به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله علمی ـ پژوهشی پژوهش دینی مقالاتی با عناوین «نقد تاریخی داستان اجرای حد قذف توسط پیامبر(ص) در رویداد افک با توجه به گزارشات قرآن» نوشته مجید معارف، ملیحه السادات سید رضا و مریم میرزایی؛ «بینامتنیت آیات و احادیث در غزلیات شمس» نوشته لطیفه سلامت؛ « مستندات روایی ماده 453 قانون مدنی ایران و نقد فقه الحدیثی آن» به قلم سیدمهدی سیدخاموشی، سیدرحیم حسینی و سیدمصطفی ملیحی؛ «تحلیلی برآیات موزون قرآن کریم» نوشته علیرضا صالحی؛ «ساختار سبع مثانیِ قرآن کریم(نظریهای جدید در باب چینش سورهها)» به قلم محمد برزگر و عباس همامی و «اصل برائت و حقوق شهروندی و ریشههای آن» نوشته ابراهیم فیروزیان حاجی منتشر شده است.
چکیده مقاله نقد تاریخی داستان اجرای حد قذف توسط پیامبر(ص) در رویداد افک با توجه به گزارشات قرآن میخوانیم روایات افک عایشه به عنوان معرفِ مصداق آیه افک، در منابع اهل تسنن به شهرت رسیدهاند. اما از دیرباز این سوال مطرح بوده که چرا پیامبر(ص) طبق ادعای روایات افک عایشه، اجرای حد را یک ماه به تعویق انداخت و پس از یک ماه تنها چهار نفر را حد زد نه یک عصبه را؟ از آنجا که این سوال عصمت پیامبر (ص) را زیر سوال میبرد.
برخی اندیشمندان این امکان را مطرح کردهاند که آیه قذف پس از آیات افک نازل شدهباشد و علت عدم اجرای بلافاصله حکم حد، عدم تشریع حکم حد قذف بودهاست. اما با توجه به این که حکم عطف به ماسبق نمیشود، این پاسخ نمیتواند مشکل روایات افک عایشه را حل کند. یعنی اگر یک ماه پس از شیوع افک، حکم وجوب حد قذف نازل شدهباشد، پیامبر(ص) نمیبایست تهمتزنندگان را که به سبب ندانستن حکم معذور بودهاند، حد بزند. در این مقاله امکان دیگری مطرح شده که آیات قذف میتوانند به همان ترتیب مصحف پیش از آیات افک، اما پس از بالا گرفتن شایعه نازل شدهباشند. در این صورت چون حکم شرعی عطف به ماسبق نمیشود، زدن حد بر پیامبر(ص) واجب نبوده است. گزارشات قرآنی از رویداد افک، از آن جهت که فضایی را تصویر میکنند که تهمت ناروا دهان به دهان پخش شده و اوج گرفته بود، این نظریه را تایید میکنند. چرا که اگر حکم حد قذف پیش از اوج گرفتن شایعه نازل شدهبود، افراد جسارت ساختن و پخش تهمتی چنین زشت را علیه همسر پیامبر(ص) پیدا نمیکردند. بنابر این اجرای حد بر چهار نفر توسط پیامبر(ص)، داستانی ساختگی و خلاف گزارشات قرآنی و غیرقابل پذیرش است.
همچنین در طلیعه مقاله «تحلیلی برآیات موزون قرآن کریم» آمده است وجود وزن های عروضی یا غیر عروضی در قرآن کریم، از جمله مباحثی است که بارها مورد توجه پژوهشگران قرآنی قرار گرفته است. در این میان افراط و تفریطهای بسیاری به چشم می خورد که نتیجه نبود یک نگاه علمی درباره وزن و ماهیت آن و نیزعدم بررسی جامع این موضوع، در ساختار زبانی قرآن کریم است. در این مقاله با تقطیع هجایی کل آیات قرآن کریم، مهمترین پایه های وزنی، که در گونه های مختلف شعر عروضی فارسی و عربی کاربرد دارد، شناسایی و معرفی گردیده است. نتایج نشان می دهد که بخش اعظم آنچه تا کنون به عنوان آیات موزون،در منابع مختلف معرفی گردیده، در بیشتر موارد جایگاه وزنی نداشته و همراه با تصرّفاتی درخوانش طبیعی آیات قرآن کریم بوده است.در این مقاله بخشی از آیات موزون قرآن کریم ،درشکلها، قالبها و ساختارهای گوناگون، نمونهوار معرفی گردیده و با مطالعه این نمونهها، تا اندازه زیادی، به گستره و جایگاه آیات موزون در قرآن کریم پی برده میشود.
در بخش نخست از مقاله ساختار سبع مثانیِ قرآن کریم (نظریهای جدید در باب چینش سورهها) نیز آمده است مسأله ترتیب سورهها در مصحف، یکی از مسائل مهم تفسیری و علوم قرآنی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. دانشمندان علوم قرآنی و مفسران غالباً یا این چینش را ناشی از اجتهاد صحابه میدانند و یا صرفاً این چینش را چینشی توقیفی بر اساس طول سورهها محسوب میکنند، در این میان برخی نیز توجه خود را به چینشی دیگر از سورهها، یعنی چینش نزولی معطوف کردهاند. البته معدودی از دانشمندان علوم قرآنی و مفسران، علاوه بر باور به توقیفی بودن ترتیب سورهها به حکیمانه بودن این چینش نیز اعتقاد داشته و در راستای تبیین حکمت چینش سورهها، نظراتی را مطرح کردهاند. نظریه تناسب خطی سورهها، نظریه احزاب چهارگانه با محوریت سوره بقره و نظریه احزاب هفتگانه مکی- مدنی شامل زوج سورهها، سه نظریهای است که تاکنون در این باره مطرح شده است. در این مقاله ابتدا این سه نظریه مطرح و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد، آنگاه با تصحیح و تکمیل نظریه سوم، نظریه جدیدی درباره نظام و چینش سورهها در قرآن مطرح میگردد.
در چکیده مقاله بینامتنیت آیات و احادیث در غزلیات شمس نیز میخوانیم یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون توجه به نظریات بینامتنیت و پیوندهای بینامتنی است. بینامتنیت کاربرد آگاهانه تمام یا بخشی از یک متن در متن دیگر است. هر اثری تحت تأثیر آثار قبل یا همزمان با خود دستخوش تغییر شده، در آن آثار تصرف مینماید و هویتی تازه میآفریند. به این ترتیب هر متن دارای معناها و لایههای معنایی متفاوتی خواهد بود که بخشی از آن مبتنی بر ارتباط آن با متن دیگر بیرون از آن است. آیات و احادیث با غزلیات شمس، پیوند بینامتنی دارند. این مقاله ضمن پرداختن به شاخصها و ویژگیهای چهار زیرگونه بینامتنیت که عبارتند از نقلقول، ارجاع، سرقت و تلمیح به روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی مناسبات بینامتنی غزلیات شمس با قرآن و حدیث میپردازد. نتیجه تحقیق حاضر نشان میدهد زیرگونه نقل قول و تلمیح بیشترین بسامد را در غزلیات شمس دارد و بینامتنی پنهان تعمدی که معادل سرقت است در این اثر وجود ندارد.
انتهای پیام