلاب این بوده که ارزشهایی را احیا کرد و چون این ارزشها که ریشه قرآنی دارند توسط انقلاب احیا شد اکنون به چهل سالگی خود رسیده است و کسی نمیتواند آن را از بین ببرد؛ برای نمونه یکی از ارزشهای قرآنی که انقلاب آن را به معنای واقعی کلمه احیا کرد، ایثار و شهادت بود که در این زمینه آیات و روایات فراوانی داریم، چه اینکه سیره ائمه(ع) نیز سرشار از این فداکاریهاست.
احیای ارزشهای قرآنی
وی بیان کرد: البته ایثار و فداکاری در فرهنگ ایرانی نیز وجود دارد، اما این مسئله اندکاندک به حاشیه رفته بود و شاهد این هستیم که امام راحل(ره) به یکباره میآیند و اینها را مجدد زنده میکنند؛ مانند بمبی از انرژی که جایی متراکم شده باشند و به یکباره رها شود.
منصورنژاد در ادامه تصریح کرد: وقتی ارزشهای اینچنینی را ردیف کنید، خواهید دید که انقلاب چگونه آنها را احیا کرده است. در جبهههای نبرد حق علیه باطل شاهد بودیم که رزمندگان در شب عملیات با چه اشتیاقی داوطلب میشدند و روی مین میرفتند و با هر نگاهی که این مسئله را تحلیل کنید خواهید دید که این مسئله بسیار عجیب است، یا اینکه رزمندگانی بودند که زن و فرزند داشتند، اما باز هم از مرخصی استفاده نمیکردند و به عقب برنمیگشتند؛ بنابراین انقلاب اسلامی ایثار را احیا کرد و در این زمینه نیز میتوان حرفهای زیادی زد.
انسانسازی با ارزشهای ایرانی ـ اسلامی
این پژوهشگر و نویسنده دینی بیان کرد: به اندازهای که میتوان از دهه اول انقلاب انسانهای بزرگ را مثال زد که از کل تاریخ ایران نمیتوان نمونه آورد. این انسانهای بزرگ محصول ارزشهای ایرانی، اسلامی، علوی و فاطمی هستند، اما متأسفانه مشکل اینجاست که به اینها کمتر پرداخته شده است.
وی در ادامه افزود: انقلاب قرار بود که انسانسازی کند و این انقلاب توانسته انسانهای فداکار بسیاری را پرورش دهد که حماسی بودهاند. شاهنامه را دوست داریم و فردوسی برای ما به این دلیل عزیز است که حماسهسرایی کرده است. حماسه در هر ملتی مهم بوده و یک ارزش جهانی است.
این پژوهشگر حوزه دین بیان کرد: اگر کسی بپرسد که این انقلاب طی این سالها چه دستاوردی داشته است پاسخی که میتوان داد این است که این انقلاب ارزشهای قرآنی را احیا کرده است. فرهنگ قرآنی این است که میفرماید: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ؛ و در حقیقت در میان هر امتى فرستاده اى برانگیختیم تا بگوید خدا را بپرستید و از طاغوت فریبگر بپرهیزید». هدف انبیاء(ع) این بوده که انسانها را به خدا نزدیک کنند. حال آنکه نمونه بارز این تقرب به خداوند را در جبههها نمود حقیقی یافت و حسرت ما این است که فقط اینها ضبط نشده است.
فضای معنوی بینظیر در جبههها
وی در ادامه افزود: شاید گفتن این این جمله صحیح نباشد، اما باید بگویم که در زمان حضور در جبهه همیشه شاهد بودیم که یک ساعت قبل از اذان صبح در یک حسینیه ۵۰۰ نفر از رزمندگان نماز شب میخواندند، اما همین که به عقب برمیگشتم نمیتوانستم این رویه را دنبال کنم. در مورد «وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» نیز باید بگویم که به دنبال استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بودیم، آزادی نیز به معناست که شاه نداشته باشیم و اینکه از خارج مرزها نیز کسی به ما زور نگوید و سیطره نداشته باشد که این هدف نیز محقق شده است و امروز خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم.
اصل رهایی در انقلاب
این پژوهشگر و نویسنده دینی در انتهای سخنان خود بیان کرد: «هابرماس» جملهای دارد که میگوید علم سه هدف دارد که عبارت از تسخیر، فهم و رهایی است که البته این حرف بسیار عمق دارد. بعضی از علوم قصد دارند که طبیعت را تسخیر کنند و روش آنها نیز بر مبنای تجربه است. فهم نیز با هرمنوتیک سروکار دارد و بحثهایی مانند مباحث تاریخی در اینجا مطرح میشود، اما بخش سوم یعنی رهایی از دیگر اقسام مهمتر است که روش کارش نیز انتقادی است. در واقع هر کسی که از اصول انقلاب تخطی میکند طبق همین اصل باید با او برخورد کرد و مورد نقد قرار داد. انقلاب ما نیز رهایی از طاغوت را به ارمغان آورده است؛ بنابراین دانشگاهیان باید بیش از اینها در مورد انقلاب اسلامی کار کنند، چه اینکه ابعاد جامعهشناختی این انقلاب بیشتر قابل بررسی و تحلیل است.
انتهای پیام