به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نقد، اساساً در هر کاری امر ضروری و انکارناپذیر است، در هر امری باید ناقدی باشد تا بتوان به اصلاح امور امیدوار بود، نقد درباره ترجمههای قرآن نیز صدق میکند و با نقد است که این ترجمهها میتواند تکامل یابد، در واقع راه پیشرفت و ارتقا با نقد هموارتر میشود. در همین راستا با حجتالاسلام والمسلمین علی ملکی، مترجم قرآن گفتوگو کردهایم. ترجمه خواندنی قرآن، اثر وی است که از ویژگیهای آن میتوان به روان بودن، سادگی، به روز بودن زبان، تلطیف بار معنایی برخی از واژهها به ویژه در آیههای سختفهم و متناسب کردن این ترجمه با فضای فکری و اندیشهای جوانان و نوجوانان اشاره کرد. مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این مترجم از نظرتان میگذرد؛
-با توجه به اینکه بیش از 200 ترجمه قرآن به زبان فارسی انجام شده، آیا باز هم نیاز به ترجمههای جدیدتر هست؟
بله، چرا که قرآن همواره بهروز، تازه و قابل استفاده است. از سوی دیگر یک وجه از اعجاز قرآن این است که برای همه بشر است، اما ترجمههای آن برای همه بشر و همه زمانها نیست؛ چرا که زبان سیال است و اصطلاحات و ترکیبات جدیدی دارد و به نظرم باید هر چند سال یک بار اهل فن از قرآن ترجمههای بهروزتری ارائه دهند، همچنین ذوق و سلایق و سطح آگاهیها مختلف است. همچنین ممکن است برداشت مترجمان از یک آیه متفاوت باشد و ذوقش اقتضای ترکیب جدیدی را بکند. این موضوع برای ویراستاران بیشتر قابل درک است؛ چرا که یک عبارت را میتوان با ترکیبهای مختلفی بیان کرد که همان مفهوم را برساند.
دلیل دیگر که نیاز به ترجمههای جدیدتری داریم این است که ما میتوانیم برای سطوح مختلف اعم از بزرگسالان، دانشجویان، کودکان و نوجوانان نیز ترجمههای متفاوتی داشته باشیم و یا تصویری، غیرتصویری و داستانی ارائه شود. همانطور که کتاب مقدس نیز با اشکال و سبکهای مختلف ترجمه و منتشر میشود.
ترجمههای جدید قرآن کریم تا چه اندازه با در نظر داشتن امکان درک مخاطب پدید آمدهاند. آیا مترجمان قرآن به شناخت مخاطب در زمینههای فهم آنان توجهی داشتهاند؟
این موضوع، اغلب برای مترجمان مسئله فرعی بوده است، یعنی در وهله اول مترجم خواسته یک ترجمه خوب و فاخر و دقیق ارائه دهد، اینکه مخاطب بفهمد یا نفهمد، وجه دوم کارش بوده است و اتفاقاً ترجمهها از این بعد، ضربه خوردهاند و بدون اینکه نیازسنجی کنند، اقدام به ترجمه کردهاند.
آیا امکان طبقهبندی مخاطبان ترجمه قرآن و انجام ترجمه بر همین اساس وجود دارد؟ آیا این کار تا به حال انجام شده است؟ یا اینکه ضرورت آن را تا چه اندازه احساس میکنید؟
بله وجود دارد، همانطور که عنوان کردم امکان طبقهبندی مخاطبان وجود دارد و از سوی دیگر در رابطه با ترجمهای که انجام دادهام، بر این اساس بوده است و بازخوردهایی که از آن دریافت میکنم، فراوان اعلام میکنند که بسیار قابل فهم است. هر چند معتقدم که این ترجمه هم اشکالاتی دارد و عنوان نمیکنم بهترین و دقیقترین ترجمه قرآن است، اما از اینکه توانسته با مخاطب ارتباط بگیرد، موفق بوده است. اگر مترجمان این عامل را درنظر داشته باشند، سبب انس مخاطب، به ویژه مخاطبان جوان با قرآن خواهد شد.
- ترجمه به زبان مقصد فارسی این اجازه را به مترجم میدهد که ترجمه را برای سطوح گوناگون انجام دهد؟
بله، به نظرم زبان فارسی تنه به تنه زبان عربی میزند؛ چرا که قدرت پردازش و بیان آن بهتر از زبان فعلی عربی و نه زبان عربی قرآن است و زبان فارسی این قابلیت را دارد و از پس ترجمه برای سطوح گوناگون برمیآید.
