«چهارشنبه 19 اردیبهشت» فیلم خوبی است که توانست در جشنواره سال گذشته، نظر تماشاگران و منتقدان سینمایی را به خود جلب کند. رضایتمندی از این فیلم به چند عامل بر میگردد که بسیاری از فیلمهای سینمایی از آن غافل هستند. ابتدا اینکه این اثر روایتی خوب در قصه دارد؛ امتیازی که به واسطه فیلمنامه اپیزودیک، دست یافتن به آن دشوار است، اما کارگردان توانسته حلقههای گمشده را به خوبی در کنار هم قرار دهد. در این کار داستانکها در خدمت روایت اصلی هستند و در پایان نیز پیام «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را کامل میکنند.
درباره فیلم جدید «وحید جلیلوند» که اولین تجربه کارگردانی خود را پشت سر میگذارد باید گفت: این کار به ذاته یک فیلم دینی نیز محسوب میشود که بسیاری از پیامهایش در روایات اسلامی و آیات قرآن بارها مورد تاکید قرار گرفته است. این آموزهها نیز به هیچ وجه به نحوی گلدرشت در کار قرار نگرفته، بلکه کاملا در داستان مستتر شده و تاثیرگذاریش بسیار بیشتر از فیلمهایی است که مضامین خود را به صورت مستقیم به بیننده منتقل میکنند.
برای درک بهتر موضوع، این فیلم را مقایسه میکنیم با فیلم «یاسین» که در ظاهر کاری قرآنی است. در «یاسین» بارها تلاوت قرآن را شاهد هستیم که از زبان بازیگر نوجوان فیلم قرائت میشود، اما هیچ کدام تاثیرگذاری لازم را ندارد، چون در جای خود مورد استفاده قرار نگرفته و کارگردان خواسته به هر بهانهای از آیه قرآن استفاده کند. این برداشت سطحیترین شکل برای استفاده از قرآن در فیلمهای سینمایی است که هیچ جذابیتی ندارد و به نوعی باعث گریز تماشاگر میشود. این نقصان در شرایطی است که مرحوم ملاقلیپور در فیلم آخر خود «میم مثل مادر» در سکانسی از آیهای از قرآن استفاده میکند، اما آن تلاوت به بهترین شکل ممکن رخ میدهد.
اما برگردیم به فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» این کار پر از مضامینی است که در آیههای مختلف قرآن به آن اشاره شده. کمک به مستمندان، وفاداری، وفای به عهد، پاکدامنی، روزی حلال و... تنها بخشی از آموزههای مد نظر فیلم است، اما من بیننده به هیچ وجه این آموزهها را در قالب گفتار و دیالوگهای موجود در فیلم دریافت نمیکنم، بلکه این قصه است که به من مضامین مورد نظر را منتقل میکند. این نوع پیامرسانی، رویکردی است که بارها به رعایت آن توصیه شده، اما در معدود کارهایی مورد توجه قرار میگیرد. برای همین هم معمولا تولیدات سینمای دینی ما از تاثیرگذاری لازم بیبهره است.
به لحاظ فنی نیز میتوان درباره چند بخش مهم این فیلم حرف زد. ابتدا اینکه وحید جلیلوند در اولین تجربه خود همانند یک فیلمساز خبره توانسته میزانسن و دکوپاژ را به خوبی بچیند، در ضمن در بحث هدایت بازیگران هم اتفاق بسیار خوبی در فیلم روی داده است. برای همین بازیگران در این کار یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود را انجام میدهند، به ویژه امیر آقایی که «چهارشنبه 19 اردیبهشت» تا به امروز بهترین کار وی در حوزه بازیگریش بوده است. این اتفاق درباره دیگر بازیگران فیلم هم رخ داده است.
فیلمنامه فیلم همانطور که در ابتدای سخن به آن اشاره شده از غنای خوبی بهره برده و اوج و فرودهای خوبی هم در قصه داشته است، همین طور جذابیتی که در قصه وجود دارد باعث میشود تا تماشاگر تا به انتها با کار همراه شود. درباره دیگر بخشهای فیلم هم میتوان چنین امتیازاتی را مشاهده کرد، اما حتما باید به موسیقی اشارهای مستقیم داشته باشیم، چون در بخش های اوج فیلم به خوبی موسیقی در خدمت کار قرار گرفته و مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد.
مبحث آخر به بحث اکران این فیلم بر میگردد. آبانماه زمان خوبی برای نمایش فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» نبود، اما افسوس که معمولا اکران فیلمهای سینمایی در اختیار پخش کنندهها و سینمادارانی است که تنها به منافع شخصی خود در اکران میگردند. برای همین این دست فیلمها معمولا نمایش خوبی را دارا نیستند. برای همین توصیه میشود از این دست فیلمها همانند «شیار 143» حمایت شود تا مردم بدانند یک فیلم خوب برای دیدن در اختیارشان است، آن گاه مطمئنا از فیلم استقبال نیز خواهد شد.