خیلی جالب است، گاهی اوقات سیل میآید و یک پل را در جادهای روستایی تخریب میکند. اخبار سراسری اعلام کرده و به مسافرین هشدار داده میشود که جاده فلان قسمت از راههای کشور به علت تخریب پل، بسته است و مأموران راهداری در تلاشاند تا جاده را باز کنند.
بلافاصله تماس تلفنی و ارتباط مستقیم با فرماندار مربوطه برگزار میشود که علت چه بوده و تا چه زمانی جاده بازگشایی خواهد شد و این در حالی است که سیل بیچاره فقط تخریب کرده و تلفات انسانی نداشته است و اگر همین حادثه تلفات مالی و انسانی داشته باشد. استاندار محترم هم نیز پایش به سؤالات جورواجور کشیده میشود. خدا را شکر حساسیت بالاست و باید همینگونه برخورد کرد و در کشور عزیزمان باید همه پاسخگو باشند.
اما ایکاش این اتفاقات برای تمام موارد بهویژه امور فرهنگی و خصوصاً قرآنی بیافتد.
آیا نداریم مواردی را که در این مدت توسط سیلابهای ... در عرصه قرآنی به کلی تخریب شده و خسارات فراوانی نیز بر فعالیتهای قرآنی وارد شده است ولی هیچ صدایی شنیده نشده است. آیا حتماً باید تلفات انسانی داشته باشد تا خبر آن منتشر شود. آیا باید بلندگو بردارند و فریاد بزنند و آقایان را رسوا کنند.
راستی چرا آقایانی که در مجالس برایشان راه بازمیکنند و در صدر مینشانندشان و در دفترهای 60 متری و ... نشستهاند و بهواسطه وجود جامعه قرآنی ارتزاق میکنند. خبری از جادههای ویران و پلهای تخریبشده نمیگیرند. آماری از مؤسسات و مراکز قرآنی منحل شده و تعطیل شده و در حال انحلال نمیدهند؟ چرا عوامل و مشکلات را بررسی نمیکنند؟ چرا در جریان خدمات این جامعه گسترده نیستند؟ چرا فقط چند نفر خاص را در دید قاب عینکشان قرار میدهند؟ چرا مسیر رودخانه را بررسی نمیکنند شاید به خاطر زبالههایی باشد که خودشان در مسیر رودخانه ریختهاند؟ چرا فقط تهران و شهرهای بزرگ دیده میشوند؟ چرا باید هرچه از نوآوری و امکانات و... است منحصراً به شهرهای مرکزی و خوش آبوهوا باشد؟ مردم کویر و شرق و جنوب و ... حقی از فعالیتهای قرآنی ندارند؟
یک ماشین وانت بردارید و نرمافزارهای قرآنی و کتب و نشریات به روستاها ببرید. تا تشنگی مردم را برای رسیدن به این حداقلها ببینید.
یک حرکت قرآنی را به نقاط محروم ببرید تا متوجه میزان مظلومیت این مردم در عدم بهرهمندی از آنچه به آن عشق میورزند یعنی همان قرآن کریم و معارف بلند آن بشوید.
چرا وقتی گفته میشود مناطق محروم تصور میشود که عدهای فقیر و بیچاره و نیازمند و کاسه بهدست هستند که کمک مالی میخواهند؟
نه این تصور از ریشه غلط است، اینها محروماند زیرا در روستای بالادست بر روی جوی آب آنها سد ساختهاند. اینها محروماند چون در روستای بالادست جلوی هوای تازه را گرفتهاند.
اینها محروماند از برکات و نزولاتی که آسمان پرسخاوت برای همه ارزانی داشته اما دستهایی از آستین کارشکنی و ندانمکاری و بیلیاقتی و ناتوانی درآمده و مانع از برخورداری آنان از این ابرهای سخاوت شده است.
جالب است، طرحی از فعالیتهای قرآنی بهسادگی توسط یک آقایی متوقف شد.
این طرح یکی از زیباترین و ارزانترین طرحهای قرآنی بود که با حمایت مستقیم معاون وقت قرآن و عترت اجرا و توسط معاون فعلی نیز تا حدودی پشتیبانی شد. کارشناسان فراوانی آن را دیدند و تشویق کردند و برخی از قرآنپژوهان و روحانیان تحصیلکرده و گاه مجتهد آن را تأیید کردند.
این طرح در تمام نقاط کشور قابلاجرا بود و همه افراد جامعه از کوچک و بزرگ و هر سطح سواد از آن برخوردار میشدند و تاکنون 500 هزار بازدیدکننده داشته. صدها نفر علناً اظهار داشتهاند که بهواسطه این طرح متحول شده و توبه کردهاند.
صدها کلاس مفاهیم قرآن داشته و بهترین وسیله برای ایجاد انگیزه و علاقه به قرآن کریم و معارف و مفاهیم و حفظ آن بوده است و یکی از روشهای ساده تبلیغ چهره قرآنی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود... تعطیل شد... به همین سادگی.
سیل جهالت برد... و هزاران نفر را محروم کرد. هیچکس نشنید و هیچ صدایی برنیامد. به هیچ نامهای پاسخ داده نشد و هیچ دلیل قانعکنندهای ارائه نگردید. بیش از 14 ماه است که بهدنبال علت میگردیم جز جهالت چیزی ندیدیم.
غلامعلی دمساز، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت وحدت اندیش جام