-با توجه به اینکه قرآن کریم یک متن چند ساحتی است. برخی آیات اساس را بیان میکنند و برخی دیگر به مباحث اعتقادی نظر دارند، برخی هم به مباحث فقهی، طبیعت و هستی و ..... آیا همه آیات را میتوان به یک زبان ترجمه کرد؟ یا اینکه برای هر بخشی باید زبان یا لحن ویژهای یافت؟
چون قرآن، با لحنهای مختلفی بیان شده است؛ از این رو ترجمه آن نیز باید با لحنهای مختلف انجام شود. در یکسری از آیات، خداوند خود را توصیف میکند و در اوج فصاحت و بلاغت بوده و با لحن فاخر و ادبی بیان شده است، در آیاتی نیز سخن پیامبر(ص) با مردم بیان شده که با لحن هشدارگونه بوده و یا لحن بشارتگونه دارد؛ از این رو در ترجمه نیز باید آنها را مورد توجه قرار داد.
- قوت و ضعف ترجمههای اخیر را میتوان به بود یا نبود نقد این ترجمهها دانست؟
صد در صد این طور است، نه تنها ترجمه قرآن، بلکه سایر کتابها نیز باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد، اما ترجمه قرآن باید با اولویت بیشتری نقد شود، اگر نقد نباشد، نه مخاطبان و نه مترجم میفهمد نقاط ضعف و قوت کارش چیست و تصور میکند کار بدون اشکالی ارائه کرده است و همین نقدها میتواند به اصلاح آنها کمک کند.
-چه معیارهایی برای این نقد از سوی منتقد و نقدشونده مورد نیاز است؟
کسی که نقد میشود، باید جنبه و پذیرش و تواضع علمی داشته باشد و اگر نقدی میشود به نفع کارش است و اثرش ارتقا مییابد؛ من همه جا و به همه اعلام کردهام که هر نقدی یا نکتهای نسبت به ترجمه من دارید، اعلام کنید تا در مورد آنها دقت کافی صورت گیرد و اشکالات و ایرادها برطرف شود. در سال گذشته ویرایش نخست ترجمه خواندنی قرآن را انجام دادم و در ماه مبارک رمضان امسال نیز ویرایش دوم آن انجام شود و حدود یک درصد ویرایش محتوایی داشت و بهروزرسانیهایی انجام شد و از نظر ظاهری نیز بهتر شده است و ماه رمضان سال آینده نیز ویرایش سوم آن منتشر میشود و این ویرایشها ادامه خواهد داشت؛ چرا که معتقدم این کار، جا دارد که تکمیل شده و ارتقا یابد؛ از این رو وقتی کاری نقد میشود، به صلاح مترجم است. متأسفانه وقتی کار کسی را نقد میکنند، تصورش این است که صاحب اثر را نقد میکنند.
منتقد هم باید از روی دلسوزی اقدام به نقد اثر کند و هدفش عقدهگشایی نباشد، اهل فن باشد، برخی عنوان میکنند که این بخش چرا به این صورت است و یا چرا آیه را این طور ترجمه کردید و من وقتی عنوان میکنم ترجمههای دیگر به چه صورت است، میگوید، با ترجمههای دیگر کاری ندارم. وقتی عنوان میکنم معادل بهتری دارید؟ میگوید؛ نه. بنابراین این گونه نقد کردن فایدهای ندارد و بضاعت علمی من در این حد بوده و این گونه ترجمه کردهام.
برخی نسبت به ترجمه واژه «حکیم» که به معنی «کاردرست» ترجمه کردهام ایراد گرفتهاند، حکیم به معنای کسی است که کاری را درست انجام میدهد و ما آن را «کاردرست» و «محکمکار» مینامیم. برخی آن را «درستکار» معنی میکنند، اشتباه است چرا که درستکار به معنی کسی است که کارِ خوب انجام میدهد نه اینکه کار را خوب انجام میدهد. خیلیها هم همان حکیم آوردهاند که به نظر میرسد فرار از ترجمه است و از سوی دیگر این واژه در زمان ما، به معنی فرزانه و فرهیخته، به افرادی مانند علامه حسنزاده آملی عنوان میشود و این مفهوم برای خداوند صادق نیست، همچنین حکیم، حدود چند دهه قبل به معنی پزشک و طبیب بوده است. بنابراین در ترجمه قرآن، کسی که میخواهد نقد کند، حتماً باید خودش مترجم باشد؛ چرا که اگر در این حوزه نباشد، بزنگاهها، سختیها و مشکلات را میشناسد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام